۶ مورد از مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به اینفلوئنسر مارکتینگ
۶ مورد از مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به اینفلوئنسر مارکتینگ
اگر شما تحقیقات خود را راجع به اینفلوئنسرها انجام داده و نظر خود را درباره اکانتهای شبکههای اجتماعی آنها دادهاید. کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ شما، آماده پرواز است. اما قبل از اینکه شما قادر به اینکار باشید، باید بدانید چه فاکتورهایی را برای موفقیت دنبال کنید و نکات اینفلوئنسر مارکتینگ را جستجو کنید.
در اطراف شما هزاران ابزار و اطلاعات مختلف وجود دارد که میتواند در کشف نیازهای شما برای کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ به شما کمک کند، اما زمانی که شما عملکرد کمپین خود را رصد میکنید حس میکنید وارد حفرهای از نادانستهها شدهاید. باوجود درک شما از اهمیت شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIها)، شما کاملا مطمئن نیستید که کدام روش برای شما مفیدتر است، بنابراین برای سادهسازی این مسائل، من این لیست را از مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد نوشتهام و معتقدم همه میتوانند از آن بهره ببرند.
۱. ترافیک وبسایت
ترافیک وبسایت، اولین شاخص عملکرد و یکی از مهمترین نکات اینفلوئنسر مارکتینگ است که به شما کمک میکند تا میزان موفقیتتان در ازای آن کمپین را متوجه شوید. برای اندازهگیری افزایش ترافیک، شما میتوانید از ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس استفاده کنید. شما قادرید از این ابزار، برای ارزیابی مواردی که در ادامه اشاره خواهم کرد استفاده کنید:
کاربران جدید
تعداد کاربران جدیدی را که صفحات شما را برای اولین بار میبینند، اندازه بگیرید. این کار میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا میزان آگاهی از برند شما (Awareness) در حال افزایش است یا خیر.
تعداد کل نشستها
تعداد کل نشستهایی که در وبسایت شما -در یک دوره زمانی خاص- ثبت شده است.
زمان صرفشده در سایت
میانگین زمانی که کاربران در سایت شما صرف میکنند را میگویند. این شاخص به شما کمک میکند تا بازده سایت خود را متوجه شوید.
کل بازدید صفحات
این معیار کمک میکند که تعداد صفحات دیدهشده در یک بازه زمانی را اندازه بگیرید. از این طریق، شما میفهمید کاربرانتان بیشترین زمان را در کدام قسمت سایت میگذرانند.
بازدید از مراجع دیگر
این روش کمک میکند تا بفهمید کدامیک از اینفلوئنسرها به سایت شما ترافیک بیشتری وارد میکنند.
شما چه از Google Analytics استفاده کنید و چه از هر ابزار دیگری، تنها هدف و تنها مسیر، باید بالا بردن ترافیک ورودی به وبسایتتان باشد. اضافه بر آن، اگر شما سوابق دادههای مربوط به کمپین اینفلوئنسرهای خود را دارید، میتوانید یک مقایسه انجام دهید. یکی از سادهترین نکات اینفلوئنسر مارکتینگ این است که همیشه از آدرس URL کمپین برای فهمیدن منبع ترافیک استفاده کنید. هیچگاه عدد ثابتی برای افزایش درصد ترافیک وبسایت وجود ندارد اما اگر شما کمپین اینفلوئنسر خود را درست مدیریت کنید ممکن است نتایجی مشابه Klean Plate بگیرید. آنها با تمرکز اولیه روی اینفلوئنسرها برای نیازهای بازاریابی خود، توانستند ترافیک سایتشان را تا ۲۰۴ درصد افزایش دهند.
