Take a fresh look at your lifestyle.

نگاهی به آگهی تلویزیونی شامپوی ضد شوره صحت / شروعی هیجانی با پایانی بی روح و موزیکال

0

«بازیگر آگهی تلویزیونی بعد از دست کشیدن روی موهای سرش با چشمانی متعجب به سرشانه لباس و اطرافش نگاه می کند. بازیگر آگهی متوجه می شود که تمام وسایل خانه را گرد سفیدرنگی مانند برف که نشان از شوره سرش است، پوشانده» این شروع آگهی تلویزیونی برند صحت است که روی محصول شامپوی ضدشوره آن متمرکز شده است.

در این آگهی سازندگان با سفید کردن تمام وسایل اطراف بازیگر سعی کردند که تمی اغراق گونه به تبلیغ خود بدهند و به نوعی عمق فاجعه را نشان دهند و بگویند کسانی که سرشان شوره می زند، چقدر از این اتفاق رنج می برند.

آگهی تلویزیونی ضدشوره صحت شروعی هیجانی دارد و مخاطبان را با بازی بازیگر و سفید کردن وسایل به سمت دنبال کردن داستان سوق می دهد، اما بعد از زمانی کوتاه مانند اغلب آگهی های برند صحت موزیکال شده و خانواده ای شاد در صحنه حاضر می شوند و شعار «صحت، صحت دارد» را تکرار می کنند.

برند صحت چندی است که آگهی های مختلفی را برای محصولاتش در حال اکران دارد. شاید بتوان گفت که برند صحت سال هاست حضوری فعال در تبلیغات تلویزیونی دارد و یکی از برندهاست که معمولا تلویزیون رسانه ثابت کمپین های آن است. البته برخی کارشناسان به دلیل گستردگی مشتریان این برند در سراسر کشور رسانه تلویزیون را انتخاب مناسبی برای این برند می دانند و عنوان می کنند که از طریق این رسانه صحت می تواند پیام تبلیغاتی خود را به مخاطبانش در سراسر کشور برساند.

آگهی تلویزیونی ضدشوره برند صحت از زوایای مختلفی به مانند ایده پردازی، روند داستان پردازی، بازی بازیگران و نوع ساخت قابل بررسی است. «فرصت امروز» در این باره گفت وگویی با رضا صلاح اصفهانی و امید خاکپورنیا که هر دو از کارگردانان باسابقه تبلیغات تلویزیونی هستند، داشته است که در ادامه می خوانید.

ایده خوب که نیاز به پختگی بیشتری دارد

رضا صلاح اصفهانی، کارگردان تبلیغاتی درباره ایده آگهی تلویزیونی برند صحت می گوید: پایه اولیه ایده آگهی، تعریف خوبی دارد و در آگهی به خوبی از اسم محصول، برند و ترکیب کلامی آن با ویژگی محصول استفاده شده است ولی همین ایده خوب در انتهای سناریو نیاز به پختگی بیشتری دارد.

معمولا در تبلیغ محصولات بهداشتی مثل شامپو نیاز به استفاده از کارایی محصول و به نوعی هم زادپنداری مخاطب در اثربخشی استفاده و طراوت آن وجود دارد که در این آگهی کمبود آن حس می شد.

صلاح اصفهانی درباره نحوه ساخت آگهی می گوید: نحوه ساخت آگهی و نوع فرمی که انتخاب شده مثل استفاده از موسیقی کابوس گونه و دکوپاژ و نورپردازی براساس ژانر وحشت تاثیرگذار است. به خصوص صداها و نجوا در ارتباط با ترکیب اسم محصول و ویژگی آن از ریتم مناسبی در صداگذاری بهره می برد.

مراحل ساخت آگهی دائما باید از دید تبلیغاتی بررسی شود

صلاح اصفهانی درباره بازی بازیگران در آگهی تلویزیونی می گوید: آگهی از نظر بازی بازیگران و باورپذیری نقش ها و تدوین در سطح خوبی قرار دارد، اما عدم برخی تعاریف از نگاه تبلیغاتی در نیمه دوم آگهی را دچار تناقض کرده است.

با اینکه کاملا در جریان مشکلات ساخت آگهی هستم باید بگویم روند داستان آگهی نیاز دارد که در طول مراحل ساخت دائما از دید تبلیغاتی بررسی شود. اگر بخواهم کمی سختگیرانه نظر دهم باید بگویم معمولا کابوس برای شخصی پیش می آید که ذهنش درگیر ترس از اتفاقی است که از آن وحشت دارد. این در حالی است که پسر جوان در این آگهی پس از پریدن از آن کابوس بدون اینکه شوره ای در سر داشته باشد دستی به موی سر می کشد و خیالش آسوده می شود.

طبق چیزی که در آگهی نشان داده می شود انگار تازه این محصول وارد این خانواده شده و همه اعضا هنوز هیچ شناخت و استفاده ای از این محصول نداشته و در حال بررسی بسته بندی و نوشته های روی آن هستند.

