Take a fresh look at your lifestyle.

آینده نگاری یا آینده پژوهی

0

مراد از آینده نگاری، پیش بینی یا پیشگویی آینده نیست، بلکه تحصیل بینشی از آینده است تا راه تاریک و پرمخاطره و پرفراز و نشیبی که نامش را آینده گذاشته ایم، روشن سازد. به بیانی دیگر، آینده پژوهی مجموعه تلاش هایی است جهت تجزیه و تحلیل منابع و الگوها به منظور تجسم آینده های بالقوه و برنامه ریزی برای آنها. آینده پژوهی آشکار می کند که چگونه از دل تغییرات «امروز» واقعیت «فردا» تولد می یابد.

آینده پژوهی معادل لغت لاتین «Futures Study» است. کلمه جمع Futures به این دلیل استفاده شده است که با بهره گیری از انواع متدلوژی ها و به جای تصور «فقط یک آینده»، به گمانه زنی های نظام مند در مورد «چندین آینده متصور» مبادرت می شود. توجه به اصل عدم قطعیت (Uncertainty Principle)، لزوم آینده نگاری را توجیه می کند.

در مکانیک کوانتومی براساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نمی توان در مورد پدیده ها با قطعیت کامل اظهار نظر کرد و نتیجه اندازه گیری ها و آزمایش های مختلف به وسیله نظریه احتمال تعبیر می شود. آینده پژوهی، شرکت ها را برای رویارویی با عدم قطعیت، تهدیدها و فرصت های آینده آماده می کند.

آینده پژوهی صرفا نگاه به آینده دور نیست، بلکه هم Forecast  دارد هم Backcast. هم نگاه به آینده دارد و هم نظر به گذشته. در فضای واژگان تخصصی این حوزه، آینده نگاری (Foresight)  داریم و البته حال نگاری (Insight)  و حتی Hindsight. در یک کلام، آینده پژوهی، مطالعه طیفی از آینده های کوتاه، میان و بلند مدت را شامل می شود.

آینده پژوهی هم سهل است و هم ممتنع. باید آن را بیاموزیم و کسب و کار خود را به آن مجهز کنیم. به عنوان مثال، پیش بینی شرایط دموگرافیک ایران در آینده، بیانگر کاهش زاد و ولد و پدیده Aging  و افزایش نرخ مهاجرت است. این موضوع، تغییرات عمده ای در شکل و مدل کسب و کارهای آتی به همراه خواهد داشت. بنابراین کسب و کارهای مرتبط با خدمات دهی به سالمندان، احتمالا رونق خواهند یافت.

مطالعه آینده با توجه به تغییرات گسترده و پیچیده تر شدن جهان امروز، بسیار دشوارتر از گذشته است. این امر، برنامه ریزی و آماده شدن برای تهدیدها و فرصت های آینده را سخت تر کرده است. با این اوصاف آیا باید همه چیز را به دست قضا و قدر سپرد؟

بهترین روش برای پیش بینی آینده، ساختن آن است (پیتر دراکر)

آنان که قادرند تصویری از آینده و زمان پیش رو داشته باشند، نسبت به دیگران زندگی بهتری خواهند داشت چراکه برای بهره برداری از مزایای فرصت های جدیدی که پیشرفت های سریع فناوری و اجتماعی ایجاد می کند، آماده اند. بشر همواره در تلاش بوده الگویی طراحی کند تا بتواند حوادث گذشته را توجیه و به وسیله آن رویدادهای آینده را پیش بینی کند. اما به دلیل عظمت خلقت و ظرافت های موجود در آن، تنها توانسته بخشی از این جهان پیچیده را به صورت کیفی یا کمی الگوسازی کرده و به تحلیل آن بپردازد.

از این رو است که مدلسازی در حوزه های مختلف از جمله ریاضیات، فیزیک، مهندسی، اقتصاد، مالی و… اهمیت پیدا کرده است. اگرچه این الگوها و مدل ها با ساده کردن پیچیدگی پدیده های جهان، بعضا بسیار کلی و نادقیق هستند و تنها در شرایط خاصی جوابگوی مسائل اند.

در آینده نگاری می توان دو رویکرد داشت:

۱٫ رویکرد اکتشافی (Explorative): که در تلاش است با نگاه به گذشته و درک وضعیت حال، به کشف مستدل و مستندی نسبت به آینده دست بزند.

۲٫ رویکرد هنجاری (Normative): که برنامه ریزان، آینده مطلوبی را در افق مورد نظر خود (باتوجه به نقاط قوت و ضعف موجود در محیط داخلی و فرصت و تهدیدهای محیط خارجی) ترسیم می کنند و می کوشند از وضعیت کنونی به آینده مطلوب تصویر شده برسند.

سناریو نگاری (Scenario Planning, Scenario (Thinking, Scenario Analysisیک روش برنامه ریزی راهبردی و نتیجه ای برای آینده پژوهی است که برخی سازمان ها (یا افراد) به منظور تدوین برنامه های منعطف بلند مدت آن را به کار می گیرند تا به ادراکی ساختار یافته پیرامون شرایط محیطی در آینده های بدیل دست یابند. آینده ای که دربرگیرنده گونه های «ممکن»، «محتمل» و «مطلوب» است.

Peter Bishop  سناریو را محصول اولیه یک فرآیند آینده پژوهی معرفی می کند. سناریو به زبان ساده مشتمل بر روایتی از آینده های ممکن، محتمل یا مطلوب است که به صورت جذاب و خلاقانه بیان می شود. چنین داستان هایی دست ما را می گیرند و به فضای آینده می برند تا با داشتن تصویری در ذهن، برای آن آینده (ممکن، محتمل یا مطلوب) آماده شویم. سناریو، پیش بینی آینده نیست، بلکه صرفا یک زنجیره محتمل از رویدادهاست.

رویدادها در یک زنجیره علی و با رابطه  علت و معلول به یکدیگر متصل و مرتبط هستند. برای طراحی سناریو نیازمند شناسایی روابط علی و معلولی، روندها و متغیرهای موثر بر روندها هستیم. رویدادها در مقاطع زمانی مختلف حادث شده و مجموعه ای از رویدادها و روندها را شکل می دهند. متفکران با کنار هم قرار دادن روندها و درک روابط بین آنها، مدل ها (الگوها) را کشف می کنند.

سناریونگاری با روش ها و فنون متنوعی صورت می پذیرد. داشتن صرفا یک سناریو در ذهن، حتی از نداشتن سناریو هم خطرناک تر است، چون ممکن است در ذهن ما چنان تصویر شفافی درست کند که فراموش کنیم آنچه در ذهن داریم، صرفا یک رویا یا یک گزینه  محتمل است. این سبد سناریوهاست که می تواند ذهن ما را به سمت تصمیم گیری استراتژیک هدایت کند. آینده پژوهی و سناریونگاری ابزاری حیاتی برای فعالان حوزه کسب و کار محسوب می شود.

به عنوان مثال، مشاوران کسب و کار برای نگارش Business Plan ها باید تمام سناریوهای محتمل را پیش بینی کرده و برای آنها راهکار مناسب بیندیشند. تدوین سند استراتژی سازمان ها، برنامه ریزی های مالی و سرمایه گذاری، تامین منابع انسانی و… هم مثال های دیگری هستند.

کارشناس ارشد کسب‌ و‌ کار

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