Take a fresh look at your lifestyle.

دلنوشته های یک کارآفرین (۵۱) / فرصت ها و تهدید ها را بشناس

اگر تو می خوای یه کسب و کاری راه بندازی که کمتر کارآفرین و کاسبی به دنبال اون رفته بگرد دلیلش رو پیدا کن. سال ها قبل من جایی مشاور یه شرکت تولید صنعتی بودم. روز اول که منو دعوت کردند مدیرعامل رو کرد به من و با افتخار گفت: من تنها تولید کننده این قطعه صنعتی هستم و جز بازار چینی هیچ رقیب دیگه ای ندارم. تو باید کاری کنی که من بتونم در مقابل تولید ارزان چینی ها دوام بیارم.

من کمی فکر کردم و گفتم اینکه تو ایران تو اصلا رقیب نداری شک برانگیزه. چرا رقیب نداری. مدیرعامل دوباره با افتخار گفت این خط تولید رو نخستین بار پدر بزرگوارم ۵۰ سال قبل در ایران راه انداخت و دیگه کسی جرات نکرد وارد این حوزه کسب و کار و تولید بشه.

گفتم من بدون مطالعه و تحقیق می گم که از دو حالت خارج نیست یا فرآیند تولید در ایران اون قدر سخته که کسی حاضر نیست در این زمینه کار بکنه یا حاشیه سود بسیار پایینی داره که تولید کننده حاضر نیست تو این زمینه کار کنه. دیدم نگاهی بهم کرد گفت کامل درسته.هم کار سختیه و هم سود زیادی نداره. البته بعدها من متوجه شدم که دو سه تا شرکت دیگه در ایران هم در این زمینه فعالیت می کردند و وقتی بهشون گفتم با ناراحتی گفتن اینا جوجه هم نیستن در مقابل ما. گفتم جناب مدیرعامل همین جوجه طبق آمار و ارقام بنده ۴۷درصد فروش بازار در تهران دست اوناست.

شما تو شهرستان ها به دلیل سابقه تون تونستین بی رقیب باشین و سهم بیشتری داشته باشین و مطمئن باشین چند سال دیگه کل بازار رو رقیب می گیره. اما مدیرعامل گوش نکرد و آرام آرام سهم ایشان از بازار کم و کمتر شد.

اینکه کاری که دارین می کنین هیچ کسی انجام نمی ده حتما خطرات و تهدیدات زیادی وجود داره که نمی شه باهاش مقابله نکرد. شما نباید کاسبای نسل های قبل رو دست کم بگیرن. اینا گرم و سرد روزگار رو چشیدن و خوب می دونن تخم مرغ هاشونو تو کدوم سبد بذارن.

بنابراین هر وقت خواستی کاری رو شروع کنی ببین آینده اون کار چی می شه؟ آیا آینده داره. الان خیلی ها در زمنیه صنایع دستی کار می کنن خیلی هم گله دارن که دنیای مدرن کارو تهدید می کنه و ما نمی تونیم در مقابل اونا بایستیم. دولت باید کمک کنه. این بدترین حرفیه که یه تولید کننده می تونه بزنه. شما باید بازار رو آماده خرید محصول تون بکنین. دولت اگه حمایت بکنه دیگه چه نیازی به شما هست، خودش تولید هم می کنه.

تو باید بازار کالای خودتو خوب بشناسی و فرصت ها و تهدید ها رو بدونی. امروز همه با وسایل نقیله مدرن جابه جا می شن، پس طبیعیه که کسی از شما مثلا پالان نخره. شاید یه روزی پالان اسب و الاغ و استر برای خودش مشتری ها داشت، اما دوست عزیزی که می خواد تو صنایع دستی کسب و کاری راه بندازه باید بدونه سرمایه گذاری و تولید برخی از صنایع دستی با شکست روبه رو می شه. باید در رشته مورد علاقه اش کاری کنه که مردم اون کالا را ازش بخرن.

 هر کاری مثل هر راهی یه سری فرصت داره و یه سری تهدید اگه قبل از شروع کار بتونی تهدیدات کار رو یکی یکی شناسایی کنی و براش نقشه بکشی که چطوری بتونی باهاش روبه رو بشی صددرصد موفق می شی و می تونی تو کسب و کارت پول حسابی دربیاری.

برای بعضی از کسب و کار ها هوای گرم و سرد می تونه یک تهدید باشه. مثلا اگر تو کارواش داری و هوا به مدت یک ماه تمام بارندگی باشه آیا تو با بحران درآمد در آن ماه مواجه نمی شی و آیا وقتی بدونی که هوا به مدت سه ماه تمام بارندگی داره آیا بازهم حاضری روی کارواش حساب باز کنی.

تو که می خوای یک کسب و کار در ایران راه اندازی کنی باید تهدیدهای کار را بشناسی. کسی که در زمینه خریدوفروش گوشی موبایل کار می کنه باید با تکنولوژی روز آشنا باشه و بدونه که در این زمینه تهدیدها جدیه و هر روز با اومدن یک فناوری جدید فناوری قدیم از رده خارج می شه. مثل خارج شدن گوشی های نوکیا از بازار. اتفاقا یکی از همسایه های طبقه پایین آپارتمان ما در زمینه واردات گوشی کار می کرد یادم میاد با اومدن گوشی های جدید میلیون های تومان ضرر کرد، چون در انبار مرکزی به شکل گسترده ای گوشی ها را تلنبار کرده بود و یک آن متوجه شد که بازار هیچ علاقه ای به خرید نوکیا نداره، اما او با زیرکی گوشی ها را با قیمت زیر خرید به شهرستان های دور افتاده فروخت و تونست خودشو از ورشکستگی کامل نجات بده.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.