بازاریابی سبز چیست؟
یکی دیگر از عواملی که به توسعه مفهوم بازاریابی سبز کمک میکند، سایر تیمها و گروههایی هستند که از فرآیند حمایت میکنند و به تیمهای سبز شهرت دارند. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که گروههای محیطی میتوانند منبع با ارزشی در کمک به درک شرکت از مباحث راهحلهای مناسب، به کارگیری روشها و استراتژیهای مناسب به حساب آیند.
کاوشگران روابط عمومی– میتوان گفت که با توجه به لزوم حمایت از نگهبانی و پاسداری از طبیعت و وجود حمایتهای همگانی از روند حفظ محیطزیست راه برگشتی به سمت تولید محصولات مخرب برای محیطزیست وجود ندارد و رفته رفته فشارهای دولتی، رقابتی و تغییر نگرش مشتریان، شرکتها را ملزم به پیروی و به کارگیری رویکرد بازاریابی سبز میکند. شرکتها و صاحبان کسبوکار باید با مهندسی مجدد در فرآیندهای تولیدی و طراحی کالا و خدمات جایگاه خود را در موقعیت رقابتی تحکیم بخشند، در غیراین صورت از قطار سبز باز خواهند ماند. میتوان گفت رویکرد بازاریابی سبز فقط بر ارضا کردن نیازهای مشتری تمرکز نمیکند، بلکه طبق این رویکرد نیازهای مشتریان باید به شیوهای برآورده شود که برای جامعه بهعنوان یک کل نیز سودمند باشد. اصول مختلفی برای ایجاد مزیت رقابتی و رفتن به سوی سبز شدن وجود دارد که در بردارنده فرصتهای بیشماری است .
سبز بودن فرآیند تولید اغلب به این منجر میشود که کارایی منابع بهبود یابد، بنابراین باعث کاهش هزینه در ساختار کلی شرکتها میشود و موضع رقابتی شرکت را نسبت به رقبا بهبود میبخشد. از جهتی دیگر وجهه شرکت را در دید مخاطبان بهبود میبخشد. سبز بودن فعالیتهای بازاریابی شرکت را قادر میسازد که از طریق ارائه محصولات جدید در بازارهای جدید یا ارائه مزیتهای اضافی برای محصولات جاری، خود را از رقبا برجستهتر جلوه دهد. این امر باعث خواهد شد که ارزش شرکت برای مشتریان افزایش یابد و وفاداری مشتری را افزایش داده و در نهایت سودآوری افزایش خواهد یافت. شرکتها در پی نتایج کوتاهمدت هستند و ممکن است تعهد کمتری نسبت به لزوم فرآیندهای سازمانی در راستای تغییرات اساسی داشته باشند. بنابراین ممکن است تمایل کمتری نسبت به استقبال از رویکرد استراتژیک بازاریابی سبز داشته باشند .
شاید کسی تصور نمیکرد که روزی بازاریابی علاوه بر سودآوری و فروش، نگران سلامت مصرفکننده نیز باشد اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرفکنندگان، شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرفکنندگان نیز تامل کنند. به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاهها وارد ادبیات بازاریابی شد. این مسئله در تمام ابعاد سازمانها وارد شده و بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده و منجر به پیدایش مفهوم بازاریابی سبز شده است. نیاز به تولید محصولات اکولوژیک و فعالیتهای تجاری سبز، شرکتها را مجبور به تلفیق موضوعات زیستمحیطی با تلاشها و استراتژیهای بازاریابی کرده است .
یکی دیگر از عواملی که به توسعه مفهوم بازاریابی سبز کمک میکند، سایر تیمها و گروههایی هستند که از فرآیند حمایت میکنند و به تیمهای سبز شهرت دارند. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که گروههای محیطی میتوانند منبع با ارزشی در کمک به درک شرکت از مباحث راهحلهای مناسب، به کارگیری روشها و استراتژیهای مناسب به حساب آیند. در کوتاهمدت اتحادیه سبز میتواند به شرکت در اجرای فعالیتهایش کمک کند. با وجود این، اتحادیه سبز نمیتواند از عهده مشکلات بالقوه از جمله اهداف مختلف برآید. پس میتوان گفت در بازاریابی سبز لازمه آنکه نتایج مهمی حاصل شود، صرف زمان، تعهد و منابع است .
منبع فرصت امروز –عطیه عظیمی