Take a fresh look at your lifestyle.

چیکار کنیم تا مردم در مورد محصول ما صحبت کنند؟

در مقاله قبلی با عنوان قدرت تبلیغات دهان به دهان تا کجاست؟ یشتر به اهمیت تبلیغات کلامی پرداختیم و تا به اینجا ما از تاثیر توصیه افراد به دوستان و اطرافیان‌شان با‌خبر شدیم و می‌دانیم که بازاریابی دهان به دهان تا چه اندازه برد دارد ولی این دانستن تنها کافی نیست و نباید فرض کنیم تا کسب و کارمان شروع شد، دیگر باید لیوان چای دست بگیریم، پاهایمان را روی هم بیاندازیم و افزایش تعداد صفرهای حساب بانکی را بشماریم. اگر این چنین بود در حال حاضر همه افراد دور و برمان پول باید پارو می کردند.

پس برای اینکه مردم بیشتر از کسب‌وکار ما صحبت کنند، باید وارد گود شد و اول از همه ساختار بازاریابی دهان به دهان را درک کنیم. به صورت کلی بازاریابی دهان به دهان از سه بخش تشکیل شده است:

  1. کشف: یک نفر با ایده ای مواجه می شود
  2. شگفت زدگی: فرد از محصول هیجان زده می شود و متوجه می شود که این ایده ارزش به اشتراک گذاری را دارد
  3. اشتراک گذاری: فرد ایده را با دیگران به اشتراک می گذارد

در اصل زمانی که فرد ایده ای را با کس دیگری در میان می گذارد، شخص دوم در مرحله کشف قرار می گیرد و با تکرار این چرخه، کم کم بازاریابی دهان به دهان شکل می گیرد.

حالا که فرآیند را متوجه شدیم، بهتر است برویم سر وقت آماده سازی مواد لازم برای اینکه مردم درباره ما شروع به صحبت کنند. در این مقاله از مرحله اول عبور می کنیم چون قبل از اینکه محصول را به دست مشتریان خودمان بدهیم و مرحله اول شروع شود باید فکر شگفت زده کردن آنها را کرده باشیم. پس ببینیم که ایده‌ی ما باید چجور باشد که افراد شگفت زده شوند.

کارهایی که می‌توان کرد تا محصول ما سوپرایزی در خود داشته باشد زیاد است ولی همه آن ها را می توانید در این دو دسته جمع بندی کنیم:

الف) محصول غیر منتظره:

محصول ما باید مشکلی را به صورت فوق العاده حل کند و در عوض هزینه‌ای کمتر از انتظار مصرف کننده دریافت کنیم. اگر محصول ما نسبت به همه محصولات جایگزین در بازار عملکرد بهتری دارد، ما کلید چراغ محصولمان را در ذهن مصرف کننده روشن کردیم و محصول ما انتخاب اول او می شود ولی در غیر اینصورت باید این فکر را از ذهنمان دور کنیم که مشتری همیشه ما را یادش هست. شاید این حرف برای افرادی که سالها عمر خودشان را صرف محصول کرده اند، تلخ به نظر بیاید ولی متاسفانه باید صادق بود و واقعیت را پذیرفت.

حالا سوال پیش می آید که چجوری محصول فوق العاده بسازیم؟

اگر خوب به سوال بالا دقت کنیم، متوجه می شویم که توی سوال یک نوع جوک نهفته است، چون اگر فرمول وجود داشت که به سادگی مرحله به مرحله آموزش میداد تا محصول فوق العاده ساخته شود، دیگر معنای فوق العاده بودن از بین می رفت و برای همه ساختن همچین محصولی دستیافتنی بود. ساختن محصولی منحصر‌به‌فرد خیلی خیلی خیلی سخت، بدون قاعده و غیر قابل پیش بینی است. فقط باید دور و برتان را خوب ببینید، نیاز افراد را درک کنید، به دنبال راه حلی خلاقانه بگردید و محصول خود را دائم اصلاح کنید.

ب) ساختن پیامی به یاد ماندنی:

به دقت باید مرز بین پیامی که در دل کسب و کارمان قرار داده ایم را با دیگران تعریف کنیم. در اصل در انتهای گشت و گذار مشتری در بازار، مشتری از خودش می پرسد حالا کدام یکی را باید بخرم؟ و این پیام ماست که به شکل برند کمک می کند پاسخ این پرسش به راحتی داده شود.

حتا اگر محصول فوق العاده ای ساخته باشید ولی یاد آوری آن سخت باشد، حتی مصرف کننده شگفت زده هم برای توصیه آن به اطرافیانش با سختی رو به رو می شود. این نکته زمانی برای ما مهم می شود که سختی ساختن قبیله محصول و پیدا کردن طرفدار برای برندمان را می دانیم. پس عدم توجه به این نکته همه تلاش‌های قبل را به آنی دود تبدیل می کند.

باز هم سوال پیش می آید که چجوری پیامی به یاد ماندنی بسازیم؟

هر روز ما با دریایی از پیام مواجه می شوم که در انتهای روز تنها چند قطره از آن ها یادمان مانده. این ماندگاری پیام ها در خود رازی را دارد که در این مقاله فرصت پرداختن به این ترفند ها نیست و در مقاله دیگری به آن می پردازیم

خب در این مقاله سعی کردیم که بیشتر به این نکته اشاره کنیم که سخت ترین قسمت ساختن ایده ای که دهان به دهان بچرخد ربطی به ابزارها، تاکتیک ها و ترفند  ها مختلف ندارد و فقط باید محصول غیر منتظره به همراه پیامی به یادمانی بسازیم، به شکلی که در در درجه اول خودمان را به وجد بیاورد. بعد از این که شگفت زدگی ایجاد شود، داستان های موفقیت از دل آن بیرون میزد.

در مقالات بعدی همانگونه که قول دادیم، می گوییم چجور پیامی را ماندگار بسازیم و در ادامه چجوری وارد مرحله اول این فرایند شویم.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.