Take a fresh look at your lifestyle.

ایده های بزرگ برای کپی رایتینگ (۳) / تیتر، ضربه اصلی آگهی شما

0

عقیده جالبی در میان بازاریاب ها وجود دارد که یک فرد موفق در این حوزه بدون آگاهی هرچند مختصر از روانشناسی نمی تواند به موفقیت چندانی دست یابد. در واقع امروزه بیش از آنکه به دنبال ایده های خلاقانه بگردیم، باید از شاخه های روانشناسی به منظور بررسی علاقه مندی های افراد و همچنین نحوه تجزیه و تحلیل آنان در خصوص محصولات آگاه باشیم.

در همین راستا مقالات، کتاب ها و موسسات زیادی نیز به وجود آمده است. با این حال آنچه در این مقاله به دنبال آن خواهیم بود، بررسی شاخه های کارآمد روانشناسی در زمینه تبلیغات نیست، در واقع بحث اصلی در اینجا نحوه تاثیر تیتر یک آگهی روی ذهن مخاطب است. به طور معمول در حوزه خبرنگاری روی تیتر تاکید خاصی می شود، زیرا ضربه اصلی مقاله را به خواننده وارد کرده و توان جذب مخاطب بالایی (در صورت استفاده درست) دارد.

براساس آنچه گفته شد، تیتر یک مطلب باید تا حد ممکن در ارتباط با نیازها و دغدغه های روزمره افراد باشد تا آنها را به مطالعه مقاله ترغیب کند. با این حال باید توجه داشت که اغلب مردم هنگام مطالعه یک مطلب در وهله نخست آن مطالبی را انتخاب می کنند که بیشترین هماهنگی را با نیازشان دارد.

به عبارت ساده تر، خوانندگان خودخواه بوده و اگر حتی مقاله شما از نظر علمی بسیار دقیق نیز باشد، در صورت عدم تطابق با نیازشان، به هیچ وجه به آن توجه نشان نخواهند داد. به همین جهت نقش تیتر در آگهی ها بسیار برجسته است.

ایده

ایده حاضر با اقتباس از نحوه عملکرد «جان کیپلس» طراح آگهی افسانه ای نوشته شده است.

اغلب طراحان آگهی به دنبال القای حس علاقه مندی به محصولات در خوانندگان هستند. با این حال تعداد کمی از آنها موفق به این کار می شوند. دلیل این امر در یک نکته ظریف نهفته است؛ هیچ کس نمی تواند افراد را وادار به علاقه مند شدن به یک محصول کند. تنها کاری که از دست یک طراح آگهی برخواهد آمد، تعریف دقیق کارکرد محصول و ایجاد ارتباط میان آن با نیازهای مشتریان خواهد بود. به عبارت ساده تر، تنها تحریک کنجکاوی افراد فعالیتی امکانپذیر است.

هنگام انتخاب تیتر برای آگهی خود، این نکته را مدنظر داشته باشید که هدف اصلی، تحریک کنجکاوی خوانندگان است. شما باید مخاطب را فردی خودخواه در نظر بگیرید که تنها به دنبال منفعت خویش است. بر همین اساس تیتر شما باید ذهن مخاطب را درگیر ساخته و ضربه محکمی به او در راستای کنجکاوی نسبت به متن آگهی باشد.

جان کیپلس، یکی از بزرگ ترین طراحان آگهی در تمام تاریخ این رشته، در استفاده از روش فوق مهارت خاصی داشت. ظرافت کار وی با توجه به تیتر آگهی که برای شرکت بیمه فونیکس طراحی کرده بود آشکار می شود. متن آن تیتر این گونه بود: «پیشنهادی برای افرادی که قصد دارند روزی با شغل خود خداحافظی کنند.»

این آگهی علاوه بر تیتر خلاقانه کیپلس، از یک تصویر هوشمندانه نیز سود می برد. تصویر مرد بازنشسته ای که سوار بر قایق و در حال لبخند زدن بود. تیتر و تصویر در واقع این معنا را به خواننده القا می کرد که اگر به دنبال یک بازنشستگی راحت، بدون دغدغه و مشکلات مالی هستید، این مقاله مخصوص شماست. ضربه نخست به خوبی در این آگهی به مخاطب زده شده است. به عبارت بهتر، کیپلس در همان ابتدا مخاطب را ضربه فنی کرده است.

افراد به طور معمول خواسته ها و نیازهای متنوعی دارند. بدون شک تعدادی از این خواسته ها در حوزه کسب وکار شما قرار خواهد گرفت. به این ترتیب تنها کاری که باید انجام دهید، شناسایی این نیازها و هماهنگ ساختن تیتر آگهی خود با آنها است .

این خواسته ها می تواند شامل خرید ماشین جدید، خانه، لوازم آشپزی، تجهیزات ورزشی و صدها مقوله دیگر باشد. با این حال اگر تیتر خود را به درستی و با رعایت نکاتی که گفته شد انتخاب نکنید، خواننده حتی پاراگراف ابتدایی آگهی را نیز نخواهد خواند و به تبع آن رویای کسب سود بر باد خواهد رفت.

آنچه در عمل باید انجام دهید

– در انتخاب تیتر تنها به ذکر بزرگ ترین مزیت محصول خود اکتفا نکنید. خلاقیت در بیان نیازهای مخاطبان نکته بسیار مهمی است.

– منافعی را که کالای شما برای مشتری به ارمغان خواهد آورد، رتبه بندی کنید و برترین آنها را در تیتر خود به کار گیرید.

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