چرا باید تغییر کنیم؟ چرا باید موتور تغییر باشیم؟
همین چند روز پیش در دهمین روز شهریور ماه بود که بارش برف تابستانی ارتفاعات علمکوه کلاردشت را سفیدپوش و مردم آن منطقه را وادار کرد در چلهی تابستان لباسهای گرم خود را از کنج کمدها و چمدانها بیرون بیاورند و بپوشند. طوفانهای گاه و بیگاه گردوغبار و غافلگیری مسئولین و مردم پایتخت و شهرهای دیگر کشورمان نیز قصهای تکراری شده است که هر بار بیخ گوش ما فریاد میزند: «اقلیم ما تغییر کرده است؛ تغییر کنید!».
تغییرات اقلیمی سهم قابل توجهی از عدم قطعیت جهان امروز ما را به خود اختصاص میدهد و شاید در مجال دیگری بتوان به تأثیرات آن بیشتر پرداخت. در این مجال اما غافلگیری ناشی از تغییرات اقلیمی را بهانهای قرار دادم تا به هشدار نسبت به غافلگیری عامل دیگری بپردازم که از رگ گردن هم به ما نزدیکتر است و تکتک ما روزانه وقت زیادی را با آن میگذرانیم. کافی است دست خود را در جیبتان ببرید تا باور کنید امروزه بر خلاف همین چند سال پیش، فاصلهی هر یک از ما با «فضای مجازی» کمتر از یک متر است؛ فضای مجازی که هر ثانیهاش با ثانیهی پیش از خود به کلی متفاوت است. اینطور تخمین زده شده است که در فضای مجازی در هر ثانیه:
- کاربران فیسبوک بیش از ۴۱۰۰۰ قطعه محتوا و ۴۰۰۰ عکس به اشتراک میگذارند
- کاربران توئیتر تقریباً ۵۰۰۰ پیام مخابره میکنند
- کاربران اینستاگرام بیش از ۳۶۰۰ عکس جدید منتشر میکنند
- کاربران یوتیوب بیش از ۱ ساعت محتوای ویدیویی جدید آپلود میکنند
- کاربران ساندکلاود حدود ۱۰ دقیقه محتوای صوتی روی آن قرار میدهند
- کاربران اپل بیش از ۸۰۰ اپلیکیشن دانلود میکنند
- کاربران ایمیل بیش از ۳ میلیون ایمیل ارسال میکنند
- بیش از ۱ میلیون ایمیل اسپم فرستاده میشود
- ۱.۶ وبسایت راهاندازی میشود
- بیش از ۵۰۰۰ صفحهی وردپرس ایجاد میشود
- و آمازون بیش از ۱۳۰۰ دلار از طریق فروش آنلاین درآمد کسب میکند
اریک اشمیت از مدیران اجرایی گوگل، در سمینار تکونومی کالیفرنیا اعلام کرد ما در هر ۲ شبانهروز، به اندازهی اطلاعاتی که بشر از آغاز تمدن بشری تا سال ۲۰۰۳ تولید کرده، اطلاعات تولید میکنیم. این یک «تغییر بسیار بسیار بزرگ» است که ابعاد و تبعات آن ممکن است از تصور ما خارج باشد.
تا همین چند سال پیش خودروسازان ما خود را حاکمان بلامنازع بازار داخلی میدانستند و حتی فکرش را هم نمیکردند مشتریان ناراضیِ بازار انحصاریشان، پا را از انتقاد دهانبهدهان فراتر بگذارند، در نقد صنعت خودروسازی داخلی کمپینهای اینترنتی راه بیاندازند و حتی به تولید محتوای ویدیویی بپردازند و پیامشان میلیونها بار دیده و شنیده شود. شرکت مخابرات هم به همین منوال به خواب نمیدید اپلیکیشنهای ارتباط جمعی نظیر وایبر، لاین، تلگرام، واتسپ و غیره با خدمات متنوع خود جای خدمات سنتی ارتباطات تلفنی را بگیرند و نهتنها مشتریانشان را بربایند، بلکه تریبونی در دست هر کاربر قرار دهند.
فضای رقابتی کسبوکارهای امروز فضایی بس پویاست و تعداد سناریوهایی که کسبوکارها باید برایشان طرحریزی کنند نامتناهی. به همین دلیل رصد و شناسایی روندهای ثابت محیط خارجی و آماده شدن برای مواجهه با سناریوهای مختلف ضروری است اما این به هیچ وجه شما را در مقابل تغییرات غیرمنتظرهای که در کسری از دقیقه میتوانند دنیای شما را زیرورو کنند بیمه نخواهد کرد. امروز کوچکترین ایراد شما ظرف چند ثانیه در مقابل دیدگان میلیونها نفر قرار خواهد گرفت و اگر بهموقع اقدام نکنید قافیه را خواهید باخت. ممکن است کسی بگوید این هزینهی رسیدن به موفقیت است. اما من به شما اطمینان میدهم این هزینهی کمی نیست و برنامهریزی برای آن بسیار دشوار است. مشتری امروز شما، میبیند و در لحظه با میلیونها مشتری حقیقی و بالقوهی شما به اشتراک میگذارد؛ مثبتاندیشان بهخوبی میدانند که این یک فرصت بزرگ هم هست.
مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت، به تازگی ضریب نفوذ کاربران اینترنت در ایران را ۷۳.۹۴ درصد اعلام کرده است. بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی این مرکز، از ۷۵ میلیون جمعیت ایران، ۵۵ میلیون و ۵۶۴ هزار و ۸۲۰ نفر در ایران از طریق ADSL، دایالآپ، وایمکس، اینترنت موبایل و اینترنت فیبری کاربر اینترنت هستند. در این طبقهبندی، کاربران اینترنت موبایل با نزدیک به ۲۴ میلیون مشترک و ضریب نفوذ ۳۱.۸۳ درصد، بیشترین سهم اتصالات اینترنتی را به خود اختصاص دادهاند. این آمار یعنی باید بپذیریم مدتهاست با دنیای مشتریان صامت و منفعل خداحافظی کردهایم.
نگاهی گذرا به اکثر کسبوکارهای اطراف ما، ناکارآمد بودن آنها در مواجهه با تغییر را به ما نشان خواهد داد. راز «ماندگاری» در این میان، پرورش «توانایی تغییر» است. «پیشبینی تغییر» هنوز لازم است اما دیگر کافی نیست. کلید طلایی دست و پنجه نرم کردن با انواع مختلف دگرگونی، نه فقط آمادگی قبلی برای مقابله با تغییرات پیشبینیشده، که آمادگی برای پذیرا شدن خود تغییر است. نگاه ریزبین درک میکند که تفاوتی هست بین آمادگی برای یک تغییر پیشبینیشده و آمادگی برای خود تغییر. حال در این میان، آن تعداد معدودی که هم تغییرات را میبینند و هم خود «موتور تغییر» میشوند بیشترین شانس بقا را خواهند داشت. در مطلب بعدی از دیدگاه فردی و کسبوکار، به نفس «تغییر» خواهم پرداخت و در باب اینکه چرا تغییر نمیکنیم و راهکارهای پذیرا شدن تغییر موشکافی بیشتری خواهم کرد.
پستهای پیشنهادی