فضاهای حقیقی در فضای مجازی
جرقه نوشتن این مقاله از آنجایی زده شد که یکی از دوستانم راجع به حرفهام از من پرسید و اینکه چطور تو که داشتی معماری میخواندی؛ یکمرتبه از تولید محتوا برای شبکه های اجتماعی سر در آوردی؟
و فکر میکنم از آن موقع ناخودآگاه ذهنم به دنبال پیدا کردن وجه تشابه این دو حرفه شد. همانطور که داشتم برای دوستم توضیح می دادم؛ به این موضوع فکر کردم که مگر می شود شناخت فضاهای حقیقی روی درک آدم از فضاهای مجازی تاثیر نگذارد و همین باعث شد که کمی در این باره جستجو کنم و ببینم که آیا همانطور که فضاهای مجازی در زندگی حقیقی و فضاهای واقعی ما وارد شده اند؛ فضاهای حقیقی و در واقع معماری هم توانسته در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی رخنه کند و از پتانسیل های آن به نفع خود استفاده کند؟
راستش را بخواهید، در ابتدا قصدم قانع کردن خودم بود اما پس از خواندن چند مقاله و بررسی صفحات معماری و اکانتهای شخصی و حرفه ای معمارها و همچنین کمپین هایی که در این زمینه در شبکههای اجتماعی وجود داشت، شروع به نوشتن مقاله ای کردم که دور از تصور خودم، مقاله مفصلی شد که در چند قسمت برای شما در بلاگاد قرار خواهد گرفت.
معماری یا همان درک محیط
در ابتدا می خواهم جواب سوالی که در ابتدا طرح کردم را بدهم.
بله، کسانی که معماری می دانند و فضاهای حقیقی را درک می کنند؛ درک صحیح تری از فضای مجازی دارند؛ چرا که کاربران این دو فضا مشترکاند .
یک معمار می داند چطور خانه ها را طراحی کند که کارفرمایش در آن احساس راحتی کند و از ماندن در آن لذت ببرد. یک معمار می داند چطور مفهوم هر فضایی را با در نظر گرفتن ویژگی های آن فضا نشان دهد.یک معمار میداند که یک ایده ناب ممکن است برای یک فضای خاص ایدهآل باشد اما در قسمتهای دیگر بنا جواب ندهد. یک معمار میداند چطور از رنگ های شاخص برای جلب کردن توجه آدمها به یک فضای خاص استفاده کند.اصلا زمانی که هنوز اینترنت به مفهوم امروزه وجود نداشت، این معمارها بودند که فهمیدند برای رساندن مفهوم هر فضا، به همان اندازه که عناصر مورد استفاده مهماند، عناصری که از آوردن آنها باید خودداری کرد هم اهمیت دارند. و درواقع حجم فضاهای خالیست که به فضاهای پر، شخصیت میبخشدو قبل از هر طراح وب و یا تولید کننده محتوا در فضای مجازی این معمار های بودند که برای بیان مفهوم مورد نظرشان از سلسه مراتب استفاده میکردند و میدانستند که المانهای فضا را چطور بچینند تا بیننده روایت محتوای مد نظرشان را تا انتها دنبال کند و باید بگویم اولین کسانی که به علم ایجاد رابطه بین فضاها و کاربر پی بردند؛ معمارها بودند.
با همهگیر شدن شبکههای اجتماعی و آگاهی از پتانسیلهای بالای آن، برندها و مشاغل زیادی امروزه در آن به بازاریابی و معرفی خودشان میپردازند. حال سوال من اینجاست که معمارها که بهتر از هرکسی میتوانند به خلق فضا در شبکههای اجتماعی بپردازند، آیا این کار را شروع کردهاند؟
معماری در شبکههای اجتماعی
معماری از جمله مشاغلی است که زندگی فرد را احاطه می کند و کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند و موفق هستند، نگاهشان به هر محیطی هوشمندانهتر است و این هوشمندی در روایت زندگیشان در شبکههای اجتماعی هم منعکس میشود.
شبکه های اجتماعی فرصت مناسبی را برای معماران فراهم میآورد تا جدا از معرفی بناهایشان، درکشان از محیط و رفتارشان با آن را به نوعی به مخاطبانشان آموزش دهند.
