شناخت جایگاه پرسونای مشتری در بازاریابی محتوا
شناخت جایگاه پرسونای مشتری در بازاریابی محتوا
تعریف پرسونای مخاطب در بازاریابی محتوا، چیزی فراتر از بخش بندی بازار مخاطبان محتوا است. به عبارت دیگر، اگر چه بخشبندی بازار میتواند به عنوان یک ورودی ارزشمند برای تعریف پرسونا مورد استفاده قرار گیرد، اما به خودی خود نمیتواند برای بازاریابی محتوا کافی باشد.
هدف نهایی بازاریابی محتوا یک یا دو یا سه یا چهار (و چیزی در همین حدود) انسان هستند! انسانهایی که هر کدام از آنها میتوانند نمایندهی یک گروه از جامعه مخاطبان باشند. جامعهای که مرزهای آن، نه فقط بر اساس سن یا علایق یا تخصص یا جنسیت یا درآمد، بلکه بر اساس ترکیبی از این موارد و دهها مورد دیگر تعریف میشود.
ضمن اینکه بر خلاف بخشبندی بازار که یک مشتری یا در آن هست و یا در آن نیست، در پرسونا، هر مخاطب ممکن است به یکی از پرسوناها نزدیکتر و به پرسونای دیگر دورتر باشد و معمولاً به صورت مطلق زیر چتر یک پرسونا قرار نمیگیرد.
زمانی که بحث بازاریابی محتوا مطرح میشود، خیلی از کسب و کارها میخواهند به مرحلهیتولید محتوا برسند.
اگر هم سوالات و دغدغههایی مطرح میشود، بیشتر سوالات اجرایی و عملیاتی است.
مثلاً اینکه آیا بهتر است محتوا را خودمان تولید کنیم یا آن را از منابع دیگر تامین کنیم؟ یا اینکه در روز یا در هفته، چه میزان محتوا منتشر کنیم؟
اگر میخواهیم در وبسایت شرکت خودمان و یا شبکههای اجتماعی، مطالبی را منتشر کنیم بهتر است این کار منظم باشد یا نامنظم؟
اگر قرار است بروشورهایی چاپ کنیم و در سوپرمارکتها توزیع کنیم، چه تعداد بروشور لازم داریم و کدام سوپرمارکتها برای این کار مناسب هستند؟
دستورالعمل آشپزی با استفاده از سس جدیدمان را در کنار بستههای سس به مشتریان هدیه بدهیم یا آن را به شکلی شکیل چاپ کنیم و در کتابفروشیها بفروشیم تا موقعیت بیشتری برای برندمان ایجاد شود؟
همهی این سوالات در حوزهی بازاریابی محتوا میگنجند و پرسیدن آنها منطقی است.
اما:
سوال دیگری وجود دارد که معمولاً از نظر دور میماند و یا لااقل در نخستین اولویتها مورد توجه قرار نمیگیرد:
مخاطب محتوای ما چه کسی است؟
اگر مجموعهای از ویژگیها و ترجیحات و الگوهای فکری و رفتاری مخاطب فرضی را گردآوری کنیم، به این مجموعه پرسونای مخاطب (Persona) گفته میشود.
پرسونا، از نظر لغوی شبیه لغت Personality (یا شخصیت) است و مفهوم آن هم تا حدی، مشابه شخصیت هست.
کسانی که در حوزهی بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا فعالیت میکنند، با استفاده از پرسونا، تلاش میکنند رفتارها و انتخابها و ترجیحات مخاطب خود را پیشبینی کرده و محتوای خود را متناسب با پرسونای مخاطبان، تولید و ارائه کنند.
در اینجا فهرستی از برخی مهمترین ویژگیهای مخاطب که میتوانند در تعریف پرسونا مورد توجه قرار بگیرند را برای شما آماده کردهایم.
طبیعی است که برای هر کسب و کاری بسته به تولیدی یا خدماتی بودن و نیز با توجه به نوع محصول ممکن است برخی از این سوالها پر اهمیتتر و برخی دیگر کم اهمیتتر باشند:
همانطور که احتمالاً در دستورالعمل بالا توجه داشتهاید:
همچنین بر خلاف بخشبندی بازار که یک مشتری یا در یک بخش هست یا نیست، در بحث پرسونا، هر مخاطب ممکن است به یکی از پرسوناها نزدیکتر و به پرسونای دیگر دورتر باشد و معمولاً به صورت مطلق زیر چتر یک پرسونا قرار نمیگیرد.
تمرین:
یک کسب و کار مشخص یا یک سازمان اجتماعی را انتخاب کنید.
محدودیتی در این کسب و کار وجود ندارد. ممکن است این کسب و کار یک بانک، رستوران فست فود، یک عطاری با گیاهان دارویی، بزرگترین هایپرمارکت کشور، یک سایت خبری، یک موسسهی خیریه یا هر مجموعهی دیگری باشد که به بازاریابی محتوا فکر میکند.
فرض کنید که میخواهید نخستین گامهای بازاریابی محتوا را به صورت اجرایی و عملی آغاز کنید.
از میان پرسوناهایی که برای این کسب و کار متصور هستید، یک مورد را انتخاب کنید و بر اساس دستورالعمل فوق، برای ما در موردش بنویسید.
بدیهی است که همهی آنچه مینویسید یک حدس است و بر اساس همان چیزی که در دستورالعمل ذکر شد، اگر واقعاً قرار باشد بازاریابی محتوا را برای آن مجموعه آغاز کنید باید با صرف زمان و هزینه، ویژگیهای واقعی و دقیق آن پرسونا را مطالعه و استخراج کنید.
منابعی برای تقلب و الهام گرفتن (لطفاً فقط الهام بگیرید!): منبع اول، منبع دوم، منبع سوم، منبع چهارم،منبع پنجم
نظرات بسته شده است.