نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات
هر شرکت یا برند موفقی داستانی دارد که توضیح میدهد چرا محصول آنها در برابر محصولات رقبایشان باید انتخاب و خریداری شود. نقش یک آژانس تبلیغاتی توسعه این داستان و پیدا کردن روش بهتر بیان داستان برای مشتریان است. جوهره این داستان باید به گونهای متفاوت باشد که بتواند به طور تاثیرگذاری به نمایش درآید.
بومی کردن تبلیغات نیز مساله دیگری است که باید مورد توجه بخش های تبلیغات و روابط عمومی شرکت ها و سازمان ها بزرگ قرار گیرد تا نتیجه حاصل از به کارگیری این روش ها بهترین نتیجه ممکن باشد. بخش های روابط عمومی سازمانها و شرکتها یکی از بخش هایی هستند که در شناسایی مشتریان و به دنبال آن بررسی نیازهای جامعه در حوزه تبلیغات نقش پررنگی ایفا می کنند. انجام این کار و استفاده از ابزارهای مناسب تبلیغاتی تنها هنگامی عملی می شود که فعالان حوزه تبلغات و روابط عمومی خود اشراف کاملی به روش های تبلیغاتی و از سوی دیگر بازار هدف این روش ها داشته باشند تا بتوانند بهترین مخاطب را برای روش های مختلف انتخاب کنند.
نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات
هر سازمانی که در متن جامعهای پدید میآید، بر اساس یک نیاز اجتماعی و دارا کارکردهایی درخدمت جمع و جامعه است، تا بتواند به صورتی همانگ، خدمات خود را به جامعه که منشا آن است،عرضه کند. انتخاب شیوههای معرفی در سرح افکار عمومی بر عهده روابط عمومی یک سازمان است که برای انجام این مهم نیز وظایفی بر عهده دارد.
اما آنچه در این زمینه فعالیت را دشوار میسازد، آن است که در جامعه امروز ما به دلیل عدم شناخت و آگاهی در زمینه مقوله تبلیغات از سوی افکار عمومی، این واژه بار منفی بر خود گرفته است. سازمانها “تبلیغات” را معادل “هزینه” ارزیابی میکنند. حال آنکه تبلیغات چنانچه در مسیر واقعی خود و بر مبنای اصول علمی حرکت کند، به نوعی سرمایه گذاری تبدیل میشود. اما چگونه میتوان فرهنگ تبلیغات را نهادینه کرد؟
این موضوع نه تنها باید به عنوان طرح هایی بلند مدت و میان مدت برای سیاست گذاران محسوب شود، بلکه کلیه دستگاههای فرهنگ ساز و مجریان آنها نیز باید استراتژیهای شفاف و روشنی برای تبیین این مطلب داشته باشند. از جمله موانعی که به راحتی قابل گذشت نیست و به صورت غیرمحسوس و نامرئی عمل میکند همان موانع غیر فرهنگی بر سر راه تبلیغات است. حتی واژههای بهکار گرفته شده در عرصه تبلیغات طی دهههای اخیر به گونهای است که دست اندرکاران اجرایی تبلیغات را “سوادگر” و عمل آنان را “سوداگرانه” تعبیر کردهاند. این در حالی است که میدانیم صنعت تبلیغات یک صنعت استراتژیک در توسعه اقتصادی میباشد. آیا این ترمزی بر سر راه تبلیغات نیست؟
در یک کلام برای نهادینه کردن فرهنگ تبلیغات باید به افکار عمومی تفهیم کنیم که دستاندرکاران عرصه تبلیغات جزیی از فرهنگ سازان این مرز و بوم هستند و از سوی دیگر از دست اندرکارانعرصه تبلیغات بخوایم که فرهنگ این عرصه را رعایت کنند و با رفتارهای حرفهای در جهت نهادینهکردن فرهنگ حرفهای خود کوشا باشند.