۲. معروفیت در شبکههای اجتماعی
یوتیوب، اینستاگرام، توییتر یا آپارات، یک اینفلوئنسر میتواند در هر پلتفرمی فعالیت کند. اگرچه محتوایی که تولید میکنید، باید با به شکلی مرتبط با آن اینفلوئنسر باشد تا به پروفایل شما هم در شبکه اجتماعیتان منفعتی برسد. اگرچه ممکن است این معیار بسیار ابتدایی باشد، اما میزان آگاهی و معروفیت یک برند، نقش اساسی در بازاریابی را ایفا میکند. پیگیری رشد و افزایش تعداد فالوورهایتان در شبکههای اجتماعی، یکی دیگر از سادهترین نکات اینفلوئنسر مارکتینگ است که باید درنظر گرفته شود. میزان مؤثر بودن یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ که بههدف رشد در شبکههای اجتماعی ایجاد شده است، ممکن است به بعضی اندازهگیریهای دستی هم نیاز داشته باشد. این روش برای آنکه بتوانید بهصورت دقیق میزان رشدتان را تعیین کنید و تشخیص دهید که این رشد ناشی از کار با کدام اینفلوئنسر است، ضروری است. در غیر این صورت، اگر شما میخواهید رویه خود را ارزیابی کنید، میتوانید به ابزارهای تحلیل و آنالیز که در خود شبکههای اجتماعی هم موجود است، بسنده کنید. معیار دیگری که باید بهدنبال آن باشید، میزان رشد مخاطبان هدفتان است. این مورد هم از اهمیت زیادی برخوردار است که برای مخاطبانی که میخواهید پیامتان را برسانید، یک جامعهشناسی انجام دهید. اینطور که معلوم است، این مورد نیز در ابزارهای تحلیل در خود شبکههای اجتماعی موجود است که میتواند به شما کمک کند. گزارشات جامعهشناسی آنها درباره مخاطبانتان را برای درک بیشتر مشاهده کنید. وقتی شما گروهسازی اینفلوئنسر خود را رصد میکنید، این امکان به شما داده میشود که بفهمید آیا محتوای او به میزان مشارکت شما کمکی میکند یا خیر. همچنین این اقدام باعث میشود تغییرات مربوطه را در استراتژی خود انجام دهید. بدینگونه شما قادرید شاخص عملکرد را به حداکثر برسانید.
۳. میزان درگیر کردن
به یکی از مهمترین نکات اینفلوئنسر مارکتینگ رسیدم. در واقع، من نمیتوان بگویم که رصد کردن میزان درگیرکردن کاربران توسط اینفلوئنسر شما، چهقدر با اهمیت است. براساس یک گزارش که توسطLinqia منتشر شده است، موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ بهطرز شگفتآوری به مقدار درگیر شدن کاربران با محتوایتان بستگی دارد. ۸۱ درصد از شرکتکنندگان بر این باور بودهاند که نرخ درگیر شدن، مهمترین نکته از نکات اینفلوئنسر مارکتینگ است و معیارهای دیگر، در مقایسه با آن کمرنگ هستند. این نرخ، یک میزان قطعی و دقیق از موفقیت شما است. البته این نکته، بسیار مهم است که درگیر کردن کاربران (Engage)، نباید لزوما با دسترسی آزاد به محتوا اشتباه گرفته شود. نرخ درگیر کردن، به مراودات و تعاملاتی گفته میشود که محتوای شما بهدست میآورد. برای اندازهگیری میزان مشارکت اینفلوئنسرتان، این معیارها را بررسی کنید:
تعداد کلیک
تعداد کلیکها راهی برای فهمیدن مقدار علاقهمندی مخاطبانتان است. اگرچه این مساله نیز مهم است که یک تعادل در تعداد کلیک، لایک و اشتراکگذاری وجود داشته باشد.
تعداد لایکها
شمارش تعداد لایکها، راحتترین روش برای اندازه گیری میزان خرسندی کاربران از یک محتواست. آنها همچنین کمک میکنند که تا حدی، مقدار شایعهپراکنی حول محتوای یک اینفلوئنسر را بسنجید.
تعداد بهاشتراکگذاریها
تعداد اشتراکها، راه دیگر ارزیابی کیفیت محتواست. اگر مردم، محتوای شما را به دوستان و آشنایان خود در شبکههای اجتماعی، بهاشتراک بگذارند احتمال آن زیاد است که محصولات شما را هم به دیگران پیشنهاد دهند.
تعداد کامنتها
با توجه به تعداد و اصالت کامنتها، شما میتوانید تشخیص دهید که آیا مخاطبانتان محتوای شما را دوست دارند یا خیر؟
تعداد منشنها
اندازهگیری تعداد منشنها به شما کمک میکند تا متوجه شوید در چه محلهایی محتوای شما محبوب است و مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد.
