Take a fresh look at your lifestyle.

مدل های مسئولیت اجتماعی

انواع مدل های مسئولیت اجتماعی

مدل مسئولیت اجتماعی دیویس (The Davis Model of Social Responsibility)

«کیت دیویس» معتقد است که: مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمان های تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد.
کیت دیویس، یکی از نخستین صاحبان قمانی که درباره CSR نوشت، این مفهوم را به سان توجه سازمان ها به مسائلی فراتر از نیازمندی های محدود اقتصادی، فنی و حقوقی خویش و پاسخگویی به این نیازمندی ها، توصیف کرد.
این مدل سه پیش فرض اصلی دارد ، که در آن توضیح می دهد که چرا و چگونه سازمان یا موسسه ای می تواند به نحوی عمل کند که از طریق آن ، هم باعث بهبود و توسعه خود شود و هم سبب توسعه و بهبود جامعه ای که به آن تعلق دارد؛
فرضیه اول مطرح می کند که مسئولیت اجتماعی از توانایی اجتماعی ناشی می شود ،دیویس این دلیل را می آورد که چون سازمانها یا موسسات نسبت به جامعه دارای این توانایی هستند، جامعه می تواند و می باید سازمانها را نسبت به کارهایشان مسئول بداند.
فرضیه دوم مطرح می کند که سازمان باید به عنوان یک سیستم باز دوطرفه عمل کند. آزادانه ورودی های خود را از جامعه دریافت و آزادانه کار خود را به جامعه عرضه کند.
فرضیه سوم مطرح می کند که هزینه- فایده اجتماعی هرکار، کالا یا خدمتی بایستی کاملا محاسبه و به منظور تصمیم گیری در مورد اینکه آیا باید انجام شود یا خیر، مورد توجه قرار گیرد.
فرضیه چهارم مطرح می کند که هزینه های اجتماعی مربوط به هر کار، کالا یا خدمتی باید به مصرف کننده منتقل گردد.
فرضیه پنجم مطرح می کند که موسسات بازرگانی مثل هر شهروندی ، این مسئولیت را دارند که در خصوص حل مشکلات اجتماعی که خارج از محدوده کاریشان است مشارکت داشته باشند.

مدل چهار بعدی مسئولیت اجتماعی کارول (Carrol CSR Model)

مدل های مسئولیت اجتماعی

مدل چهار بعدی مسئولیت اجتماعی کارول (Carrol CSR Model) کارول CSR را به گونه ای بسیار گسترده تر تعریف کرد که درست همان عنصری را در برگفت که دیویس آن ها را از قلم انداخته بود.”مسئولیت اجتماعی کسب و کار، انتظارات اقتصادی،حقوقی، اخلاقی و اختیاری جامعه از سازمان ها را در زمان معین در بر میگیرد.

از بعد مسئولیت اقتصادی می گوید:” در زمان های گذشته سازمان های کسب و کار به صورت نهادهای اقتصادی طراحی شده به منظور فراهم کردن کالاها و خدمات برای اعضای جامعه پدید می آمدند.انگیزه ی سود به عنوان انگیزه ی مقدم کارآفرینی پدید آمد.پیش از این که سازمان هایی دیگر پدید آیند،سازمان های کسب و کار بنیانی ترین واحد های اقتصادی بودند.نقش اصلی آن ها در چنین جایگاهی تولید کالا ها و خدماتی که مصرف کنندگان به آنها نیازمند بودند و خواهانشان بودند و دستیابی به سود قابل قبول در جریان این فرآیند بود.در نقطه ای از زمان انگیزه ی سود به مفهوم دستیابی به سود بیشینه تغییر شکل یافت و این ارزش،از آن پس ارزشی ماندگار بوده است.همه ی مسئولیت های دیگر کسب و کار بنا شده بر پایه ی مسئولیت اقتصادی سازمان ها به حساب می آیند،چون بدون آن دیگر مسئولیت ها نظرگاه هایی قابل بحث از کار در می آیند.”

از بعد مسئولیت حقوقی وی بیان می کند: ” جامعه عمل کردن کسب و کار را تنها بر پایه ی انگیزه ی سود مجاز نمی شمارد،بلکه همزمان از آن انتظار دارد که در انطباق با قوانین و مقررات وضع شده ی دولت های فدرال،ایالتی و محلی عمل کند.این انتظار وجود دارد که سازمان ها،در اجرای جزئی از “پیمان اجتماعی”موجود میان کسب و کار و جامعه ،ماموریت های اقتصادیشان را در چارچوب قانون به انجام رسانند.مسئولیت های حقوقی منظری از″اخلاقیات مدون” را نشان می دهد که مفاهیم بنیانی عملیات منصفانه را از آن چنان که قانون گذاران مقرر کرده اند دربر دارد.این مسئولیت ها به عنوان لایه ی بعدی هرم نمایش داده می شوند که مرحله ی تاریخی پیدایش مسئولیت ها را ترسیم می کند؛اما به درستی ،همزیست با مسئولیت های اقتصادی،به عنوان قواعد بنیانی نظام بازار آزاد نگریسته می شوند.”

