Take a fresh look at your lifestyle.

شخصیت‌ پردازی مدیران سازمانی

0

سبک مدیریت یک مدیر اغلب ذاتی است، اما در حالت منطقی، انتخاب این سبک به شرایط کسب‌و‌کار بستگی دارد. هیچ رویکرد کلی در مدیریت وجود ندارد که برای مدیریت همه کارکنان و همه وظایف در موقعیت‌های مختلف جواب دهد. موفق‌ترین مدیران افرادی انعطاف‌پذیرند و از حیطه گسترده‌ای از سبک‌ها در موقعیت مناسب خود استفاده می‌کنند. اما استفاده از سبکی خاص در موقعیتی مناسب به چه معناست؟

جو صمیمانه یا استبدادی؟

کارمندان مختلف ممکن است به سبک‌های مختلف مدیریت پاسخ ‌یکسانی دهند. سطح تجارب مرتبط و نوع شخصیت کارمندان می‌تواند بر نوع سبک مدیریتی که از آن استفاده می‌کنید تاثیرگذار باشد. برای مثال، اگر تیم شما دارای تجربه کم یا فاقد تجربه است و اگر تاکنون با نقاط قوت و ضعف زیردستان خود آشنا نبوده و چگونگی انجام وظیفه آنها را نمی‌دانید، ممکن است نیاز به فراهم ساختن جو مدیریت نزدیک و صمیمانه با آنها داشته باشید تا یادگیری را تسهیل بخشید.

همین‌طور اگر تنها تصمیم‌گیرنده در سازمان هستید، بهتر است از مدیریت سبک استبدادی استفاده کنید. نخست‌وزیر سابق انگلستان مثالی از یک مدیر با رویکرد استبدادی است. درحالی‌که بسیاری از واحدهای زیردست او در دولت این روش را دوست نداشتند اما او اهداف خود را به طور موثر پیش برد، چراکه هنگام اتخاذ تصمیم نظرات دیگران را لحاظ نمی‌کرد. او در زمان‌های سخت، قادر به تصمیم‌گیری سریع در اجرای تغییرات بود.

تست شخصیت‌شناسی برای درک رفتار کارمندان

هنگامی که با تیم خود آشنا شدید، می‌توانید مسئولیت‌های مدیریتی خود را به آنها تفویض کنید. اگر تیم شما تجربه زیادی دارد، می‌توانید سبک مدیریتی دموکراتیک را اعمال کرده و نظر هر فرد را بخواهید و تصمیم را به‌صورت گروهی اتخاذ کنید. در سبک نظری، شما یک چشم‌انداز طراحی کرده و به تیم‌تان اجازه می‌دهید تا با حداقل نظارت و کمترین مداخله در جهت چشم‌انداز شما و رفع موانع گام بردارند.

تست شخصیت‌شناسی نیز می‌تواند به شما در درک چگونگی رفتار اعضای تیم و حتی خودتان تاثیرگذار باشد. در روانشناسی ثابت شده است که شخصیت می‌تواند بر چگونگی تعامل و انگیزش کارمندان موثر باشد، خصوصا اگر شخصیت شما برون‌گرا و شخصیت اعضای زیردست‌تان درون‌گرا باشد. در این حالت ممکن است آنها آنقدر تمایل به بیان نظرات، توفان مغزی و به اشتراک‌گذاری ایده‌هایشان نداشته باشند، اما این به این معنی نیست که آنها ابدا درگیر فرآیند تصمیم نشده و مشارکت نمی‌کنند.

اما افراد برون‌گرا اغلب اشتیاق در جلسه‌ها ایجاد می‌کنند و شما نیز به‌عنوان مدیری برون‌گرا تمایل دارید که آنها را به این کار ترغیب کنید، اما شما باید به آنها یاد بدهید که گوش دهند، فکر کنند و پذیرش بیشتری برای دیدگاه‌های همکاران ساکت (درون‌گراها) خود نیز داشته باشند. روانشناسی به نام کین پیشنهاد می‌کند که با شخصیت غالب در تیم به‌صورت تک به تک صحبت کنید.

نیازی نیست این کار با صدای بلند یا به‌صورت طولانی مدت انجام شود. همان‌گونه که نشان می‌دهید خواهان دریافت و شنیدن نظرات خوب از سوی آنها هستید، به همان نسبت در زمان لازم باید آنها را متوجه ضرورت سکوت و گوش فرا‌دادن به صحبت‌های سایر هم‌تیمی‌های خود کنید. در واقع آنها را به منظور جلب همکاری بیشتر همکاران درون‌گرای خود به چالش بکشید.

موقعیت‌های مختلف نیازمند سبک‌های مختلف مدیریت

اعتماد یکی از عوامل مهم هنگام انتخاب سبک مدیریت است. اگر شما درصدد ایجاد اعتماد در میان اعضای تیم‌تان هستید، پس عاقلانه است که تلاش‌تان را متمرکز بر به اشتراک‌گذاری دانش، درخواست ایده‌ها و کار بیشتر کنید تا نشان دهید که شما یک تیم هستید. اگر تیم‌تان به شما اعتماد داشته باشد، می‌توانید جهت‌دهی بهتری با دخالت تعداد بیشتری افراد داشته باشید.

