Take a fresh look at your lifestyle.

آینده نگر باشید

مدیران باید همواره تصورات خود را به چالش بکشند تا بتوانند بهترین راه ممکن را بیابند. بدون شک بهترین ها مطلق نیستند و همین امر باعث می شود نیاز به تغییر و بازبینی همواره وجود داشته باشد. در دنیای رقابتی امروز، با سرعت روزافزون تغییرات تکنولوژیک، سیستم های علم و فناوری باید آمادگی لازم را برای پاسخ به تغییرات اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. درواقع جهان در حال تغییر است و اگر نتوانید با این تغییرات خود را همسو سازید، از دور رقابت خارج خواهید شد. به همین خاطر اکثر شرکت های موفق همواره نگاهی به آینده دارند تا بتوانند در عرصه خود دوام بیاورند.

انسان اگر بخواهد عملکردی معقول ارائه دهد باید نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران و واکنش های آنان و نیز نیروهایی که خارج از کنترل آنهاست، شناخت و آگاهی کافی داشته باشد. شایان ذکر است این پیامدها صرفا در آینده رخ می دهند بنابراین افراد باید تلاش کنند علاوه بر درک صحیح امور در حال وقوع، اموری را که شاید در آینده اتفاق بیفتد  نیز شناسایی کنند. همه اینها گواه بر ضرورت آینده نگری توسط انسان است.

آینده نگری به انسان این توان را می دهد که تهدیدها و فرصت هایی را که در آینده با آنها مواجه می شود پیش بینی کند و زمان کافی برای تفکر و تصمیم گیری قبل از برخورد با آنها را داشته باشد. همچنین آینده نگری سبب می شود انسان اهداف بلند مدت همراه با طراحی استراتژی های لازم برای دستیابی به آن اهداف را تدوین کند.

آینده نگری به افراد این امکان را می دهد که فردای خود را مانند گذشته سپری نکنند و هوشمندانه تر قدم بردارند.

ایده

فرانس جوهانسون با کتاب خود با عنوان  The Medici Effect  که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد هیاهویی برپاکرد که از آن پس، برای مفاهیم تفکر و عمل فراتر از مرزهای تعیین شده و اصل (خارج از دیواره های جعبه) به او به عنوان کارشناس این حوزه مراجعه می شود. برندهای جهانی همچون American Express، IBM، Nike، Volvo و والت دیزنی از تخصص استراتژیک شرکت Medici Group  استفاده کرده اند. درواقع او عقیده دارد که مدیران باید بتوانند آینده را لمس کنند. با این کار آنها قادر خواهند بود آینده را آنگونه که می خواهند، رقم بزنند. بدون شک این امر محقق نخواهد شد مگر آنکه تفکر آینده نگری در رهبران شرکت ها شکل بگیرد. با در اختیار داشتن چشم اندازی از آینده شما قادر خواهید بود فعالیت های خود را مطابق آن شکل دهید و این امر مانع اتلاف وقت و انرژی خواهد شد.

فرانس جوهانسون در رابطه با این امر که چگونه باید آینده را لمس کرد می گوید که در ابتدا باید بدانید که احتمالا در آینده به چه شکلی خواهید بود. در مرحله بعد جایگاه و چیدمان مطلوب خود را ترسیم می کنید، سپس تفاوت های موجود میان آن دو را بررسی خواهید کرد. این امر باعث خواهد شد بتوانید فعالیت های خود را با اهداف خود همسو کنید.

آلن لاکین، متخصص مدیریت زمان در این باره می گوید: برنامه ریزی، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید. مدیران نباید انتظار آینده را بکشند، بلکه باید در محیط کاری و تصمیمات خود به استقبال آن بروند و فکر برنامه ریزی را به آینده منتقل نکنند. نباید منتظر آمدن فرصت ها باشند بلکه تغییر را به عنوان قلب تپنده آینده همانند سکه ای بنگرند که در یک روی آن فرصت و در یک طرف دیگر تهدید وجود دارد و توانایی شناسایی و بهره برداری از فرصت ها و تبدیل تهدید به فرصت را کسب کنند.

آنچه در عمل باید انجام دهید

– همه شرکت ها نیاز به درک درستی از گذشته و آینده کاری خود دارند. این امر از الزامات است و نمی توان آن را اختیاری فرض کرد. درواقع اگر شما می خواهید سالیان متمادی در حوزه کاری خود فعال باشید، لازم است برای آینده خود برنامه ای جامع طراحی کنید.

– کسی که می خواهد معلم خوبی باشد، باید یاد بگیرد که چگونه شاگرد خوبی باشد. آن کس که می خواهد رهبر خوبی باشد باید یاد بگیرد چگونه رهرو خوبی باشد. آنچه باعث خلاقیت می شود، همین تعامل بین متضادهاست. مسائل ما نیز چنین هستند و باید یاد بگیریم که چگونه موضوعات را از پشت، درون و از بالا نگاه کنیم. این امر در اصطلاح تفکر معکوس نامیده می شود که خصوصا برای مدیران جهت تصمیم گیری های شان بسیار سودمند است.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.