مسئولیت های اخلاقی آن دسته از فعالیت ها و روش ها را شامل می شود که اعضای جامعه از سازمان ها انتظار دارند انجام دهند یا از انجام آن ها پرهیز کنند،حتی اگر به صورت قانونی مدون نشده باشد.مسئولیت اخلاقی معیارها،هنجارها یا انتظاراتی را در بر میگیرد که توجه به آن چه را که مصرف کنندگان ،کارکنان،سهامداران و جامعه منصفانه،عادلانه یا منطبق بر رعایت حقوق معنوی ذی نفعان و حمایت از آن ها می نگرند منعکس می کند.به تعبیری،تغییر در اخلاقیات یا ارزش ها مقدم بر وضع قوانین است،زیرا خود آن نیروی محرک وضع قوانین و مقررات است. به عنوان مثال ، جنبش های زیست محیطی و حقوق مدنی و مصرف کنندگان ایجاد دگرگونی های بنیانی در ارزش های اجتماعی را بازتاب می دادند و از این رو می توان آن ها را به سان پیشگامانی اخلاقی به حساب آورد که رهنمون و راهبر به قانونگذاری آتی بوده اند. به تعبیر دیگر، مسئولیت های اخلاقی را می توان دربردارنده ی ارزش ها و هنجارهایی نو پدید دانست که جامعه انتظار تامین آن را به همت کسب و کار دارد، حتی اگر چنین ارزش ها و هنجارهایی معیارهای عملکردی برتر از آن چه را که قانون هم اکنون مقرر می دارد نشان دهد.مسئولیت های اخلاقی به این تعبیر اغلب به غلط تعریف می شود یا به طور دایم به لحاظ روایی در معرض بحث و جدل مردم قرار می گیرد؛ و به همین دلیل اغلب سامان دادن آن ها برای دست اندرکاران کسب و کار دشوار است . سطوح لازم عملکرد اخلاقی که با توجه به اصول مهم فلسفه ی اخلاق تعیین می شود، براساس این انتظارات اخلاقی گروه های اجتماعی شکل می گیرد. این اصول شامل عدالت، حقوق و انسان دوستی است.

جنبش های اخلاقی کسب و کار در دهه ی گذشته مسئولیت اخلاقی را به سان یکی از مؤلفه های روای CSR به قوت تثبیت کرده است. مسئولیت اخلاقی به سان لایه ی فراتر هرم CSR نشان داده می شود؛ اما همواره باید این نکته را دریابیم که در تعامل پویا با مؤلفه ی مسئولیت حقوقی است، یعنی این که ، همواره این مقوله را به سوی گسترش و توسیع می راند و همزمان انتظاراتی افزون تر را برای کار در سطوحی فراتر از آن چه قانون مقرر داشته است در پیش روی دست اندرکاران کسب و کار می گذارد.

از بعد مسئولیت های اخلاقی او باور دارد:” انسان دوستی کنش هایی از سازمان را در برمی گیرد که در واکنش به انتظارات جامعه از دست اندرکاران کسب و کار که شهروندان شرکتی خوب باشند انجام می گیرد. این مفهوم شامل در گیر شدن در کارها و برنامه های معطوف به رفاه یا نیک ورزی انسان هاست. نمونه های کنش انسان دوستانه تخصیص منابع مالی یا زمان کار اجرایی کسب و کار، از جمله کمک به هنر، آموزش یا جامعه را در برمی گیرد. برنامه های اجرایی وام دهی که رهبری اقدام متحد جامعه را به عهده می گیرد، نمونه ای از انسان دوستی است.

صفت متمایز کننده ی مسئولیت های انسان دوستانه و اخلاقی این است که در اولی انتظارات جامعه جنبه ی اخلاقی و معنوی ندارند. جوامع مایلند که سازمان ها پول ،تسهیلات و وقت کارکنانشان را به برنامه ها و هدف های انسان دوستانه تخصیص دهند؛ اما اگر سازمان ها این اقدام را در سطح مطلوب انجام ندهند ، این کار سازمان را غیر اخلاقی نمی شمارند. از این رو، انسان دوستی با خرد ورزی یا کار داوطلبانه سازمان ها همراه است، حتی اگر جامعه همواره انتظار اعمال آنها را داشته باشد.

