بیلبورد یک رسانه پشتوانه است
بایدها و نبایدها در باره بیلبوردهای تبلیغاتی
بیلبورد یک رسانه پشتوانه است، یعنی در حقیقت از کمپین تبلیغاتی که شما درمطبوعات و تلویزیون دارید، حمایت می کند. در مطبوعات بیشترین حرف را می توانید بزنید و مشتری را قانع کنید، بعد از آن شب در تلویزیون مشتری می تواند خلاصه آن حرف ها را با رنگ و لعاب بیشتر ببیند و بعد به عنوان پشتیبان، خیلی خلاصه، مثلا لوگوی آن آگهی را با یک جمله کوتاه در بیلبورد ببیند.
شماره تلفن، فکس، آدرس، شعارهای ریز و جمله ها یا تصاویری که به موضوع مربوط نمی شود برای بیلبورد مناسب نیست. با ۸۰ کیلومتر سرعت در اتوبان کسی شماره تلفن یادداشت نمی کند، یا جمله طولانی نمی خواند، تا شما بخواهید این جمله را بخوانید از زیر آن رد شده اید.
نمایش فیلم کوتاه در بیلبوردهای الکترونیک
برخی از صاحبین برند برای نمایش فیلم های و تیزرهای نسبتا طولانی از بیلبورد الکترونیک استفاده می کنند و در صورتی تیزرها اثر بخش و تاثیر گذار هستند که لوگو و یک شعار کوتاه را معرفی کند و نهایتا شعار روابط عمومی را زیر آن قرار دهند و این شعار باید یک دقیقه ساکن بماند و هیچ لزومی ندارد متحرک باشد. تحرک آن باید به این صورت باشد که آگهی تغییر کند، نه اینکه در یک آگهی یک فیلم طولانی را برای معرفی یک محصول استفاده کند.
تیزرهای ساخته شده باید به قدری جذاب و اثرگذار باشند که خود تبدیل به مزیت رقابتی شرکت شوند. تیزرهای تبلیغاتی با توجه به مدل ادراک ذهنی مخاطب باید ساخته شود تا از تمام عناصر و عوامل در دسترس برای گذر از فیلترهای ادراکی مخاطب استفاده شود.
بیلبوردهای یادآور
یک شهر همانند اقیانوسی می ماند که برای رفت آمد به مسیرهای مختلف چند ساعت زمان لازم دارد تا به مقصد برسیم بنابراین یک بیلبورد به تنهایی مثل یک نت هم نیست، در حالی که در کمپین، حداقل یک ترانه باید تدوین شود تا مخاطب بتواند آن را حفظ کند. شما برای چنین شهری باید ۳۰ بیلبورد، در جاهای مختلف نصب کنی، تا فردی که دارد از دفتر به سمت خانه می آید، سه جا آن را را ببیند، از خانه که به دفتر می رود دو جا آن را ببیند، شب از خانه که مثلا به رستوران می رود، دو جا ببیند؛ یعنی بیلبورد دائما باید به مخاطب یادآوری کند که مثلا فلان بیسکویت را بخرد و امتحان کند.
اگر دائم بیلبورد و پیام عوض شود، چیزی به یاد شما نمی ماند. تبلیغات تکرار مکررات است، یعنی آنقدر باید در کمپین یادآوری شود و آنقدر زوایای متفاوت و زمینه های مختلف را به نکایش بگذارید تا مخاطب هوس خرید محصول تبلیغ شده را بکند حتی اگر لازم نداشته باشد.
شاخص و معیارهایی در تبلیغات محیطی
تبلیغ بستگی به مخاطب، خود کالا، بازار فروش و شاخصهای فرهنگی دارد، این موارد تعیین کننده آن است که کالا چگونه تبلیغ شود. زمانی که کتابی از برنده ی جایزه نوبل ادبی چاپ میشود، دارای تیراژ ۳۰۰۰ و ۲۰۰۰ است. این نوع کالا دارای مخاطبان خاص خود است و متوسط فروش این کتاب ۵ سال است. اما ممکن است سرمایه دار در تبلیغ با کتاب هایی مواجه شود که تیراژ و مصرف آن میلیونی است، در نتیجه مخاطبان بیشتری این نوع کتاب ها را خریداری میکنند. هر کالایی را میتوان تبلیغ کرد اما تبلیغ با توجه به نوع کالا و مخاطب انجام میشود.
وقتی ما میخواهیم از تبلیغات محیطی به شکل کلان آن صحبت کنیم، فرقی نمیکند که تبلیغ ما به چه امری میپردازد، این تبلیغ باید از فرهنگ و خود جامعه ناشی شود. هماهنگی با فرهنگ به این معنا است که طراح باید فرهنگ، ادبیات و سنت را بسیار خوب بشناسد. مردم را باید شناخت؛ حتی واژگانی که روزانه در محاورههای عادی با یکدیگر رد و بدل میکنند مورد توجه جدی قرار گیرد.
زمانی که برای محصولات شعاری را طراحی میکنید، این شعار باید کاملاً منطبق با بنیادی ترین خصوصیات فرهنگی و سنتی مردم آن جامعه باشد. شناخت فرهنگ جامعه برای امر طراحی بسیار مهم است. گرافیست برای تبلیغات یا هر پیامی باید از جامعه خود مطلع باشد، زمانیکه ارتباط او با جامعه قطع میشود، در واقع میمیرد.
هنگامی گرافیست زنده است که دائم در معرض رسانههای مختلف باشد و از امور مختلف آگاهی نسبی داشته باشد تا بتواند پیام خود را در جامعه ارائه دهد. همچنین اگر سنت به تنهایی بر تبلیغات یک جامعه حاکم شود، جامعه نابود خواهد شد. زیرا سنت در درون خود دارای مبانی مربوط گذشته است. طراح باید سنت و مدرنیسم را با یکدیگر تلفیق کند و یک تلفیق منطقی از هر دو دریافت کند. نمونه مطلوب این امر “شهر دبی” به عنوان یک منطقه آزاد است که تبلیغات حاکم بر آن تهی از فرهنگ حاکم بر جامعه است. فرهنگ حاکم بر شهر دبی یک فرهنگ کاملاً مصرفی است. تبلیغات به افراد کمک میکنند که کالای مورد نظر را انتخاب کنند. استودیوهای تبلیغی دبی با کمک کشورهای غربی تأسیس شده است و اکثر آژانسهای تبلیغاتی را مدیران آمریکایی و انگیسی اداره میکنند. از سوی دیگر چون شهر دبی دارای قدمت چندانی نیست، یقیناً پیشینه ی چندانی ندارد که طراح در طراحی خود آن را ارائه دهد. شاید بنادر آزاد در چین بیشتر به سنت خود اهمیت دهند و در طرحها آن سنتها را منعکس میکنند.
استمرار انعکاس فرهنگ در طرح های تبلیغی مستلزم آن است که افراد بومی آن فرهنگ آموزش ببینند و نمیتوان یک الگوی غربی و شرقی را به کشوری تحمیل کرد. میتوان برخی از نکات فرهنگ دیگر را برجسته کرد ولی نمیتوان عیناً آن فرهنگ را اخذ کرد.این نکات برای یک کشور در حال توسعه بسیار با اهمیت است، تبلیغات مناسب را تنها در یک جامعه با مدیریت و اقتصاد سالم میتوان دید.