تبلیغات، کودکان و اعتماد خانواده
تاثیر تبلیغاتی را که از تلویزیون پخش میشود و کودکان را هدف قرار میدهد میتوان به راحتی از خواستههای آنها درک کرد. این تبلیغات از یک سو بسیار مناسب هستند، زیرا پدر و مادرها را نسبت به محصولاتی که میتواند آنان را در تربیت فرزندانشان یاری کند، آگاه میسازد، اما از سویی دیگر اگر تحت نظارت خانواده نباشد، میتواند تاثیراتی منفی برای کودکان داشته باشد و این مسئلهای است که فقط بخش اندکی از مدیران و طراحان کمپینهای تبلیغاتی به آن توجه دارند. کودکان امروز به راحتی در معرض رسانههای گوناگونی که برای تبلیغات از آنها استفاده میشود، همچون تلویزیون، رسانههای مکتوب و اینترنت قرار دارند.
در واقع، باید گفت که امروزه هر کسی در هر سن و سالی در معرض بمباران تبلیغاتی در محیط اطراف خود قرار دارد، اما در این بین کودکان، حساسیت و تاثیرپذیری بیشتری نسبت به تبلیغاتی دارند که در محیط پیرامونشان انجام میشود و آنچه مهم است اینکه این تبلیغات تا چه حد میتواند اعتماد خانوادهها را به خود جلب کند.
تاثیر تبلیغات بر سنین مختلف
۰-۲سال: در این سن کودکان نمیتوانند تفاوت چندانی بین برنامهها و تبلیغات تلویزیونی قائل شوند.
۳تا۶سال: در این سن کودکان دیگر میتوانند فرق بین یک برنامه و یک آگهی تلویزیون را تشخیص دهند، اما نمیدانند تبلیغات به این دلیل است که کسی میخواهد چیزی را به آنان بفروشد. آنان گمان میکنند که تبلیغات یکسری اطلاعات سرگرم کننده و در عین حال کمک کننده هستند. آنها توجهی به ادعاهایی که در تبلیغات میشود، نمیکنند زیرا توانایی تجزیه و تحلیلشان را ندارند.
۷ تا ۱۱ سال: کودکان در این سن کاملا متوجه میشوند که این تبلیغات تلاش میکنند تا چیزی را به آنها بفروشد. کودکان در این دوران میتوانند پیامهای تبلیغاتی را به خوبی به خاطر بسپرند و حتی قادر خواهند بود تا حدی تکنیکهای تبلیغاتی را بشناسند (و گاهی اوقات قادر هستند، اغراقی را که در بعضی از تبلیغات به چشم میخورد درک کنند).آنها ممکن است نتوانند درک کنند همه حرفهایی که در تبلیغات زده میشود لزوما درست نیست، یا فردی که محصولی را برای آنان تبلیغ میکند ممکن است به همه نکات منفی آن محصول اشاره نکنند.
۱۲ تا ۱۴ سال: در این سن نوجوانان دیگر قادر خواهند بود دلیل این را که چرا تبلیغی صورت میگیرد درک کنند و بتوانند براساس اطلاعاتی که در آن تبلیغات به آنها داده میشود، برای تهیه بهترین و مفیدترین محصول تصمیمگیری کنند، اما تا ۱۴ سالگی نوجوانان به خوبی متوجه میشوند که چه نکاتی در تبلیغات حقیقت دارد و در چه بخشهایی درباره محصول اغراق میشود.
به هر حال بازاریابی برای محصولات مربوط به کودکان به محلی قابل تامل برای سرمایهگذاری در سراسر جهان تبدیل شده است، اما در این بین کمپانیهایی توانستهاند موفق عمل کنند که علاوه بر چشمنواز بودن برای کودکان، بتوانند در راستای خواستههای خانوادهها برای فرزندانشان باشند. کودکان امروز از آنجا که از تلویزیون و اینترنت و غیره استفاده قابل توجهی دارند، در معرض بسیاری از تبلیغات هستند اما اگر این تبلیغات با خواست خانوادهها همسو نباشد، کمپانی نه تنها به هدف مورد نظر خود نمیرسد، بلکه هزینه و وقت قابل توجهی را هم به هدر داده است.