Take a fresh look at your lifestyle.

صادق باشید ( قسمت اول )

صداقت و درستی امری است که همواره از مدیران انتظار می رود. این امر تابع موقعیت و شرایط نبوده و لازم است همیشه با سایرین خصوصا در داخل شرکت صداقت لازمه را داشته باشید. در فضای کسب و کار خصوصا در دو مورد باید کاملا صادق باشید؛ نخست زمانی است که می خواهید خبر بدی را با کارکنان خود به اشتراک بگذارید.

برای مثال سهام شرکت کاهش قابل توجهی یافته است.این امر بدون شک خبری بسیار بد محسوب می شود با این حال نباید در انتشار آن مواردی را حذف کنید. علت این امر هم به این خاطر است که کارکنان شرکت، تیم کاری شما محسوب می شوند و جهت همکاری مناسب لازم است از اخبار مرتبط با شرکت کاملا آگاه باشند. در غیر این صورت تعامل شما با آنان در سطح پایینی خواهد ماند و محدود به موارد کلی می شود.

مورد دیگری که ضرورت دارد با صداقت رفتار کنید، مواقعی است که می خواهید خبر ناخوشایندی را به خارج از شرکت ابلاغ کنید. برای مثال برای یکی از انبارهای شما مشکل پیش آمده و نمی توانید محصول جدید خود را در زمان تعیین شده روانه بازار کنید. تحت این شرایط لازم است علت واقعی این پیشامد را بیان کنید. بدون شک اتفاق برای همگان رخ خواهد داد با این حال عدم صداقت شما خصوصا در مواردی که علت اصلی ماجرا لو برود به شدت اعتبار شرکت را خدشه دار خواهد ساخت.

ایده

در تجارت، صداقت بدان معناست که شما هر کسی را که با او تعامل دارید، در جریان تمام امور قرار داده و اطلاعات کافی در مورد موضوع مورد بحث را در اختیار او قرار می دهید. این امر نه تنها می تواند سطح انتظار طرف مقابل را در حد کاملا مقبولی قرار دهد، بلکه شما نیز می توانید با قاطعیت تصمیم بگیرید که آیا آماده انجام تجارت مورد نظر هستید یا نه. بدون شک صداقت و درستی یکی از مهم ترین ویژگی های رهبری خوب در کسب و کار است.

به عنوان مثال، موسس شرکت مواد شیمیایی هانستمن، جان هانستمن که یک مولتی میلیاردر است، کار خود را از صفر شروع کرده تا اینکه سرمایه اش را به ۱۲ میلیارد دلار افزایش داده است. کتاب او با عنوان «برنده ها هرگز تقلب نمی کنند» مملو از مثال هایی است که تجربیات شخصی او را بیان می کند.

او در کتابش شرح می دهد که چگونه قاطعانه و با عزم راسخ بر اصول خود پافشاری کرده است. هانستمن چنین بیان می کند که صداقت تنها دلیلی است که باعث شده او تا این اندازه فرد موفقی باشد. او در کتابش می نویسد: «در مورد اصول اخلاقی در زندگی شخصی و حرفه ای، راه میانبری وجود ندارد و باید به یک اصولی در کار خود پایبند بود.»

 اساسا افراد در کسب و کار به سه دسته تقسیم می شوند.

 ۱- افراد ناموفق

 ۲- افرادی که موفقیت های کوتاه مدتی به دست می آورند.

 ۳- افرادی که موفق می شوند و همواره موفق باقی می مانند.

 تفاوت این افراد، در شخصیت آنها است.

آنچه در عمل باید انجام دهید

– در زمینه فروش زمانی که شما تمام اطلاعات را در اختیار مشتری خود قرار بدهید، او می تواند با آگاهی کامل، بهترین گزینه را انتخاب کند. البته شاید گاهی سخت باشد و نتوانید اغراق و مبالغه در کار خود نکنید، اما اگر شما تصمیم می گیرید که صادق باشید، باید به دنبال ویژگی های منحصر به فردی در خدمات خود باشید و آنها را به مشتری گوشزد کنید. در این میان هیچ وقت نباید صمیمت و خلوص نیت را فراموش کنید.

– آیا گفتن حقیقت به آن معناست که باید همه چیز را بگویید؟ به نظر من «بستگی دارد.» از این مهم تر شما باید اطلاعاتی را در اختیار مشتری قرار دهید که به او ارتباط دارد یعنی اطلاعاتی که به او کمک می کند تصمیم معقولی اتخاذ کند. فراموش نکنید که برخی اطلاعات جزو رازهای شرکت محسوب می شوند و انتشار آنها ضربه ای جدی به شرکت وارد خواهد ساخت.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.