Take a fresh look at your lifestyle.

مصاحبه اختصاصی آیا بدییر با Entrepreneur / درآمد همه چیز نیست

سایت Entrepreneur به تازگی سلسله مصاحبه هایی را با برخی از کارآفرینان جوان و موفق ترتیب داده است. در این گفت وگوها پرسش هایی به منظور فهم دقیق راهکار هرکدام از کارآفرینان در بازار کسب وکار طرح می شود و در مورد نحوه کسب موفقیت و همچنین پستی وبلندی های کسب وکار گپ وگفتی زده خواهد شد.

littleBits  یک استارت آپ آمریکایی است که نخستین بار در شهر نیویورک وارد مرحله عملیاتی شد. این استارت آپ به منظور ساده سازی نحوه ساخت و طراحی مدارهای تکنولوژیک نسبتا پیچیده طراحی شده است. بر این اساس همه افراد، به خصوص کودکان و نوجوانان، به راحتی و با کمک دفترچه راهنمای محصولات شرکت قادر به طراحی ابزارهای پیچیده دنیای تکنولوژی خواهند بود.

در این مصاحبه با آیا بدییر، موسسlittleBits، به گفت وگو نشسته ایم. بدییر در سال ۲۰۱۱ ایده خود را در قالب بسته های گوناگون حاوی تکه های موردنیاز برای ساخت مدارهای مختلف به بازار عرضه کرد. به طور خلاصه هدف بدییر، تحریک افراد به آزادسازی خلاقیت سرکوب شده شان است. به این ترتیب هرکس با هر سطح اطلاعات، توانایی اختراع و ساخت ابزارهای موردنیازش را خواهد داشت. نباید تصور کرد که محصولات این شرکت تنها به ابزارهای الکترونیکی محدود می شود. امروزه شارژر موبایل تا ساز موسیقی را می توان با کمک ایده خلاقانه بدییر شخصی سازی کرد.

آیا بدییر فارغ التحصیل دانشگاه MIT است و پس از شش سال فعالیت ۶۲٫۳۴ میلیون دلار درآمد کسب کرده است. در حال حاضر littleBits با ۲۰هزار مدرسه در سراسر آمریکا همکاری می کند و ۲۵جایزه مختلف در حوزه ایده های نوین تجاری و آموزشی کسب کرده است. در ادامه متن کامل مصاحبه وی با نینا زیپکین، خبرنگار Entrepreneur  را مطالعه خواهید کرد.

۱- پرسش نخست من بسیار ساده است؛ به عنوان یک کارآفرین موفق روز خود را چگونه آغاز می کنید؟

مادر و یکی از خواهرانم در بیروت زندگی می کنند و بقیه خواهر ها ساکن لندن هستند. برهمین اساس و با توجه به اختلاف زمانی میان محل سکونت مان ابتدای صبح تعداد زیادی پیام در Whatsapp دارم. اگر بحث یا مشاجره ای میان اعضای خانواده صورت گیرد، بیش از ۴۰۰ پیام را باید مطالعه کنم که کار دشواری است.

اگر خوش شانس باشم و خبری از دعوا نباشد، هشتگ littleBits را در توییتر و اینستاگرام جست وجو خواهم کرد. این فعالیت مورد علاقه ام برای آغاز یک روز کاری است. دوست دارم از نظر و ایده ها و به طور کلی هرچیز مرتبط با برندم مطلع شوم. جست وجو در شبکه های اجتماعی راحت ترین و مطمئن ترین شیوه برای دستیابی به این هدف است.

۲- آخر شب چطور؟ بازهم خبری از پیام های خانوادگی هست؟

خوشبختانه نه. از آنجایی که من و همسرم کارآفرین هستیم، معمولا تا دیروقت مشغول فعالیت هستیم. بنابراین اگر منظورتان وضعیت من در ساعت ۱۰ شب است، باید بگویم که مشغول فعالیت های مرتبط با کسب وکار هستم. پس از پایان کار با همسرم یک سریال به مدت یک ساعت یا کمتر نگاه می کنیم. این کار باعث می شود حداقل برای یک ساعت به چیزی جز کسب وکار فکر کنیم.

۳- چه کتابی تأثیر زیادی روی شما داشته و مطالعه اش را به دیگران توصیه می کنید؟

الکساندر استروالدر و یوس پیگنیور کتابی تحت عنوان «الگوی تکامل کسب وکار» منتشر کرده اند که بیشترین تأثیر را روی من داشته است. گمان می کنم این کتاب راهنمای خوبی برای آشنایی با الگوهای مختلف کسب وکار در زمینه های گوناگونی از قبیل سخت افزار، خدمات، مدیریت و کسب وکارهای مستقل و محلی باشد. با این حال نکته مهم تر مقایسه الگوهای مختلف و فعال شدن قوه خلاقیت  است.

