شادمانی، تبلیغی کم هزینه و پرسود
در برخورد اول با مشتری باید بهگونهای متفاوت و با نشاطی برخاسته از علاقه از وی استقبال کرد. با این کار هم شخصیت انسانی او را پاس داشتهایم و هم نوع پاسخ مشتری به رفتارهای خود را ترسیم کرده و به او اثبات کردهایم. مشتری که با برخوردی مشتاقانه و محترمانه روبهرو شود، درصدد پاسخی مشتاقانه و محترمانه بر خواهد آمد. از این رو فضایی به وجود میآوریم که در آن مشتری احساس بیگانگی نخواهد کرد .
شادمانی و نشاط بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمدهای که بر شکلگیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهمترین نکاتی که در این زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادمانی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی و فعالیتهای اوقات فراغت از جمله عواملی هستند که پژوهشها نشان میدهد براین پدیده تاثیر بسزایی دارند .
واژه شادمانی بیانگر ارزیابی کمال مطلوب از زندگی نیست، بلکه بیانگر یک درجه یا میزان است، مانند مفاهیم طول و وزن، بیشتر یا کمتر بودن چیزی. به عبارت دیگر، واژه شادی، میزان خوشایندی زندگی را میرساند .
مشتری شاد میزان وفاداریش به کسبوکار ما بیشتر است زیرا ما را باور دارد و از ما نزد دوستانش تعریف میکند و مشتریان جدیدی را میآورد. ولی این مشتری توقعاتی نیز دارد که باید در ابتدا خود را آماده برآورده ساختن توقعات بعضا نابهجای او کنید وگرنه نداشتن برنامه منطقی و مدون برای برآورده ساختن او میتواند او را به مشتری ناراضی مبدل کند. برای این کار میتوان تشویقها و تخفیفهای مشخص و تعیین شدهای را در نظر گرفت. چنین مشتری یک مشتری راضی است، مشتری راضی کسی است که در حال حاضر، راضی بوده ولی هنوز جزو مشتریان ارزشی و وفادار و دائمی ما نیست. این مشتری در سطح قابل قبولی قرار داشته ولی هنوز وفاداری او تثبیت شده نیست و رقیب ما میتواند نظر او را تغییر دهد و نسبت به سازمان ما بیتفاوت است .
با توجه به بازار رقابتی و پیچیده محصولات و خدمات درمییابیم که با گسترش رقابت و اشباع شدن بسیاری از بازارها و تغییرات پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت، شرکتها با این واقعیت روبهرو شدند که امروزه دیگر مانند گذشته شرکتها با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبهرو نیستند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا روبه کاهش باید مبارزه کنند .
بازاریابان تا دیروز تنها در اندیشه یافتن مشتری و گروههای فروش در پی شکار مشتریان تازه بودند ولی در دیدگاه امروزی بازاریابی یعنی رشد دادن مشتری یعنی توجه به رضایتمندی و ارتباط موثر با وی و کیفیت از دیدگاه وی. در این راه کـــاهش انواع هزینهها و ریسکهای مشتریان برای دسترسی به محصولات و افزایش هزینهها و ریسکهای مشتریان در صورت رویگردانی و جابهجایی نیز میتواند گام مهمی در وفادار کردن مشتریان باشد. مشتری بهعنوان یک شخص و یک انسان، دارای هویتی مستقل و شخصیتی مدنی است که همیشه دوست دارد این هویت و شخصیت پاس داشته شود و از دیدگاهی محترمانه به وی نگریسته شود .
در برخورد اول با مشتری باید بهگونهای متفاوت و با نشاطی برخاسته از علاقه از وی استقبال کرد. با این کار هم شخصیت انسانی او را پاس داشتهایم و هم نوع پاسخ مشتری به رفتارهای خود را ترسیم کرده و به او اثبات کردهایم. مشتری که با برخوردی مشتاقانه و محترمانه روبهرو شود، درصدد پاسخی مشتاقانه و محترمانه بر خواهد آمد. از این رو فضایی به وجود میآوریم که در آن مشتری احساس بیگانگی نخواهد کرد .