Take a fresh look at your lifestyle.

دلنوشته های یک کارآفرین (۶۱) / آفت باور منفی در کسب و کار

یکی از آفات کسب و کارها، باورهای منفی است که تو نسبت به آن داری و هرچقدر باورهای تو نسبت به آن نوع از کسب و کار منفی تر باشد، بازدهی و خروجی مالی کمتری خواهی داشت و شاید حتی آرام آرام تو را به سوی بحران و ورشکستگی بکشاند.

بنابراین اگر به موفقیت در کسب و کار فکر می کنی شرط اول نگاه مثبت تو به خودت، به جهان، به مردم، به کسب و کار و به نوع کاری است که داری انجام می دهی. 

اگر با دقت به اطراف خود توجه کنی موج های منفی در هوای ذهن تو منتشر شده اند و اگر تو خودت را آماده جذب آنها کنی، از کار کردن و موفقیت در کسب و کار باز می مانی. متاسفانه جامعه در یک یأس اقتصادی به سر می برد و با کوچک ترین نشانه های رکود فریاد وا اسفا سر می دهد و همین بهانه ای می شود تا تو و امثال تو از کار کردن یا شروع یک کسب و کار باز بمانید.

در صورتی که اگر نوع نگاه خودت را به مسائل اقتصادی جهان و جامعه تغییر دهی و باور کنی که ایران یک کشور زرخیز است و تو می توانی با کسب و کارت میلیاردها تومان درآمد کسب کنی، طبعا زمینه ها برای جذب درآمد بیشتر فراهم می شود.

این باورها از طریق محیط اجتماعی، محیط کار، رسانه های جمعی، دوستان و خانواده به شما انتقال می یابد، بنابراین اگر در اطراف شما آدم های بدبین وجود دارند لازم است اول رابطه ات را با آنها کم کنی چون تو دست به هر کاری بزنی آنها با موج منفی و باورهای غلط تو را از ادامه کار بازمی دارند.

کافی است بیست و چهار ساعت به این حرف هایی که گفتم خوب دقت کنی که چقدر امواج منفی به شیوه های مختلف به ذهن ما وارد می شود و چون این موج های پیوسته از افراد و رسانه های مختلف به ذهن ما ورود می کند، آرام آرام ما نیز باور می کنیم که شرایط برای کار کردن و موفقیت فراهم نیست.

تو باید به کارت باور مثبت داشته باشی تا موفق شوی. برای اینکه به این باور مثبت برسی باید از دیدن و شنیدن اخبار رسانه های مکتوب و دیداری و شنیداری پرهیز کنی. وقتی در یک رسانه دیداری هر شب یک سریال به اصطلاح پلیسی پخش می شود و در آن انواع صحنه های جرم و جنایت از اعدام تا تیر خوردن و تکه تکه شدن و چاقو و خون و قتل به راحتی تصویر می شود، چیزی که در جامعه جریان می یابد این است که جامعه ما پر از قتل و جنایت است و این تصاویر در ذهن کودک من هم می نشیند و او باور می کند که ایران جای امنی برای کسب و کار نیست و همواره دلهره و اضطراب بر جان و دل او غلبه می کند. در صورتی که هر روز هزاران خبر خوش و مبارک در زمینه های مختلف و از جمله کسب و کار وجود دارد که تلویزیون حتی یک دقیقه آن را پخش نمی کند. طبیعی است که ذهن تو و من نسبت به همه چیز و از جمله کسب و کار منفی شود و باور کنیم که نمی توانیم کار کنیم.

 جامعه ای که ترس و اضطراب بر جان مردم چنگ می اندازد، نمی تواند جامعه ای شاداب و موفق باشد و طبعا با رکود اقتصادی هم روبه رو می شود و این مهم را رسانه ها به خصوص تلویزیون به عنوان یک رسانه رایگان و فراگیر برعهده دارد تا ذهن من و تو را نسبت به جامعه مسموم نکنند و امنیت ذهنی برای من و تو فراهم کنند تا بتوانیم در سایه آرامش و امنیت در زمینه های مختلف سرمایه گذاری کنیم.

در همین سریال شخص کارخانه دار خطاب به پلیس می گوید پول چرک کف دست است. وقتی ما چنین فرهنگی را تبلیغ می کنیم هیچ انگیزه ای برای موفقیت و ثروتمندشدن باقی نمی ماند. پول چرک کف دست نیست این ذهن بیمار ماست که چرکین است وگرنه با پول می توان صدها و هزاران کسب و کار راه انداخت. کارخانه های نیمه تعطیل و تعطیل را احیا کرد، جوانان را به سر کار برد و اشتغال زایی کرد زیرا با داشتن پول چرخ تولید و تجارت بهتر می چرخد و جامعه به سمت شکوفایی اقتصادی می رود.

بنابراین برای اینکه در کسب و کارت موفق شوی باید باورهایت را به جامعه، به اقتصاد، به کسب وکار، به مردم و همه چیز و همه کس مثبت کنی تا آرام آرام در مسیر موفقیت قرار  گیری و برای اینکه باور تو مثبت شود لازمه اش دوری کردن از رسانه ها و افراد بدبین است.

 افراد بدبین به جای اینکه وقتی وارد اتاق تاریکی می شوند به سهم خود شمعی روشن کنند، مدام غر می زنند که همه جا تاریک است و نمی توان حرکت کرد.

برای حرکت کردن نیاز به باور نورانی و درخشان داریم تا خدا نیز به کسب و کار ما برکت دهد.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.