حالا وقتی نرخ درگیر شدن کاربران با محتوا را اندازهگیری کردید، نرخ عملکرد اینفلوئنسر را هم تخمین بزنید. این نرخ، به شما این آگاهی را میدهد که بهای هر کلیکی که روی آن سرمایهگذاری کردهاید چهقدر است. با استفاده از این نرخ، متوجه میشوید که مشتریان، چه واکنشی به برند شما نشان میدهند؛ نه صرفا به پیشنهادات شما. برای درک این موضوع، شما میتوانید یک صفحه از Swarovski را بردارید و با استفاده از هشتگهای خاص، میزان درگیر شدن کاربران را بررسی کنید. در روزهای ولنتاین، آنها یک یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ راهاندازی کردند که ظرافت و زیبایی آنها را به همه نشان داد. آنها با بسیاری از زوجین شریک شدند و برای این مراسم، جشنی گرفتند و اسم هشتگ را brillianceforall# گذاشتند.
۴. تبدیل مخاطبان به کاربران و معیارهای بازدهی
با رعایت همه نکات اینفلوئنسر مارکتینگ و بهکار بستن تمام توان، هدف نهایی همه این کمپینها، جذب افراد غریبه و تبدیل آنها به کاربران علاقهمند و در نهایت فروش است. تمام اینها، ثمرات تلاشهایی است که شما در جهت دیده شدن و جذب مشارکت دیگران انجام دادهاید. پس این مساله کاملا واضح است که شما باید میزان تبدیل مخاطب به کاربر و بازدهی خود -یعنی نرخ تبدیل- را ارزیابی کنید. شناسایی کانالهای بازاریابی و اینفلوئنسرهایی که بیشترین کاربران را برای برند شما تولید میکنند، در به حداکثر رساندن موفقیت، امری ضروری است. کمپین خود را با کانالهایی که بیشترین اثربخشی را دارند برای تولید محتوای بهتر و بیشتر، تطبیق دهید. امروزه تعداد زیادی ابزار تحلیل برای اندازهگیری شاخصهای کلیدی عملکرد وجود دارد. بدون شک، یک ابزار بسیار مؤثر برای این منظور Google Analytics است. بهوسیله گزارشهای گوگل آنالیتیکس از مشتریان، بهراحتی میتوانید میزان ترافیک کانال خود را محسابه کنید. شما همچنین میتوانید عملکرد کمپین خود را بر اساس «نرخ تبدیل مخاطب به کاربر در شبکههای اجتماعی» بسنجید. این صحیح نیست که بهراحتی دلیل اصلی افزایش کاربران را، رعایت نکات اینفلوئنسر مارکتینگ بدانید. درست این است که تعداد کاربرانی که در آخر، خریدی انجام دادهاند را بدانید. بنابراین اگر بگوییم رصد میزان بازده شما، بیشتر از رصد شاخصهای کلیدی عملکرد اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد، دروغ نگفتهایم .
برای درک بهتر معیار بازده، Grapevine تحلیلی روی ۱۵ کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ انجام داده است. بر طبق مشاهدات، میانگین بازده از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ، ۲٫۵۵ درصد است. میزان بازده بالا، امری ضروری است. درکل در اغلب موارد، هدف غایی اینفلوئنسر مارکتینگ افزایش فروش است. دلیل اصلی اینکه از ترکیب اغلب موارد استفاده کردیم این است که گاهی اوقات برندها از اینفلوئنسر مارکتینگ صرفا برای دیده شدن استفاده میکنند نه برای فروش.
با توجه به اینکه در بخشهای قبل، در مورد «نرخ تبدیل مخاطبان به کاربران» و همچنین مساله مهم «بازدهی» بحث کردیم، اکنون نوبت آن رسیده که به معیار بعدی، یعنی «فروش» بپردازیم. این معیار اساسیترین و همچنین بزرگترین شاخص است؛ آنهم زمانی که هدف کمپین شما، همین باشد؛ یعنی فروش.