و از طرفی اکانتهایی که در زمینه معماری، محتوا تولید میکنند، مخاطبان وسیعی در قشر دانشجویان این رشته دارند ودانشجویان میتوانند از این طریق با روند طراحی و سبک زندگی معمارهای موفق آشنا شده؛ نگاه انتقادی آنها را به بناها و فضاهای موجود ببینند و الگوبرداری مثبت کنند.
و از آنجا که شناخت معمار و ارتباط برقرار کردن با کاراکتر او، رابطه مستقیمی با ارتباط برقرار کردن با فضایی که توسط او خلق شده دارد؛ شبکههای اجتماعی شرایطی را فراهم میآورند تا کارفرمایان با خیال آسودهتری خلق فضای مورد نظرشان را به دست معمارها بسپارند.
موتورهای جستجوی معماری
اما شبکه هایی مثل اینستاگرام، ویژگیهایی دارند که از نظر من خاص رشته معماری است.
به عنوان مثال من گاهی وقتها از اینستاگرام به عنوان یک موتورجستجو در معماری استفاده میکنم. همانطور که میدانیم؛ قسمت بزرگی از محتواهایی که در اینستاگرام تولید میشود عکاسی از فضاهاست و اولین هشتگی که به ذهن هر کاربری میرسد، نام آن مکان است.
در نتیجه با سرچ هشتگ هر مکانی میتوان به محتواهای تصویری جالبی از آن مکان دست پیدا کرد.
برای این کار من آزمایشی انجام دادم تا ببینم تا چه اندازه شبکههای اجتماعی میتوانند مانند یک موتور جستجو عمل کنند ونتایجی که از هردو حاصل میشود تا چه اندازه متفاوت است و به چه میزان همپوشانی دارد.
برای اینکار بنای معروفی مثل مسجد شیخلطفالله را یکبار در اینستاگرام با هشتگ #مسجد_شیخ_لطف_الله و بار دیگر در Google Image امتحان کردم.
و با اینکه درهشتگش باید از underline ۳ استفاده میکردیم؛ اما ۱۲۴۰ پست برای آن وجود داشت.
عکسهایی که از جستجو گوگل حاصل شد؛ یک سری عکسهای نسبتا حرفهای بود که بعد از کمی اسکرول نتایج تکراری مشاهده میشد.
اما از آنجایی که عکسهای جستجو شده در اینستاگرام اکثرا توسط عکاسهای آماتور گرفته شده بود؛ تنوع بیشتری داشت و برخلاف عکسهایی که در جستجو گوگل دیدیم، سعی نشده بود که الزاما از بهترین پرسپکتیو بنا عکاسی شود.
علاوه بر این، ویدیو های موجود، به درک فضا و مفهوم شدن عکس ها بسیار کمک می کرد.
هر کاربر، یک رسانه برای معماری
چیزی که نباید فراموش کنیم این است که آینده تولید محتوا به سمت محتوای تولید شده توسط کاربران (UGC (USER GENERATED CONTENT میرود و این یعنی هر فرد رسانه ای می شود که شما را نقد می کند. و در این روند نقش غیر قابل انکار شبکه های اجتماعی را نباید نادیده گرفت.
این داستان ادامه دارد…
در قسمتهای بعدی این مقاله نظریه ای را بررسی میکنم که نشان میدهد چطور شبکههای اجتماعی شکل و شمایل معماری امروز ما را بهکل دگرگون کرده و همچنین کمپینی در راستای یک پروژه ساختمانی را به شما معرفی میکنم که بدون کمک شبکههای اجتماعی هیچگاه ساخته نمیشد. پس از آن اگر توانسته باشم اهمیت شبکههای اجتماعی در معماری معاصر را به شما اثبات کنم؛ به شما آموزش خواهم داد که اینبار شما چطور از شبکههای اجتماعی برای موفقیت کاری خود به عنوان یک معمار استفاده کنید و مروری خواهیم داشت بر عملکرد معمارهای معاصر در ایران و خارج از ایران و بزرگترین پایگاههای داده های آنلاین معماری در شبکههای اجتماعی.