Take a fresh look at your lifestyle.

مدینه فاضله، بخش دوم

0

در شماره قبل خلاصه‌ای از آموزه‌های مهم فصل اول سریال مد من را تقدیم حضورتان کردم. در این شماره قسمت دوم و پایانی آن را مطالعه کنید.

هشتم-ایستادگی در مقابل درخواست‌های نامعقول

در جلسه  ارائه طرح‌های شرکت «بل جولی» (Belle Jolie)  زمانی که آقای دان دریپر متوجه می‌شود نماینده مشتری آقای هیو برودی(Hugh Brody) طرح‌های جدید را بی‌دلیل رد می‌کند، تن به خواسته مشتری نمی‌دهد و به خاطر حفظ قراردادش با این شرکت حاضر نیست تغییرات مورد نظر برودی را اعمال کند.

به همین دلیل جلسه را در مقابل دیدگان شگفت زده همکارانش به سوی تعطیل شدن می‌کشاند و جمله تاثیر‌گذاری می‌گوید: «شما تا این لحظه نقشه‌های خود را آزمایش کرده‌اید و در جایگاه چهارم قرار دارید. شما به ما ایمان ندارید…» و با بیان اعتراضش به این نحو مشتری را وادار می‌کند تا به نگاه علمی او و تیمش احترام گذاشته و آن را بپذیرد.

نهم- وفاداری به شرکت

در قسمت نهم از فصل اول سریال مد من به نام Shoot  که ۱۳ سپتامبر سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار پخش شد، آقای «جیم هوبارت» (Jim Hobart)  مدیر اجرایی شرکت تبلیغاتی مک کن- اریکسون (McCann Erickson)  که آوازه دان دریپر مدیر خلاقیت استرلینگ-کوپر را شنیده است قصد دارد به هر طریق ممکن او را از چنگ رقیب برباید.

وعده حقوق و مزایای بیشتر و همکاری با مشتریان بزرگ و بین‌المللی وقتی در این راه تاثیر نمی‌کند او همسر دان دریپر را به همکاری برای تبلیغ جدید کوکاکولا فرا‌می‌خواند تا از این راه بخت خود را برای به‌دست آوردن دریپر بیازماید. اما قهرمان داستان، آقای دریپر پیشنهاد کار در شرکت بین‌المللی مک کن-اریکسون را نمی‌پذیرد و به حضور در شرکت استرلینگ کوپر بسنده می‌کند.

شاید ستاره ماندن در آژانسی کوچک‌تر دلیل تصمیم دان دریپر است و شاید قدرشناسی آقای کوپر از کارمند با استعدادش او را به ماندن راغب کرده است.

دهم- تبلیغات احساسی یا منطقی

در قسمتی که شرکت استرلینگ-کوپر درگیر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده می‌شود، تبلیغات دو کاندیدای رقیب مورد بررسی قرار می‌گیرد.

رقابت شانه به شانه آنها باعث می‌شود کارکنان استرلینگ-کوپر نگاه موشکافانه‌تری به تولیدات و رسانه‌های هر دو کاندیدا داشته باشند. نکته مهم در این قسمت تشریح تفاوت میان ساخت تبلیغ به شیوه احساسی و شیوه منطقی است که سازندگان تبلیغ با توجه به جامعه هدف باید نسبت به انتخاب روش موثر تصمیم‌گیری کنند.

یازدهم- حاشیه‌های شرکت تبلیغاتی

در قسمت «تعطیلات طولانی آخر هفته» آقای متیو واینر (Matthew Weiner) نگاهی به مسائل حاشیه‌ای شرکت‌های تبلیغاتی دارد. شاید مهم‌ترین مسئله‌ای که در تعطیلات طولانی آخرهفته مطرح می‌شود، نگاهی ابزاری به بانوان است که شاید در صنعت تبلیغات بیش از کسب‌و‌کار دیگری به چشم بیاید. نکته‌ای که شاید در بسیاری از کشورها به امری رایج تبدیل شده و بی‌تفاوتی جوامع را به‌دنبال داشته است.

دوازدهم- جبران خدمت

زمانی که آقای راجر- استرلینگ یکی از شرکای اصلی استرلینگ-کوپر به واسطه بیماری قبلی قادر به همراهی شرکت نیست، جوی از یاس شرکت را فرا‌می‌گیرد و مشتریان این کمپانی نیز دچار دو دلی برای ادامه همکاری با آنها می‌شوند.

آقای کوپر چاره را تنها در همکاری با یک شریک جدید و خوشنام می‌داند که خیال مشتریان و کارکنان را از این بابت آسوده کند و چه انتخابی بهتر از آقای دان دریپر، مدیر خلاقه شرکت؟ در حقیقت آقای کوپر به ما می‌آموزد برای حفظ نیروهای تاثیرگذار و مهم در شرکت علاوه بر داشتن یک سیستم جبران خدمات پویا، می‌توان با ارائه بخشی از سهام شرکت به آنها، برای ماندگار کردن و ایجاد انگیزه بالا در پرسنل استفاده کرد.

سیزدهم- ارائه خوبِ یک کار خوب

در آخرین قسمت از فصل اول سریال مد من، استرلینگ-کوپر به‌عنوان یکی از شرکت‌های تبلیغاتی برای اختراع جدید کداک انتخاب می‌شود.

دان دریپر در جلسه‌ای که برای ارائه توانمندی‌های شرکتش تشکیل شده با طرح ذهنیت‌های خود نسبت به این دستگاه جدید، نمایندگان کداک را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهند و این کار باعث می‌شود آنها برای تبلیغ محصول‌شان به آژانس دیگری مراجعه نکنند.

البته این حرکت خوب دان دریپر ریشه در این دارد که او ساعت‌ها برای تفکر به این دستگاه وقت صرف کرده است. او به تبلیغاتچی‌ها می‌آموزد در درون هر کالایی داستانی نهفته است که باید آن را برجسته ساخت و به مخاطبان نمایش داد.

مشاور تبلیغات و برندسازی

ارتباط با نویسنده: alijah. ir

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