کارول معتقد است که سازمانها برای انجام مسئولیت اجتماعی چهارگانه خود، از چهار نوع استراتژی استفاده می کنند که عبارتند از: استراتژی تدافعی، واکنشی ، انطباقی و عمل گرایانه

در استراتژی تدافعی سازمان تلاش می کند که با استفاده از حربه های مختلف از انجام مسئولیت اجتماعی خود شانه خالی کند، در استراتژی واکنشی سازمان تنها در زمانیکه توسط عوامل خارجی مثل قوانین و مقررات، گروههای فشار و دولت مجبور می شوند ، به مسئولیت اجتماعی خود عمل می کنند.در استراتژی انطباقی، سازمان بدون اینکه از سوی عوامل خارجی تهدید شده باشد، مسئولیت خود را انجام می دهد. بر اساس استراتژی عمل گرایانه، پیش از اینکه مسئله یا مشکل اجتماعی بخواهد بطور ناخواسته رخ دهد ، سازمان نسبت به آن واکنش نشان می دهد و سعی می کند آن را از بین ببرد.
از نگاه کارول (۱۹۹۹) اندیشه ی CSR اندیشه ای از بیخ و بن آمریکایی است و به طور عمده شرایط محیطی حاکم بر کسب و کار انگلیسی-آمریکایی را بازتاب می دهد.جالب این است که،بسیاری از سازمان ها-که به طور عمده در خارج از ایالت متحده قرار دارند،از جمله برتلزمن،نوکیا،گلاکسو اسمیت کلاین یا زیمنس-این زبان را پذیرفته اند؛اما اغلب کلمه ی”اجتماعی”را از آن حذف میکنند و از “مسئولیت سازمانها”سخن میگویند.این تغییر عبارت تا اندازه ای سبب تعهد در وارد کردن مجموعه ای گسترده تر از مسئولیت ها در حیطه ی شمول این مفهوم،از جمله مسئولیت زیست محیطی،بوده که بخشی از آن به نوشتار های دانشکاهی درباره ی این موضوع نیز راه جسته است(مثلا:کانون،۱۹۹۴؛تولی،۲۰۰۵).علاوه بر این،این نکته اشاره به واقعیت را در بر دارد که CSR را باید در محیط هایی ویژه اعمال کرد و در بسیاری از این محیط ها،مثلا در اروپای شرقی،صفت اجتماعی یادآور واژه ی سوسیالیسم است-و این واژه ای است که دست اند در کاران کسب و کار به گونه ای مؤکت از کاربست آن پرهیز میکنند.گرایش های مشابهی به کاربست دست و پا شکسته ی واژه ی CSR در سطح منطقه ای را نیز در نوشتارهای فضاینده درباره ی آن در آفریقا (ویسر ۲۰۰۵) آسیا (برچ و مون ۲۰۰۴) و آمریکای لاتین (هزلم ۲۰۰۴ دی او لیور یا ووارگاس ۲۰۰۶) میبینیم.

نوشته آرچی کارول معرفی ژرفکارانه ی هرم CSR را در بر دارد-و یکی از دیرپاترین تعریف های CSR است که بیشترین نقل قول ها از آن آورده شده است و میشود.این مدل به سبب جامعیت و موجه نمایی آن قانع کننده است.با مسئولیت اقتصادی سازمان ها در تولید کالا ها و خدمات به سودآورترین وجه ممکن آغاز میشود.این شالوده که همه چیز دیگر بر پایه ی آن قرار دارد،بسیار ناجدل جویانه است و حتی سرسخت ترین منتقدان CSR نیز کمتر به آن اعتراض کرده اند.سطح بعدی مسئولیت های حقوقی نیز این رویکرد عملگرایانه را بازتاب می دهد.تسلیم شدن به قانون نوعی مسئولیت کسب و کاریه کم و بیش ناجدل جویانه بر پایه ی هر معیار است.دو سطح بعدی مسئولیت،یعنی مسئولیت های اخلاقی و انسان دوستانه،از این مسئولیت ها فراترند و معرف هسته ی مرکزی فعالیت های داوطلبانه ی سازمان ها در تامین انتظارات اجتماعی اند.کارول در قسمت پایانی مقاله اش این سطوح گوناگون مسئولیت را در پهنه ی عمل نشان داده و با آوردن مثال هایی روشن کرده است که در مورد گروه های گوناگون ذی نفعان شرکت چگونه معنی پیدا میکنند.از نگاه کارول،مسئولیت اجتماعی به معنی فراموش کردن مسئولیت اقتصادی به قصد نیکی کردن نیست،بلکه مسئولانه عمل کردن در شرایط محیطی تابع الزامات حقوقی و اقتصادی است.این سخت بدین معنی نیست که کاربست این مدل در محیط های ملی خارج از آمریکا مناسب نباشد.

همچنین به عقیده وی، از این اصول چهارگانه می توان برای قضاوت در خصوص عملکرد سازمان ها بهره جست. بر اساس اصل اول، سازمان ها موظف به تولید کالاها و خدمات مورد نیاز افراد جامعه اند به نحوی که از صرفه اقتصادی برخوردار باشند. در اصل دوم سازمان ها باید در فعالیت های خود از قوانین و مقررات تدوین شده تبعیت کرده، به بهداشت و ایمنی محیط زیست، کارکنان و مصرف کنندگانتوجه و از انحصار و تبعیض پرهیز کنند.مطابق اصل سوم، رعایت ارزش ها، هنجارها و باورهای افراد جامعه، باید در دستور کارسازمان ها گنجانده شود. و بر پایه اصل چهارم نیز عملکرد سازمان ها باید فراتر از دیدگاه ذینفعان بوده و به اقدامات بشردوستانه تأکید کنند.

منبع: مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.