Take a fresh look at your lifestyle.

دلنوشته های یک کارآفرین (۵۲) / با برنامه و مطالعه کارت را شروع کن

سال های دور یه روز یکی از دوستان قدیمی تو عالم جوونی فکری به سرش زد و گفت می خوام کراوات تولید کنم. کمی طراحی بلد بود و کار را جدی گرفت و رفت سراغش. اول از همه یه برآورد کرد که چقدر باید برای یه کراوات هزینه کنه بعد پارچه شو از کجا بخره.

هر چقدر میزان آشنایی ات با تهدیدهای کار بیشتر باشه درصد ریسک مالی ات کمتره. اصولا در ایران افرادی ورشکسته می شن که به تهدیدهای کار هیچ توجهی ندارن. رقبا را نمی شناسند. شناخت خوبی از مکان و زمان فعالیت ندارند. با ذوق و سلیقه افراد آشنا نیستند. یک ژاپنی یا آلمانی اگر بخواد یک میز ساده بسازه همه عناصر داخلی و خارجی را به دقت بررسی می کنه. 

دوستم تعریف می کرد که دهه ۷۰ به اتفاق مادرم به آلمان رفتیم تا به برادرم سر بزنیم. طبقه بالایی آپارتمان برادرم یک اتریشی الاصل زندگی می کرد که سال ها در زمینه صنعت فعال بود و روزهای بازنشستگی را می گذارند یک روز پسر برادرم از او خواست تا برای او طراحی ساخت یک چهارپایه را انجام بده.

شاید باورتان نشه که این برخلاف ما ایرانی ها که بلافاصله میخ و چکش بر می داریم و یک چهار پایه درب و داغان درست می کنیم اول ماکت اونو روی کاغذ کشید و بعد آن را به ۱۷ جزء تقسیم کرد و وسایل و ابزار هر کدوم را مشخص کرد. بعد برای هر یک از اجزا برآورد مالی کرد. هزینه ها را یک به یک نوشت و بازه زمانی ساخت را محاسبه کرد. بعد از دو روز برادرم بهش مراجعه کرد تا از وضعیت ساخت خبر بگیره.

ایشون با لبخند گفتند. با تحقیقی که من انجام دادم شما اگر یک چهار پایه فلزی با کمر شکن خوب بخرید برای شما کمتر هزینه می شه. اختلاف قیمتی که آن زمان گفته بود به پول ایران چیزی در حدود ۲هزار تومان بود. برادرم می گفت من تازه فهمیدم واقعا علت پیشرفت آلمانی ها در چه بود. برای هر کاری محاسبه دقیق ریاضی وار داشتند و اگر محاسبات به نفع آنها نبود کار را انجام نمی دادند، به همین خاطر آلمان پس از جنگ جهانی دوم به یک قطب و قدرت مالی جهان تبدیل می شه، اما هنوز خیلی از سرمایه گذاران ایرانی به تحقیق و مطالعه هیچ علاقه نشان نمی دهند.

سال ها قبل مشاور بازاریابی و فروش مدیرعامل یک شرکت صنعتی بودم که قفل کلاسور و زونکن  تولید می کرد. در مدتی که با آنها همکاری می کردم نتوانستم آن شخص مدیرعامل را که میانسال نیز بود قانع کنم که شما قبل از خرید هر چیز نیاز به واحد تحقیقات دارید. ایشان همیشه اصرار می کردند که ما به فروش بیشتر فکر می کنیم و من اصرار می کردم تا شما واحد تحقیقات را فعال نکنید هیچ آمار و ارقام درستی ندارید، به همین خاطر همه محاسبات شما اشتباه از کاردر میاد، اما ایشان با ذهنیت سنتی تصور می کردند می توانند کارخانه در حال ورشکستگی را با تعویض هر ماه مدیر فروش از به گل نشستن نجات دهند. اما تا زمانی که من به عنوان مشاور با ایشان همکاری می کردم این موفقیت حاصل نشد، برای اینکه بعضی از مدیران حتی در انتخاب مشاور هم سعی می کنند ادای آدم های مدرن را در بیاورند. وقتی شما کسی را به عنوان مشاور انتخاب می کنین باید به رأی و نظر او احترام بگذارید.

کسب و کار زمانی به سود می رسه که قاعده و قانون کار رعایت بشه. تو اگه می خوای یه کاری راه بندازی و پس از مدتی با اون کسب و کار زندگی ات رو بگذرونی و حسابی پول در بیاری یکی از راه های موفقیت تو در کسب و کارت شناسایی فرصت ها و تهدیدها و نقاط ضعف و قوت کارت است. اگه با برنامه و مطالعه و شناسایی و کار رو شروع کنی و آهسته و پیوسته بری و فکر یه شبه پولدار شدن به سرت نباشه شک نکن بعد از یه مدت کوتاهی نتیجه موفقیت کارت رو می بینی.

تهدیدها رو بشناس و فرصت ها رو خوب رصد کن و ازش استفاده کن. نقاط ضعف کار رو بشناس و اونا رو به نقاط قوت تبدیل کن بعد کارت رو درست و حسابی شروع کن.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.