Take a fresh look at your lifestyle.

اهمیت آزمایش وضعیت حرفه ای

شرکت در کلاس  های آموزشی، کنفرانس ها، کارگاه های آموزشی و دوره های کارآموزی فاکتورهای معمولی هستند که به وسیله آنها می  توان نسبت به کیفیت عملکرد پرسنل اطمینان حاصل کرد. در این میان آنچه اهمیت حیاتی دارد، ایجاد ارتباط میان دانش فرد و مهارت اوست.

اگرچه پیشرفت  های زیادی در زمینه آموزش پرسنل صورت گرفته است، با این حال در زمینه ارزیابی تاثیر آموزش  ها روی مهارت و عملکرد افراد هنوز راه درازی برای پیمودن وجود دارد. اگر به ماجرا اندکی دقیق  تر نگاه کنیم، صرف  نظر از نیروی اجبارگر محیط کار که دائما پرسنل را از نقطه  نظرهای مختلف بازرسی می کند، ارزیابی توانایی  ها باید توسط افراد به طور شخصی نیز صورت گیرد.

این امر تنها به دلیل اثبات کیفیت لازم برای باقی ماندن در موقعیت شغلی فعلی نیست. در واقع هر فردی برای پیشرفت در زمینه تخصصی  اش نیاز به اطلاعات دقیق در مورد وضعیت فعلی و میزان پیشرفتش نسبت به مقاطع زمانی مختلف دارد. این نکته درست همان جایی است که اغلب مورد غفلت واقع می شود. در این ایده قصد دارم اندکی این نیاز کارمندان در عصر مدرن را واکاوی کنم.

با توجه به تجربیاتی که در طول دوران تحصیل و فعالیت در کسب و کارهای مختلف به دست آورده  ام، گمان می  کنم بهتر است با سه پرسش اساسی بحث را شروع کنیم.

۱-از یک سال گذشته تا به حال چه مهارت  های کاربردی جدیدی را کسب کرده  اید؟

۲-فعالیت  های جدیدی که برنامه  تان را براساس آن تهیه کرده  اید (مطابق با ایده ۳۳) نیازمند شرکت در کدام کارگاه  های آموزشی است؟

۳-آیا سازوکار مناسب به منظور کسب اطمینان از پیشرفت در زمینه  های مختلف کسب  وکارتان را دنبال می کنید؟

توجه داشته باشید که پاسخ به هرکدام از این پرسش  ها بنای کلی کارنامه حرفه ای  تان را شکل خواهد داد. در واقع آگاهی و دید کلی پاسخ به این سوالات کمک شایانی به پاسخگویی بهتر هنگام مواجهه با تست  های مشاوران سنجش کیفیت به شما خواهد داد.

نکته ای که لازم است دوباره تکرار کنم، رعایت اصل صداقت است. در واقع شما داوطلبانه به سراغ یک مشاور رفته و قصد ارزیابی توانایی  های خود را دارید. بر این اساس تلاش برای ارائه اطلاعات غلط به ارزش  یاب چندان منطقی به نظر نمی  رسد.

یکی از اشتباهات رایج افراد هنگام مواجهه با پرسش  هایی که به منظور ارزیابی میزان مطابقت اهداف  شان به مقاصد شرکت رخ می  دهد، استفاده از دیدگاه صرفا شخصی است.

به عبارت ساده، فعالیت در یک سازمان نیازمند برخورداری از میزان مشخصی احساس تعلق و همکاری است. در همین راستا ارزیابی اهداف شخصی بدون توجه به آینده شرکت یکی از ایراداتی است که در درازمدت باعث بروز مشکلاتی در محیط کار خواهد شد.

توصیه های حرفه  ای از مدیران موفق

پال جرج، بازیکن تیم بسکتبال ایندیانا پیسرز، روند رشد قابل توجهی را در لیگ حرفه  ای بسکتبال ایالات متحده طی کرده است. در واقع کسب موفقیت و دیده شدن در چنین لیگ پرفشاری به هیچ وجه کار راحتی نیست.

براساس آمارهای سایت رسمی لیگ «ان  بی  ای» به طور معمول در هر سال از ۲۰ بازیکن جوانی که کالج  های آموزشی را به مقصد تیم  های حرفه  ای ترک می کنند، در پایان سال تنها دو بازیکن در لیگ باقی خواهند ماند. همین حجم فشار کافی است تا به عمق فعالیت بزرگی که ستارگانی ماند جورج یا حتی موفق  تر از وی، لبران جیمز، انجام داده اند، آگاه شد.

در این میان جورج الگوی جالبی را به عنوان علت موفقیت خود مطرح کرده است:«من هر ماه آمارهای خود را بازرسی می  کنم. اگرچه سطح دشوار بازی  های لیگ با یکدیگر متفاوت هستند، با این حال ابتدای هر ماه انتظاراتی را که از خود دارم، یادداشت کرده و در پایان ماه با آنچه رخ داده است مقایسه می  کنم.» آنچه بسیاری از مدیران و کارمندان در عرصه کسب  وکار به آن نیاز دارند، به سادگی کاری است که پال جورج انجام می  دهد. چنین امری به طور ویژه برای مدیران حیاتی به نظر می  رسد. در واقع گمان نمی  کنم بدون ارزیابی شخصی مداوم کسی قادر به تجویز نسخه  ای برای دیگران باشد.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.