۴- بسیاری از افراد مشکل تمرکز دارند. شما چطور با این مسئله دست وپنجه نرم کرده اید؟

راهکار من بسیار ساده است؛ کارهایی را که می خواهید انجام دهید فهرست کنید. تنها چند دقیقه از ابتدای روز را به این کار اختصاص دهید و در طول روز هرکدام از موارد را که اولویت بیشتری یافتند به بالای فهرست منتقل کنید. این راهکار اگر نه به طور کامل، حداقل بخش زیادی از مشکل شما را رفع خواهد کرد. مشکل بسیاری از افراد، خشکی بیش از اندازه برنامه شان است. اگر نتوانید خود را با اتفاقات غیرقابل پیش بینی کسب وکار در طول روز هماهنگ سازید، تلاش برای تدوین یک برنامه راه به جایی نخواهد برد.

در پایان روز نیز برنامه تان را مرور و هرکاری که باقی ماند را به روز بعد موکول کنید.

۵- چه درسی از بدترین رئیسی که تاکنون داشتید یادگرفته اید؟

عشق بی اندازه به کار. زمانی در یک شرکت مشغول به فعالیت بودم که اصلا فضای مناسبی نداشت. همه کارمندان از کار کم استقبال می کردند و کار زیاد نوعی توبیخ یا تنبیه از سوی مدیران ارشد محسوب می شد. اوضاع زمانی بدتر شد که طی چند روز نخست فهمیدم مدیران شرکت نیز از کار زیاد ناراضی خواهند شد. آن شرکت یک فاجعه به تمام معنا بود و به همین دلیل هنوز هم در یک بازار محدود محلی مشغول فعالیت است.

آن زمان به خودم گفتم که باید کسب وکاری داشته باشم که همه افراد درگیر به آن علاقه مند باشند نه متنفر.

۶- حال که صحبت از بدترین رئیس شد، الگوی ریاست  شما چه کسی است؟

بدون شک مادرم. او همیشه یک کارآفرین بوده، هست و خواهد بود. هرچیز را که در اطرافش بود با نگاه خلاقانه مشاهده می کرد و در صورت نیاز از ناکارآمدترین ابزارهای ممکن نهایت استفاده را می کرد. همچنین مادرم ترسی از یادگیری نداشت. امروزه مشکل اصلی بسیاری از کارمندان ترس از یادگیری از دیگران است.

۷- در کمتر از شش سال یکی از خلاقانه ترین کسب وکارها را راه اندازی کرده اید، منبع الهام شما چیست؟

اکتشاف های علمی من را به وجد می آورد. گمان می کنم اگر قرار است تحولی در دنیا ایجاد کنیم، باید از این راه عمل کنیم. من از بازسازی ایده های قدیمی (مگر در مواردی که آن ایده به طور کامل زیر و رو شود) متنفرم. وقتی می توان ایده تازه ای خلق کرد چرا به گذشته نگاه کنیم؟

۸- نخستین ایده تجاری بدییر چه بود و سرنوشتش چگونه رقم خورد؟

نخستین ایده تجاری من به سال های دبیرستان بازمی گردد. آن زمان در بیروت بودم و همراه دو دوست صمیمی ام شروع به راه اندازی یک کارگاه تولید اسباب بازی کردیم. اگر به لبنان سفر کرده باشید، در طول سال کارناوال های مختلفی برای کودگان برگزار می شود. استفاده از ایده ها و ابزارهای تکراری در آن مراسم ها ذهن مرا به خود درگیر کرد تا ایده ای نو را گسترش دهم.

طرح ما راه اندازی یک کارگاه تولید اسباب بازی بود که کودکان در آن هرچه را که می خواستند با استفاده از ابزارهای موجود ساخته و همراه خود به خانه می بردند. در طول دو سالی که این کار را ادامه دادم، حدود ۱۵۰۰ کودک به کارگاه آمدند. پس از آن به دلیل علاقه ام به پیگیری تحصیل آن کارگاه را بستم.

۹- تا به حال در محیط کار از کوره در رفته اید؟

سال های نخست فعالیت بسیار عصبی بودم، به طوری که حداقل روز یکبار جیغ و داد می کردم. با این حال در طول چند سال اخیر آرام تر شده ام.

۱۰- چگونه؟

خب راه های مختلفی برای این کار وجود دارد. راهکار من استفاده از تعطیلات آخر هفته به منظور بازیابی آرامش و توان از دست رفته ام در طول هفته است. گشت وگذار در یک مکان تفریحی یا مسافرتی کوتاه به شهرهای اطراف ذهن را از دردسرهای بی پایان کسب وکار نجات خواهد داد، مخصوصا اگر دوستان و خانواده  نیز در کنارمان باشند.

۱۱- هنگامی که استارت آپ littleBits را به مرحلی اجرایی رساندید، نگران ضررهای احتمالی یا سود کم نبودید؟

برای من سود و درآمد همه چیز نیست. در واقع دنیای کارآفرینی برای من بیشتر یک دانشگاه و محیط آموزشی است تا فضایی خشک و جدی. اگر از کاری که انجام می دهیم لذت ببریم، دیگر درآمد گزینه نهایی سنجش کیفیت کار نخواهد بود. این الگویی است که من در کارنامه حرفه ای خود همواره دنبال کرده ام و امیدوارم آن را ادامه دهم.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.