زنان بهترند یا مردان؟
مشخص نیست موج جداسازی مرد و زن در محیط کار از کجا آغاز شده و هدفش چیست، اما مطمئنا این رویکرد از پسلرزههای طرح «ممنوعیت استخدام زنان» در ادارات است که چندی پیش رسانه ای شد. حالا یکیدو ماهی است که مرتب از تفکیک جنسیتی در رسانهها میشنویم و میخوانیم. یک روز شهردار تهران، یک روز نمایندگانی چند به حمایت از او و البته واکنش شخصیتها و مردم، اما قانون چیز دیگری میگوید و هیچکدام از این اظهارنظرها منطبق بر قانون نیست. در این میان مدیران میمانند و این سوال بیجواب که آیا باید همچنان روی کارمندان زن خود سرمایهگذاری کنند یا در آینده نهچندان دور، کسبوکار آنها هم قرار است درگیر طرح تفکیک جنسیتی شود.
ماجرای مرغ و تخممرغ
در میان همه اظهارات ضد و نقیض، قائممقام وزیر کشور تا حدودی ماجرا را میشکافد. مرتضی میرباقری در این زمینه معتقد است: «اگر زنان و مردان در محیطی کنار هم کار میکنند، به معنای این نیست که فعالیت آنان خلاف قانون، شرع و غیرت دینی است» اما موضوع چیست؟ انگار قرار نیست مانند «پرسش مرغ و تخممرغ» روزی این داستان به سرانجام برسد. واقعیت این است که نیمی از جمعیت کشور -که عددی بیش از ۳۰ میلیون را شامل میشود- خانمها هستند و در جامعه مدرن امروز که زندگی رنگ دیگری گرفته، لزوم کار برای زنها و مردها به یک میزان احساس میشود.
نگاهی به افکار عمومی میگوید، اغلب مردم به برابری زن و مرد در استخدام اعتقاد دارند، اگرچه در پارهای نکات اختلاف عقیده وجود دارد. دکتر محمدتقی صیادی در این باره به «فرصت امروز» میگوید: «از نظر من، بهجز موارد خاص که نیرو و قدرت بدنی حرف اول را میزند، در بقیه موارد زن و مرد باید بهطور مساوی استخدام شوند.» او که فیزیوتراپیست است و با مردان و زنان بسیاری بهطور مستقیم ارتباط دارد، موارد خاص را اینچنین برمیشمرد: «منظور از موارد خاص، مشاغلی نظیر رانندگی با ماشینهای سنگین و مکانیکی آن و شغلهایی است که به ماموریتهای طولانی و دور از خانه نیاز دارد.» صیادی البته منکر استثناها نیز نمیشود.
مردان مریخی و زنان ونوسی
اما چه اتفاقی میافتد که باوجود اینکه قائممقام وزیر کشور میگوید: «ابلاغیهای را که شهرداری به آن استناد کرده، مربوط به سالها قبل است و آنچه در ادارهها میگذرد، این است که حضور زنان کنار مردان در ضوابط و چارچوبهای رسمی و شرعی است»، دوباره دستورالعملهایی نظیر آنچه اتفاق افتاد را شاهدیم! آیا تصمیمگیران از حضور روزافزون زنان در جامعه متضرر میشوند؟ آیا زنها قدرت ریاست و مدیریت ندارند؟ آیا حضور زنها تاثیری بر اشتغال مردها دارد؟
آدینه. پ در اینباره اعتقاد دارد: «بعضی از زنها، خیلی از مردها باهوشتر و مدبرترند و قدرت مدیریت بالایی هم دارند» او با اشاره به کافینتی که راهاندازی کرده، میگوید: «من شخصا بدون هیچ تکیهگاهی، با وام گرفتن و کلی دوندگی کارم را شروع کردم. خیلی از آقایان را میشناسم که درس و دانشگاهشان تمام شده، اما هنوز از پدرشان پول توجیبی میگیرند.» اگر چه این خانم، فعال بخش خصوصی است، اما شاید اگر نگاه جنسیتی حاکم نبود او نیز میتوانست یک کارمند زن باشد، با این حال بد نیست از دیدگاه دیگری نیز موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
اشکان خوشسرور -که هنرمندی اهل تئاتر است- در اینباره میگوید: «بدون شک این طرح فرصتهای برابر شغلی را با خاک یکسان میکند و افکار عمومی، نباید بگذارند با هر عنوانی در سازمانها و ارگانها عمومیت و گسترش یابد» او درخصوص گماردن بانوان در پستهای مدیریتی و حساس نیز میگوید: «تفکیک جنسیتی برای انتصاب در پستهای حساس قائل نیستم، همانطور که حداقل در کشورهای دیگر، این موضوع امر عجیبی نیست.»
اما گلی ابراهیمی، موضوع را فراتر از این حرفها میداند. او معتقد است: «بعضی از قوانین نانوشته دستوپاگیر است. مثلاً بانوان ایرانی نمیتوانند در مشاغلی نظیر خلبانی و مهندسی پرواز فعالیت کنند.» اگرچه «خلبان شدن و مهندس پرواز بودن» چندان در قانون پیشبینی نشده است و به گفته «یک مهندس پرواز» زنان بسیاری بهعنوان خلبان و مهندس پرواز در جهان مشغولاند. امیر. ی در اینباره میگوید: «پیش از انقلاب قرار بود از بانوان نیز دانشجو پذیرفته شود، اما پس از آن این موضوع منتفی شد.» او همچنین میافزاید: «از نظر مقررات هوایی مسلما مشکلی وجود ندارد.»