تبلیغات از طریق روابط عمومی
حفظ و توسعه روابط عمومی مناسب، ابزار بازاریابی مهمی برای شرکتهایی است که به دنبال حفظ تمایل و علاقمندی کارمندان خود و هم چنین مشتریان خود هستند. این نوع تبلیغات نه تنها راهی برای مطرح کردن شرکت در ملاء عام و اجتماع است بلکه روشی است بسیار عالی برای ایجاد و حفظ تصویر و هویتی ویژه از برند شرکت در دید مخاطبان و مشتریان. بدین ترتیب روابط عمومی ابزار تبلیغاتی مهمی است که از سوی برخی از شرکت ها برای دستیابی به سرمایه گذاران بهتر ، کارمندان حرفه ای تر و مهمتر از آنها، مشتریان بالقوه و بالفعل مورد استفاده قرار می گیرد.
روابط عمومی و جایگاه آن در تبلیغات عامل موثری برای دستیابی مخاطبین به رسانه ها است و در رقابت ها و حمایت های مالی، می تواند یکی از عوامل اصلی باشد و این حرکت در بازاریابی و تمرکز کردن روی عده ای خاص و قلیل از مخاطبین یا در سطح گسترده باید همواره مدنظر قرارگیرد و بتوانیم از تکنیک های روابط عمومی برای تبلیغات و بازاریابی به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.
نقش دانش در تبلیغات
همه ساله دانش آموختگان بسیاری از مؤسسات آموزش عالی کشور فارغ التحصیل میشوند که اندکی از فن تبلیغات میدانند. فارغ التحصیلان رشتههای روزنامه نگاری، روابط عمومی، مدیریت،گرافیک و… دانش آموختگانی هستند که هر یک در معدود واحدهای آموزشی خود، تا حدودی با مباحث سازماندهی افکار عمومی، شیوههای اقناع و تبلیغ، شیوههای تأثیرگذاری بر مخاطبان و… آشنا شدهاند.اما به دلایلی از جمله: عدم تطابق سرفصلهای آموزشی با واقعیات اجرایی سطح کشور، عدم دسترسی به منابع جدید، عدم ارایه صحیح آموزشها از سوی آموزش دهندگان، عدم وجود پارامترهای مشخص برای انتخاب و گزینش دانشجویان و بسیاری دیگر از موارد، تعداد اندکی از این گروههای فارغ التحصیل با مبحث تبلیغات آشنا هستند.
در این راستا بحث تخصص گرایی در زمینه تبلیغات به کلی منتفی میشود. چرا که بسیاری از ایندانش آموختگان به واقع قادر به مرحله اجرا گذاردن تئوریهای آموخته خود نیستند. به نظر می رسد بهادادن به بحث تبلیغات در سیستم آموزشی کشور و به خصوص در ساختار آموزش عالی بسیار حایزاهمیت میشود.
در حال حاضر در نظام آموزشی کشور تنها دانشکده صدا و سیما با جذب دانشجویان علاقهمند برای این رشته تخصصی توانسته است جایگاهی را برای عرصه تبلیغات تعریف کند. علیرغم اهمیت خاص این توجه، به نظر می رسد که این گروه قادر به پاسخ گویی نیازهای بسیار جامعه امروز کشورنباشند. ضمن آن که به دلیل نوپا بودن این رشته مشخص شدن نتایج حاصل از این آموزشها موکول میشود به فراغت از تحصیل این دانش آموختگان طی سالهای آینده و آغاز فعالیتهای اجرایی آنان درسطح جامعه و تطبیق آموختههای آکادمیک این گروه با تجربیات حاصل از فعالیتهای اجرایی که همه اینها حداقل یک پروسه زمانه نسبتا طولانی (حداقل پنج تا هفت سال آینده) را طلب میکند که باتوجه به شرایط جهان امروز که دقیقهها و ثانیهها بر سرنوشت جوامع تأثیر گذارند، انتظار برای به بار نشستن تلاشها در یک پروسه زمانی حداقل پنج ساله ما را در چرخهای باطل برای باز هم با تأخیر همگام جهان شدن میاندازد.
