هویت مبهم پوسترهای فرهنگی
تصویر پوستر بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال در طول دوران برگزاری نمایشگاه، بهطور گسترده در سطح شهر تهران به نمایش گذاشته شده بود. گستردگی انتشار این پوستر به حدی بود که مخاطبان در شهر به هرسمت که نگاه میکردند، نظرشان به تصویری از آن جلب میشد؛ مخاطبانی که قرار بود با دیدن این پوستر انگیزه لازم را برای بازدید از بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب پیدا کنند و این پوستر در واقع نقش یک محرک را برای مخاطبان بازی میکرد، محرکی که علاوه بر ایجاد انگیزه برای بازدید از نمایشگاه باید حس کتاب خواندن را نیز در مخاطبان زنده میکرد؛ حسی که با توجه به آمارهای موجود روز به روز کم فروغتر میشود.
برای نشان دادن این پوستر به مخاطبان از تمامی رسانههای تبلیغاتی کمک گرفته شده بود. در این پوستر المان کتاب به شکل ساعتی درآمده بود که زمان مشخصی را نشان میداد. المان ساعتی که تا حدودی با شعار تبلیغاتی این پوستر نیز هماهنگ بود. شعار تبلیغاتی پوستر امسال «فردا برای خواندن دیر است» بود.
پوستر نمایشگاه امسال از جنبههای مختلفی قابل بررسی است که «فرصت امروز» سعی دارد در این گزارش ابعاد مختلف طراحی آن را مورد تحلیل قرار دهد. برای این موضوع گفتوگویی با مهرزاد دیرین مدرس، طراح گرافیک و مدیرهنری داشتهایم. دیرین که در کارنامه کاری خود طراحی پوسترهای فرهنگی متعددی را ثبت کردهاست، در ادامه به سوالات مختلفی پاسخ داده که میخوانید.
تناسب پوستر با رسانه نصب شده بر آن
مهرزاد دیرین درباره پوستر نمایشگاه بینالمللی کتاب میگوید: مواجهه اولیه من با طرح بیست و نهمین پوستر نمایشگاه بینالمللی کتاب به تابلوی بالای پل عابر پیادهای در یکی اتوبانهای تهران باز میگردد.
پوستری که تناسب عجیب یک به ده داشت و عقربهای از جنس کتاب که ۱۰درصد فضای بیلبورد را اشغال کرده بود، بسیار متعجبم کرد. این تابلو یک لی اوت دو زبانه فارسی و لاتین را به نمایش گذاشته بود که نه ارتباط بصری خوبی با خود طرح و نه با مخاطب برقرار میکرد.
در آن لحظه به یاد ترجمه فارسی کلمه گرافیک که همان «ارتباط تصویری است»، افتادم. اما سوال اینجاست کدام تصویر؟ تصویر بهعنوان عنصر اصلی این تابلو تبلیغاتی تقریباً به فراموشی سپرده شده بود. به نظر میرسد طراحی این پوستر تنها برای فرمت عمودی بوده و هیچ توجهی به تغییر کادر از عمودی به افقی نشده بود.
همچنین به این مسئله که با این تغییر ناگهانی چه به سر طرح میآید پرداخته نشده بود. یکی از جنبههای مهم همکاری کارفرما و طراح، بودجه توسعه یک طرح خوب است که شامل در اختیار گذاشتن رسانههای درست جهت ارائه مناسب ایده خلاق یک طراح میشود. جنبهای که در این طرح به آن توجه نشده بود.
عنصر شوک آنی پوستر ضعیف است
دیرین در پاسخ به این سوال که پوستر نمایشگاه کتاب امسال بیشتر کارکرد تبلیغاتی داشت یا فرهنگسازی میگوید: این پوستر بیشتر بر جنبه فرهنگسازی در حوزه کتاب متمرکز شده و در این زمینه در حال پیامرسانی بود. همچنین این پوستر از ایده اولیه خوبی نیز برخوردار بود اما عنصر شوک آنی آن ضعیف عمل میکرد.
در این پوستر نگاه مخاطب اول به سمت یک ساعت جلب میشد و بعد از کمی جستوجو او میتوانست المان کتاب را در پوستر کشف کند. این نکته خوب است که در پوستر رمزی طراحی شود و مخاطب در پی کشف آن باشد، ولی به نظر اجرای این روش در این پوستر نمیتوانست آنچنان جالب باشد.
وقتی مخاطب پوستری به مانند پوستر نمایشگاه بینالمللی کتاب همه اقشار جامعه باشد باید پوستر بهگونهای طراحی شود که همه آن را بفهمند و تمامی مخاطبان از آن یک برداشت را داشته باشند.
حرکت عقربههای ساعت در پوستر
دیرین در ادامه میگوید: نکته دیگر اینکه به حرکت عقربههای ساعت در پوستر توجه نشده بود. حرکت عقربه در پوستر بهگونهای بود که کتاب در حال بسته شدن است. این موضوع در ذهن مخاطب تداعیکننده این است که فرصت اندک است و به نوعی اجرای این روش بیشتر ذکر مصیبت است تا راه حل. بهتر بود که طرح کتاب برعکس طراحی میشد و با گذشت زمان، کتاب باز و فرصت تازهای برای مخاطبان به تصویر کشیده میشد.