اگر سازمان شما در برآوردن اهداف فروش و عملکرد یا حفظ مشتری با مسائلی روبه‌رو است، کارکنان ساعت‌های زیادی با وظایف خود درگیر هستند یا کارشان را متوقف می‌کنند، بهتر است سبکی اتخاذ کنید که جو تیم را صمیمی‌تر و اعضا را به هم نزدیک‌تر کند. در چنین سبکی هنگام تصمیم‌گیری، منافع هر فرد در نظر گرفته می‌شود. هنگام استفاده از چنین سبکی مطمئن شوید که تصمیم برای کارمندان شما شرح داده شده تا بتوانید حمایت آنها را به‌دست آورید. این امر به نوبه خود می‌تواند سبب افزایش روحیه تیم شما شود.

رویکرد مشارکتی

آیا شما مستقیما از زیردستان یا از همتایان خود بازخورد می‌گیرید؟ اگر شما گزارش‌های زیردستان را به‌صورت مستقیم مدیریت می‌کنید، می‌توانید جهت‌دهی بیشتر با دخالت کمتر فراهم آورید. اگر شما نظارت تیمی از همتایان‌تان را بر عهده دارید، می‌توانید یک رویکرد مشارکتی در پیش گیرید که اغلب بهتر از رویکرد مدیریت مستقیم یا آمرانه است.

در رویکرد مشارکتی، به زیردستان یا شرکای خود نشان دهید که آنها را درک می‌کنید و برای ارزش نهادن به اهداف آنها نیز برنامه دارید. برخی صاحب‌نظران معتقدند مشارکت در امور مختص افراد خاصی نیست و همه افراد می‌توانند در جهت آن کوشش کنند. محققان مدیریت بر این باورند که انسان‌ها در هر سطح سازمانی و در هر رده شغلی، از قدرت مشارکت در کارها برخوردارند، اما برخی دیگر نیز معتقدند که انجام این مهم ویژه افراد خاص و نوابغ است و درصد مهمی از مشارکت را آنان انجام می‌دهند.

طرفداران این دیدگاه هرگونه کاهش قدرت بین سطوح مختلف جوامع و سازمان‌ها را مطلوب می‌دانند. این نگرش بر معیارهای روحی و ارزشی در محـــیط‌های کـاری دموکراتیک که از طریق مشارکت ایجاد می‌شوند، تاکید دارد. به‌طور کلی نظریه‌پردازان دموکراسی، مشارکت در کار را جزء مهم ایجاد سازمانی دموکراتیک می‌دانند. دموکراسی سازمانی، عموما به نظامی از مدیریت اشاره می‌کند که در آن، سازمان را افراد معمولی که اکثریت را تشکیل می‌دهند، هدایت می‌کنند.

وظایف مختلف نیازمند سبک‌های مختلف مدیریتی

هنگامی که یک وظیفه حیاتی تعیین می‌شود و باید فورا در نخستین زمان ممکن اجرایی شود، استفاده از سبک استبدادی یا مستقیم ضروری است. این رویکرد یا دیگر رویکردهایی که تاکید بر نظارت دقیق دارند، هنگامی باید اجرایی شوند که یک وظیفه کاملا جدید به تیم اضافه شده است. یکی از بزرگ‌ترین مزایای این روش این است که از آنجا که اغلب تصمیمات مهم توسط یک نفر اتخاذ می‌شود، در فرآیندهای اجرایی سردرگمی کمتری مشاهده می‌شود و از طرفی تصمیمات سریع‌تر و اثربخش‌تری گرفته می‌شوند.

همچنین طبق دستورالعمل‌ها هیچ فقدان ارتباطی بین کارکنان وجود ندارد که این نیز عاملی برای اجتناب از بروز تعارضات میان کارکنان و مدیران است. در این نوع مدیریت نوعی نظم و انضباط میان کارکنان وجود دارد و از آنجا که کارکنان حق مخالفت یا شورش علیه کارفرمای خود را ندارند، لذا هیچ گونه مسئله و اختلاف یا شورشی میان کارکنان و مدیران به‌وجود نخواهد آمد.

اما این نوع مدیریت معایبی مانند موارد زیر را دارد: البته معایب این سبک از مزایای آن بیشتر است. به‌خاطر دستورالعمل‌های کاری اجباری که عمدتا به کارکنان تحمیل می‌شوند، آنها از رضایتمندی لازم برخوردار نبوده، لذا احترامی برای مدیر خود قائل نیستند.

همچنین ایده‌های نو و سبک‌های کاری خلاقانه زیادی هستند که کارکنان تمایل دارند آنها را پیشنهاد دهند ولی این مدیریت به این خلاقیت‌ها بها نمی‌دهد و این امر موجب خلق یک محیط کاری ناسالم می‌شود که در آن افراد علاقه‌ای به کار خود ندارند و این در طولانی‌مدت منجر به کاهش رونق کسب‌و‌کار و بازده خواهد شد، بنابراین بهتر است با توجه به موقعیت‌های به‌وجود آمده در سازمان خود از سبک‌های مدیریتی مختلف و مناسب آن شرایط برای رسیدن به بهره‌وری بیشتر سازمانی استفاده کنید.

ارتباط با نویسنده: hoda.rezaeii@yahoo.com

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