سرمایه گذاری تبلیغاتی در ایران
اجرای یک برنامه تبلیغاتی، مستلزم صرف هزینه است، به این رو تبلیغات به عنوان یکی از سرفصلهای مالی سازمانها و شرکتها محسوب میشود. هزینههای تبلیغاتی مشکلی است که تمام شرکتها خصوصا شرکتهای تجاری کوچک با آن مواجه اند. بسیاری از این شرکتها برای جذب و حفظ مشتریان خود به تبلیغات وابسته اند. با وجود این، هزینه انجام تبلیغات موثر و مستمر خصوصا در شرایط کنونی بازار و اقتصاد برای بسیاری از این شرکتها طاقت فرسا و کمرشکن است.
متأسفانه صاحبان کسب وکار در کشور ما به تبلیغات به چشم یک موضوع کاملاً پیش پا افتاده نگاه می کنند، هر زمان که اسمی از تبلیغات میشنوند اکثراً به یاد طراحی یک کاتالوگ یا بنر تبلیغاتی میافتند و کاملاً بدون هدف اقدام به ساخت تبلیغات چاپی و… نموده و آن را منتشر میکنند بدون اینکه هیچ برنامه ریزی برای آن داشته باشند و یا اینکه هدفی را در نظر گرفته باشند. در تبلیغات برنامه ریزی نقش مهمی دارد اگر شما ندانید هدفتان از تبلیغ چیست، برای چه کسی تبلیغ میکنید، شرایط سنی، علایق، ترجیحات، سطح درآمد، سطح سواد و در کل خصوصیات بازار هدفتان چیست به نتیجهی مطلوب نخواهید رسید.
رفتارهای حرفه ای در تبلیغات
عرصه تبلیغات شاید به دلیل ناشناخته بودن آن در جامعه در حال گذار ایران و شاید به دلیل پرهیزهای نامریی سیاست گذاران آن، طی سالهای اخیر جولانگاه فعالیت گروههای غیر تخصصی درکنار گروههای متخصص شده است.
هیأت نظارت بر کانون تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان متولی تبلیغات کشور،مقررات و شرایط پیچیدهای برای اعطای امتیاز کانونهای آگهی به متقاضیان و همچنین نظارت کاملی بر فعالیتهای آنان ندارد.
همین دلیل سبب شده است تا غیر حرفهایها در این عرصه توان اعلام حضور داشته باشند.رفتارهای غیرحرفه ای گروههای غیر حرفه ای آن چنان آسیبهای شدیدی بر پیکره نحیف این صنعت وارد آورده است که مدتهای طولانی برای ترمیم این آسیبها مورد نیاز است.
چهارچوب تبلیغات
- سرعت تبلیغ: آماده سازی سریع و به موقع تبلیغات بازرگانی در چهارچوب مشخص شده از سوی سفارش دهنده
- مداومت تبلیغ: استمرار در تبلیغ و تداوم با نگاه اطمینان بخش و جالب مشتری
- وسعت حوزه تبلیغ: پوشش محیطی در حوزه جغرافیایی تبلیغ
- تنوع و گوناگونی محتوای تبلیغ : استفاده از جاذبههای بصری و شیوههای مختلف ارائه پیام
نتیجه گیری
صنعت تبلیغات با همه سوابقی که در کشور ما دارد هنوز هم جوان و هم غیر علمی است. اینواقعیت نباید کسی را بر آشفته کند که تبلیغات در کشور ما در حد سایر فنون و هنرهای رسانهای ما(نسبت به جهان رسانهها) است.
تبلیغات در جهان امروز و در عصر انفجار اطلاعات، در مراودات اقتصادی و فرهنگی از جایگاه علمی – تخصصی و در ابعادی وسیع تر، هنری برخوردار است. فرد فعال در عرصه تبلیغات با بهره گیری ازعلوم مختلف از جمله روان شناسی، جامعه شناسی و نیز شناخت فرهنگ و آداب و رسوم مخاطبان، میتواند در عرصه رقابتها، بهترین و کارآمدترین شیوهها را به کار گیرد.
با تمام توجهی که دنیای پیشرفته به این امر نشان میدهد و درصد بالایی از هزینهها را به امرتبلیغات اختصاص میدهد، در کشور ما با وجود نیاز حیاتی به توسعه اقتصادی، این امر ناشناخته و مورد بی مهری قرار گرفته است..