اشرفدخت صابری که از اهالی ادبیات و دبیر آموزش و پرورش است، دیدگاهی متفاوت دارد و میگوید: «اگر بهجای جنسیت، اطرافیانمان را همنوع و انسان ببینیم، آنوقت به ارزشهایی که میآفرینند، نگاه میکنیم و از آن ارزشها در بهبود و پیشرفت اجتماعی بهره میبریم. تا وقتی تضاد جنسیت مطرح باشد، تضادهای دیگر هم رخ خواهد داد.»
معضل مردسالاری کاری
اگرچه بسیاری از مردان و زنانی که در این گزارش مخاطب قرار گرفتهاند از برابری جنسیتی حمایت کردهاند، اما مشکلاتی نیز در این میان وجود دارد. محمد. گ در این مورد عقاید جالبی دارد. او میگوید: «چه بخواهیم و چه نخواهیم -مردسالاری کاری- در جامعه ما وجود دارد. اگرچه مانند گذشته در خانه حرف، حرفِ پدر نیست، اما توقع کار و پول درآوردن از مرد است.» او همچنین معتقد است: «سرکوفتِ نبود درآمد را به مرد میزنند. در جامعهای که مردان کار ندارند، با دادن کار به بانوان تنها بخشی از پتانسیل تشکیل خانواده از دست میرود.
بانوان برای استخدام به حقوقی بسیار کمتر از مردان تن در میدهند، این امر سبب کاهش درآمد و از دست رفتن نیروی کار مردان شده و به ناچار برای کسب درآمد مجبور به کاهش دستمزد میشوند و به همین سبب مردان (ناراضی از حقوق دریافتی) دل به کار نمیدهند.»اگرچه شاید بخشهایی از عقاید این شهروند تند به نظر بیاید، اما قسمتهایی از آن به نظر چندان بیراه نیست و بارها اتفاق افتاده که مدیران نه براساس لیاقت، که براساس مولفههایی نظیر میزان حقوق درخواستی استخدام کردهاند. سیدرضا حسینی، دیگر شهروندی که به پرسش «فرصت امروز» پاسخ داده است، میگوید: «هنوز هم آدمهایی هستند که به جای شایستهسالاری به جنسیت نگاه میکنند.
زنان توانایی این را دارند که در صورت مهیا بودن شرایط، در هر سمتی انجام وظیفه کنند.»البته تنها این شهروند نیست که چنین نظری دارد، بسیاری از مخاطبان از جمله صادق بابایی (از دبیران آموزش و پرورش) که سالها تجربه کار با همکاران خانم را در کارنامه شغلی دارد نیز شایستهسالاری را ملاک میداند و میگوید: «خیلی ابلهانه است که به جای شایستهسالاری به جنسیت افراد توجه کنیم. من توجه کردهام مدیریت خانمها در بسیاری از امور دقیقتر و بهتر از آقایان است، اما بعضی از کارها هم فقط مخصوص آقایان است.» او البته میپذیرد که شرایط جسمانی، وظایف مادر شدن و فرزند آوردن برای بانوان محدودیتهایی ایجاد میکند.
زنان علیه مردان
حال با توجه به همه موارد میتوان به این نتیجه رسید که بسیاری از اظهارنظرهای غیررسمی ریشه در اقدامات کارشناسی نشده دارد. در یکسو مردانی هستند که فکر میکنند با استخدام زنان جا برای استخدام آنها تنگ خواهد شد، در سوی دیگر زنانی که فکر میکنند مسبب همه نامرادیهایشان جامعه مردسالار است، اما باید به یاد داشت که بهجز مواردی خاص (که البته این سالها دارد فراگیر میشود) بار مالی خانواده بر دوش مردان است.
با این همه نمیتوان منکر نقش مدیرانی شد که فکر میکنند به دلیل حقوق پایینتر بانوان- و هزینه کمتری که میپردازند- میتوانند به اقتصاد حوزه مدیریتشان کمک کنند و این خود به «عدم شایستهسالاری» دامن میزند. توجه داشته باشیم شایستهسالاری را با «زنسالاری یا مردسالاری» اشتباه نگیریم و به یاد داشته باشیم «استیفای حقوق زنان» بسیاری از اوقات منجر به از دست رفتن جایگاه انسانی زن میشود و این از دید نگارنده قطعا تفاوت اساسی با مباحثی نظیر «تفکیک جنسیتی و ممنوعیت استخدام بانوان» دارد.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت وقت آن رسیده تا به جای شعار به عمل برسیم. اگر مقام تصمیمگیر هستیم براساس لیاقت استخدام کنیم. اگر مالک کارخانهای هستیم و به دنبال مدیر میگردیم، به رزومه و برنامههای متقاضیان پست مدیریت توجه کنیم، نه زن یا مرد بودن او. اگر کارمند میخواهیم به جنسیت او (و بهطبع میزان حقوق درخواستی اش) نگاه نکنیم. ما پیش از زن یا مرد بودن انسانیم و بهتر است خصوصا برای استخدام کارمند (چه در بخش خصوصی یا دولتی) براساس نیازمان متقاضیان را گزینش کنیم نه با دیدگاه جنسیتی، فامیلی و هر وابستگی یا دلبستگی دیگر که این میتواند مجموعهای کارا و کارمندانی پاسخگو و مسئولیتپذیر را گرد هم بیاورد.
خبرنگار