تحقیقات Linqia که در گذشته انجام گرفته است نشان میدهد که ۳۴ درصد از بازاریابان از اینفلوئنسر مارکتینگ برای بهبود محصولات فیزیکی و آنلاین خود استفاده میکنند. برای درک بهتر این موضوع که اینفلوئنسر مارکتینگ قادر به خلق چه شگفتیهایی است، میتوانیم بهKlean Plate نگاهی بیندازیم. آنها در عرض چهار ماه، فروش آنلاین خود را چهارده برابر کردند. زمانی که شما کنترل اینفلوئنسر را بهدست بگیرید، راههای زیادی برای افزایش فروش وجود دارند مثل لینکهای پیوستشده، کدهای تبلیغاتی و… برای اینکه متوجه شوید که کدام فروش با کمک کدام اینفلوئنسر صورت گرفته است، میتوانید از لینکهای قابل رهگیری، یونیککدها و پارامترهایUTM کمک بگیرید. با استفاده از این موارد، میتوانید فروش دقیقی که توسط هر اینفلوئنسر بهوجود آمده است را متوجه شوید. لینکهای پیوستشده، مزیتهای دیگری هم دارند؛ از جمله، نشان دادن میزان کلیک، تعداد فروش و میانگین ارزش هر خرید. زمانی که شما از کدهای تبلیغاتی برای اینفلوئنسرها استفاده میکنید، شاخص کلیدی عملکرد شما از فروش هم فراتر میرود و این کدها، حتی میتوانند خریدهای آینده را نیز رصد کنند.
۶. بازگشت سرمایه
شما تا به اینجا یک اینفلوئنسر قابلاعتماد را انتخاب کردهاید، با یکدیگر محتواهای جذاب و شگفتآوری تولید کرده و آنها را منتشر کردهاید؛ حالا اگر هدف اول شما افزایش فروش باشد، بازگشت سرمایه (ROI)، یک نکته مهم دیگر از نکات اینفلوئنسر مارکتینگ است.
کار کردن با اینفلوئنسرها، فقط برای افزایش فالوور کافی نیست اگرچه ممکن است اینکار برند شما را در معرض دیده شدن قرار دهد، لزوما باعث فروش فراوان نمیشود. شما نیازمند محاسبه هزینهای هستید که اینفلوئنسرها به ازای آن، فروش ایجاد کرده اند.
کاشف به عمل آمده است که محاسبه بازگشت سرمایه برای یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ، کاری به شدت چالش برانگیز برای بازاریابان در جهان است. در واقع گزارشات دیگری از Linqia نشان میدهد که ۷۸ درصد از بازاریابان با این مشکل دست به گریباناند.
در اینجا چند راهنمایی برای حل مساله بازگشت سرمایه عنوان شده است:
بودجه خود را تعیین کنید: نسبت به میزان بودجهای که میتوانید روی یک کمپین سرمایه گذاری کنید، تصویری دقیق و شفاف داشته باشید.
هر اینفلوئنسر را ارزش گذاری کنید: دانستن اینکه هر اینفلوئنسر واقعا چقدر برای شما ارزشمند است، میتواند به آمارها و همچنین بودجه اختصاص داده شده کمک کند.
هدفگذاری: هدف کمپین خود را در قدم اول و همچنین برنامه ریزی برای اینفلوئنسر مارکتینگ را در قدمهای موثر بعدی قرار دهید.
محاسبه هزینهها: نیاز به گفتن ندارد، اما یک بررسی دقیق از میزان سرمایه گذاری خود در همه جنبههای کمپین انجام دهید.
نتیجهگیری
اینفوئنسر مارکتینگ میتواند برای برند شما شگفتی ایجاد کند. گویی که این شیوه برای ارزشمندترین مخاطبان موسیقی مینوازد، اما تنها شیوه ای که تصدیق میکند این اتفاق افتاده، دیدن نشانهها و معیارهایش است. شاخصهای عملکرد زیادی برای پیگیری در کار شما وجود دارند. اما هر برند، هر صنعت و هر بازاریاب ممکن است اهداف متفاوتی برای کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خود داشته باشد. شما باید بفهمید کدامیک برای شما سودمندترین است.
امیدوارم این لیست، پروسه را برای شما راحت تر کند. در صورتی که شما معیارهای دیگری میشناسید که فکر میکنید به اندازه این لیست مهم است و باید به نکات اینفلوئنسر مارکتینگ اضافه شود، ما را از نظرات خود محروم نکنید. بخش کامنت سایت برای همین منظور وجود دارد.
منبع: تپلیغ
نظرات بسته شده است.