شاید اگر در آگهی یکی از اعضای خانواده با ربدوشامبر حمام و یکی از بچه ها حوله ای کوچک روی سرش بود انگار که تازه از حمام آمده  اند نیازی به اینکه هرکدام از اعضای خانواده پشت میز غذاخوری شامپویی در دست داشته باشند، نبود. حتی نیاز به اینکه بچه های کوچک (آن هم فقط از یک نوع شامپو! ) در دست داشته باشند، نبود. در این حالت آگهی تعریف بهتری پیدا می کرد.

گفتار دوباره شعار توسط نریتور در انتهای آگهی بی مورد و اضافه است

صلاح اصفهانی درباره موسیقی آگهی می گوید: در کلیت، موسیقی دوگانه ای روی آگهی از منفی به سمت مثبت پیش می رود، اما در پک شات، گفتار دوباره نریتور در مورد شعار به صورت رسمی (صحت، صحت دارد! ) بی مورد و اضافه است چون به اندازه کافی در طول پلان ها شعار با جذابیت بیشتر در کلام و همگام با ویژگی های محصول تکرار شده است و نیازی به تکرار دوباره نیست. فقط می توان به صورت نوشته آن هم به صورت محاوره ای شعار را در انتهای آگهی آورد. بهتر است در انتهای آگهی گوینده به گفتن اسم شامپو و برند اکتفا کند.

آگهی دو پاره است و بخش اول و دوم آن با هم همخوانی ندارند

امید خاکپورنیا، کارگردان تبلیغاتی درباره آگهی تلویزیونی شامپوی ضد شوره  صحت می گوید: ایده این آگهی  تلویزیونی برای شروع جالب است و گروه ایده پردازی دقیقا روی مشکل مخاطبانی که معمولا به سراغ این دسته از محصولات می روند، متمرکز شده اند، اما آگهی به نظر دو پاره است و بخش اول و دوم آن با هم همخوانی ندارند. انگار بخش دوم آگهی یعنی صحنه ای که خانواده ای شاد دور میز غذا نشسته اند بعدا به آگهی اضافه و همین موضوع باعث شده که داستان جالب شروع آگهی گسسته شود.

شاید بخش دوم آگهی از آن بخش هایی باشد که سفارش دهندگان تمایل به گنجاندن در آگهی های تلویزیونی دارند چون بخش دوم واقعا ربطی به بخش اول آگهی ندارد. خاکپورنیا درباره بازی بازیگران می گوید: در بخش اول بازیگر نسبت به اتفاقی که برایش افتاده سردرگم است و متعجب به اطراف نگاه می کند و صحنه تخیلی بامزه ای برای مخاطبان تداعی شده است، اما بخش دوم معلوم نیست که چرا خانواده ای با شامپویی در دست دور میز غذا نشسته اند.

خاکپورنیا درباره شیوه ساخت آگهی تلویزیونی می گوید: همچنین بخش اول آگهی از لحاظ ساخت نیز به نسبت دوم آن متفاوت است. بخش اول از لحاظ کارگردانی و ساخت قوی تر از بخش دوم آگهی است و این موضوع دو بخشی شدن آگهی را بیشتر به چشم می آورد.

نگاه های غلوآمیز بازیگر آگهی و لبخندهای آن آگهی را نمکین کرده است

خاکپورنیا درباره روند داستان سرایی آگهی تلویزیونی برند صحت می گوید: بخش اول آگهی تمی تخیلی و فانتزی دارد و همین موضوع باعث شده که آگهی شروع جذابی داشته باشد، اما بازی بازیگر به گونه ای میان جدی و شوخی سردرگم است.

نگاه های غلوآمیز بازیگر آگهی و لبخندهای آن آگهی را نمکین کرده است ولی به نظر اگر بازیگر چهره جدی تری به خود می گرفت، عجیب  بودن صحنه شوره سر برای مخاطبان جالب تر به نظر می رسید.همچنین اگر حرکت دوربین در جهت فضاسازی انجام می شد، آگهی از لحاظ ساخت بهتر می شد.

البته این شیوه کاملا سلیقه ای است. خاکپورنیا درباره تکرار نام برند در آگهی می گوید: در این آگهی، تکرار نام صحت به مانند بسیاری از آگهی هایی که تمی موزیکال دارند، آنچنان ناخوشایند نیست. به نوعی می توان گفت بازی با نام و شعار آگهی یعنی «صحت داره» نیز جالب است، اما تکرار شعار توسط خانواده در انتهای آگهی جذابیت داستان را کم می کند و هیجان ابتدای آگهی را از بین می برد.

در پک شات آگهی نیز خلاقیت خاصی به چشم نمی خورد. خاکپورنیا در پایان می گوید: در مجموع آگهی موردنظر شروع جالبی دارد، اما پایان جذابی ندارد و اگر مواردی که گفته شد در ساخت لحاظ می شد، خروجی بهتری را شاهد بودیم.

ارتباط با نویسنده: nargesfaraji1389@yahoo.com

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