توجه به این نکات در تبلیغات از اهمیت زیادی برخوردار است. اجرای یک ایده مثبت، اثر بخشی ایده را چندین برابر خواهد کرد. توجه به هویت بصری برای یک برنامه بزرگ فرهنگی، حتماً میتواند شخصیتی کامل و به دور از هر گونه شتابزدگی به آن ببخشد و برای رسیدن به این مهم همکاری کارفرما و طراحان را توامان با هم میطلبد که برای محقق شدن این موضوع راه طولانی باید سپری شود.
تشابه طرح پوستر نمایشگاه با طرحی خارجی
دیرین درباره گمانیزنیهایی که در مورد تشابه طرح پوستر نمایشگاه امسال با طرحی خارجی شده میگوید: من اینگونه فکر نمیکنم. سوالتان منرا به یاد جملهای از اگزوپری در کتاب مسافر کوچولو انداخت. جملهای معروف «نه اینکه ریشه نداریم، باد اینورُ اونور میبردت».
گسترش عصر ارتباطات و بالا رفتن حافظه تصویری مردم بهواسطه جستوجوی مدامشان در شبکههای اجتماعی و به اشتراکگذاری، این خطر را بهدنبال دارد که جهان به ایدهها و راه حلهای مشترکی برای حل مسائل و زندگی مشترک ختم شود.
در روزگار کنونی تصویر ساختن برای رویدادهای اینچنین رسا و فصیح و جدید بسیار مشکل است، چرا که ساختن طرحی برای چنین رویدادی اتاق خلوت طراح را میطلبد که این روزها طراح و کارفرما به آن دسترسی ندارد.
مشکلات پیشروی طراحان پوسترهای فرهنگی
این مدرس گرافیک درباره مشکلات طراحی پوسترهای مناسبتهای فرهنگی میگوید: بدون شک سپردن پوستر رویدادهای فرهنگی کشور بهدست طراحان نامی، با تجربه و دارای تعهد لازم کمک شایانی به رشد کارنامه تصویری فعالیتهای فرهنگی کشور خواهد کرد که این موضوع توجه برگزارکنندگان و مسئولان این حوزه را میطلبد اما این همه ماجرای خلق یک اثر ماندگار در حوزه پوسترهای فرهنگی نیست.
برای رسیدن به نتیجه مطلوب در این زمینه باید ابتدا به چینش الزامات این موضوع مهم توجه ویژه کرد. بهتر است اینگونه بگویم، باید به نکاتی توجه شود که یا نادیده گرفته شده یا اگردیده شده به صورت تمام و کمال محقق نشدهاند. توجه به این الزامات گاهی ما را به این نتیجه میرساند که طراح یگانه مسئول این نقصان نیست و گاهی صرفاً یک قربانی است.
نبود هویت بصری در پوسترهای فرهنگی
دیرین درباره الزامات طراحی پوسترهای فرهنگی میگوید: از جمله این الزامات، زمانبندی، هویت بصری و بودجه در نظر گرفته برای پوستر فرهنگی است که توجه و عدم توجه به این الزامات نقش مستقیمی بر خروجی کار خواهد داشت.
زمانبندی از جمله مشکلاتی است که همه مجریان فرهنگی در مواجهه با طراح به آن برخورد میکنند که با توجه به برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب بهصورت سالانه و سایر نمایشگاههایی از این دست زمانبندی دقیق بسیار محتمل بهنظر میرسد اما اینکه چرا با این زمانبندی چند هفته یا چند روز آخر کار به طراح سپرده میشود، جای تعمق بیشتری دارد.
نکته بسیار مهم دیگر که اصولاً به آن فکر نمیشود عدم وجود هویت بصری مشخص در برنامههای فرهنگی کشور است. لااقل انتظار میرود برنامههای سالانه فرهنگی کشور بهطور مثال نمایشگاه بینالمللی کتاب که بیست و نهمین دوره خود را تجربه میکند، هویتی مستقل و یکپارچه داشته باشد؛ هویتی که در بیست و هشت پوستر گذشته بهگونهای جاری باشد که امروز شناسنامه تمامی پوسترها و محملهای بصری نمایشگاه مذکور در دسترس همگان قرار بگیرد.
دیرین میگوید: بسیار محتمل است که وقتی کارفرما هویت بصری مشخصی برای چنین اتفاق مهم فرهنگی کشور تعریف و مدون نکرده است، حتماً نمیتواند جلوی لغزشهای احتمالی را بگیرد. در حقیقت هویت بصری در یک رویداد فرهنگی شامل طراحی لوگو نوشتاری فارسی و لاتین در کنار نشان تصویری خاصی است که برای پوستر تعریف شده است. علاوه براین، رنگ یا رنگهای سازمانی و شیوه استفاده از لوگو در کادرهای مختلف و چگونگی استفاده از تصویر در کادر نیز در شکلگیری این هویت اهمیت دارد.
حتی در این هویت باید دقت شود که ویرایش تصویر تا چه حد باشد. هویت بصری یک پوستر شامل موارد بسیار دیگر میشود که در این گفتوگو نمیگنجد. در این باره میتوان جشنواره فیلم کن را مثال زد. جشنوارهای که بهطور قطع طی این سالها تِم تمام تبلیغاتش یکسان است. نکته جالب اینجاست که طراح آنها نیز در دورههای مختلف یکی نبوده است.
ارتباط با نویسنده: nargesfaraji1389@yahoo.com