مثالی از اثر پروانه ای در جهت عکس
اشتن رفتار صحیح با افراد تأثیر بهمراتب بیشتری بر کسبوکار شما نسبت به هر مقدار از بودجه که در حوزه بازاریابی و تبلیغات صرف شود، میتواند داشته باشد. به عبارتی شاید میتوان گفت که غلبه کردن بر زیان ناشی از شکل دادن روابط دوسویه و قابلاعتماد با مشتریانی که در حکم روسای شما هستند و همچنین کارکنانی که از این مشتریان استقبال میکنند، امری غیرممکن است.
مشتریان:
برخی از افراد هیچ درکی از خسارت غیرقابل محاسبهای که در رفتار ناشایست یا بیاحترامی نسبت به مشتریان خود در حوزه خدمات مشتریان یا رسیدگی به شکایات آنها اتفاق میافتد، ندارند. یک مدیر باید هرگونه اعتراض و مشکلی از طرف مشتریان را بهعنوان فرصتی عالی برای سود بردن از اثر پروانهای در نظر بگیرید. هر کسبوکاری ممکن است دیر یا زود با یک مشتری ناراضی روبرو شود. از طریق تغییر رویه بهمنظور راضی نگاهداشتن وی، حتی از دست دادن بخشی از سود و یا حتی ضرر کردن، شما میتوانید تجربهای مثبت از ارتباط با خود بجای یک تجربه منفی در ذهن وی ایجاد کنید.
سهامداران:
یک کسبوکاری که به سطح توزیع سهام، چه بهصورت خصوصی یا عمومی رسیده است نمیتواند از پس هزینههای ایجاد ضدیت با آنهایی بربیاید که تصمیم به سرمایهگذاری بر روی موفقیت آینده ایده آن کسبوکار گرفتهاند. اگر خواهان تبلیغ شدن کسبوکار خودتان توسط آنها، سرمایهگذاری بیشتر در موفقیت آینده خودتان هستید، باید آنها را بهعنوان منبعی باارزش برای خود در نظر بگیرید. این اثر باید در رابطه با فروشندگان، تأمینکنندگان و حتی رهبران بازار شما هم در نظر گرفته شود. این رویکرد، همواره بهعنوان رویکردی هوشمندانه برای یک کسبوکار در تمامی سطوح در نظر گرفته میشود.
در حوزه کارکنان:
توجه داشته باشید که چگونگی برخورد کردن شما با کارکنان خودتان حداقل دارای اهمیتی برابر با میزان چگونگی برخورد با مشتریان خودتان هست. اصول روانشناسی در پایینترین سطوح به بیان میدارد کارفرمایی که بهطور عادلانه و مثبت با کارکنان خودش برخورد میکند، میتواند انتظار بیشتری از آنها نسبت به داشتن برخوردی مشابه با آن دسته از مشتریانی داشته باشد که این کارمند با آنها در ارتباط مستقیم قرار میگیرد. با کارکنان خودتان برخوردی بد داشته باشید و بهراحتی شاهد مراجعه مشتریان خودتان به رقبا باشید.
مثال عکس:
فرض کنید با موضوع ورشکستی یک شرکت بسیار بزرگ داروسازی مواجه هستیم، در اینجا بهصورت عکس اثر پروانه ای را دنبال میکنیم تا به عامل ایجادکننده آن یعنی همان بال زدن پروانه برسیم. در بررسیهای انجامشده میبینیم که عامل ورشکستی عدم خرید محصولات دریکی از بزرگترین بازارهای این شرکت است. در مرحلهای عقبتر میبینیم دلیل این عدم خرید، به خاطر مسمومیت عدهای از مصرفکنندگان از داروهای تولیدی و همچنین کشته شدن برخی از آنها هست. باز در مرحلهای عقبتر میبینیم عامل ایجاد این مسمومیت دارویی استفاده از یک ترکیب اشتباه در تولید بود. در تحقیق در این مرحله مشخص میشود یکی از کارکنان خطایی در درصد ترکیب مواد تشکیلدهنده دارو داشته است که دلیل آن خوابآلودگی فرد بوده و در تحقیق بیشتر وی اعلام میکند که به دلیل خستگی بیشازحد از سرپرست خود درخواست مرخصی در این شیفت کاری داشته که با آن موافقت نشده است. همانطور که میبینید بهراحتی از طوفان اثر پروانهای به بال زدن این پروانه، یعنی از نتیجهای بسیار بزرگ به عامل بسیار کوچک ایجادکننده آن رسیدیم.
اثر پروانهای اغلب بهصورت این ایده مطرح میشود که یک پروانه در چین شروع به بال زدن میکند و این کار منجر به ایجاد یک طوفان در نقطهای دیگر از دنیا میشود، با توجه به کوچک بودن این ایده میتوان نتیجه گرفت که کارهای بسیار کوچک در جریان گسترش پیدا کردن آنها در طول زمان و فضا دارای چه ابعاد و اثراتی میتواند باشد. حال اگر این ایده را در دنیای کسبوکار در نظر بگیریم، حساسیت یک سیستم به شرایط اولیه اشاره به این قانون طلایی دارد که هر شخصی که در نقطهای از یک سیستم در فعالیت است، چگونگی کیفیت ارتباط خود با دیگران را باید چنان در نظر بگیرد که همان انتظار را در برخورد دیگران با خودش دارد. توجه داشته باشید که در بازاریابی همیشه گفتهایم یک مشتری ناراضی از تجربه بد خود با ۱۰ نفر دیگر صحبت میکند و آن فرد هم ممکن است با ۱۰ نفر دیگر صحبت کند که به عبارتی همان بازاریابی دهان به هان بهصورت منفی است.