Take a fresh look at your lifestyle.

درس هایی از بانوی ترکمن کارآفرین صنعت فرش (قسمت پنجم) / خلاقیت در تولید و رفع چالش های کارکنان

خانم قربان تاج پوری (مدیرعامل شرکت تولیدی و صادرات فرش و صنایع دستی سولماز آق قلا) بانوی ترکمن کارآفرین صنعت فرش است که در سال ۱۳۹۵ به عنوان کارآفرین برتر استان گلستان انتخاب شده و از سوی وزیر کشور به عنوان نماینده ایشان برای پیگیری مشکلات و رفع موانع فعالان در حوزه کاری خود انتخاب شده است.

خانم «پوری» ۴ هزار نفر از زنان بیکار و بی سرپرست و بدون درآمد از ۹۵ روستای کشور، توابع استان گلستان تا خراسان شمالی را با آموزش قالی بافی و سایر صنایع دستی بومی صاحب شغل و درآمد کرده است. شاغلان تحت پوشش ایشان، اکثراً از طبقات محروم جامعه و در مناطق دورافتاده و روستاهای فاقد امکانات لازم هستند و با تدابیر این بانوی کارآفرین، با دسترنج خود قادر به تأمین هزینه های روزانه زندگی خانواده خویش هستند. در شماره های پیشین درس هایی از این بانوی کارآفرین تقدیم حضور شد و اینک بخشی دیگر از تجربیات این بانوی کارآفرین را پیش رو دارید.

خلاقیت در تأمین مواد و توجه به مشکلات کارکنان

روزی به روستایی می رفتیم به نام پارچیقلی (به معنای روستای گلی) این روستا از روستاهای دور افتاده مراوه تپه هست. مراوه تپه آخرین شهر مرزی با ترکمنستان است. این روستا بسیار کوچک اما آدم های بسیار خوبی دارد. پل ارتباطی این روستا یک رودخانه هست که احتیاج زیادی به یک پل دارد. در فصل تابستان آب کم هست و تردد مشکلی ندارد، اما در فصل زمستان به علت شدت جریان آب و سردی هوا واقعاً تردد مشکل و عملی نیست. بعضی وقت ها ما در زمستان حتی دو ماه به آن روستا نمی رویم و فقط برای رساندن مواد اولیه به آنجا سر می زنیم.

یک روز یک خانمی با من تماس گرفت و درخواست دار قالی کرد و گفت ما کار نداریم دار قالی هم نداریم لطفا به ما کمک کنید. ما چند خانم هستیم که بافنده  ایم. در آن زمان برای رساندن دار قالی من هیچ راهی نداشتم جز اینکه یک لودر خاک برداری اجاره کنم و از آن طریق دار قالی رو از رودخانه رد کردم و به آنها رساندم.

در این حین با آن خانم در تماس بودم که به آن محل بیاید و با کمک هم دار قالی رو تحویل بگیرد که یکباره یک خانم باردار بسیار بدحال در حال زایمان که خیلی حالش بد بود رو دیدم و در آنجا من دار قالی را رها کردم و به سرعت اون خانم رو سوار لودر کردم و به این ور آب آوردم و با ماشین خودمون به بیمارستان رساندیم و با کمک خداوند اون خانم به سلامت وضع حمل کرد و خیلی اصرار داشت که من اسم اون بچه رو انتخاب کنم و منم اسم اون بچه رو گل میرا گذاشتم. (یعنی گلی که به سختی می روید).

دغدغه احیای مزیت های رقابتی و روش های محلی

در منطقه ما به علت وجود پشم محلی و گوسفند دوست دارم نخ ریسی سنتی را از طریق خانم های روستا دوباره راه اندازی کنم که این خودش یک شغل محسوب می شود و از طرفی در منطقه ما ۳۵۰ نوع گیاه شناسایی شده که ما می توانیم از آنها برای رنگرزی گیاهی و دارویی استفاده کنیم و یکی از دغدغه های حال حاضر من از دست دادن رنگرزهای ماهری هست که سن شان از ۷۰ – ۶۰ سال گذشته و رنگرزهای با تجربه ای هستند. من در یکی از سفرها به روستای بقه چه با خانمی آشنا شدم که مقداری علف رو در دیگ ریخت و پارچه ابریشمی را که خودش بافته بود به رنگ زرد در آورد و دوباره مقداری دیگر علف اضافه کرد و اون پارچه را سبز کرد.

چشم انداز بازار صادراتی و رسیدن کارکنان به ۱۰ هزار نفر

من در حال حاضر ۹۵ روستا را تحت پوشش دارم که حدودا ۴۰۰۰ خانم مشغول به کار هستند. برنامه آینده من این است که این خانم ها به ۱۰۰۰۰ نفر هم برسند. من در نمایشگاه هایی در کشورهای آلمان، ایتالیا، اسپانیا، آمریکای جنوبی، گرجستان، قزاقستان، ترکمنستان و دوبی شرکت کردم. به نظر من کسی موفق است که به روز باشد و جلوتر از بازار روز دنیا حرکت کند و طبق سلیقه بازار جهانی و با توجه به نیاز روز دنیا جلو برود و در حال حاضر به فکر به دست آوردن بازار کشورهای عربی هستم.

من فرش ترکمن را در قلب واشنگتن در زمان تحریم فروختم و لباس سنتی علی آبادکتول را در نمایشگاه هدایای مادرید فروختم، گرچه صحبت از تحریم بود اما به این مسائل توجهی نداشتم.

آخرین توصیه ها

روستاییان و اقشار محروم، نباید منتظر کسی باشند که سراغ شان بیاید بلکه باید خودشان توانمندی های روستای شان را تقویت کنند. ایشان با اشاره به اینکه به عنوان تنها کاندیدای زن ترکمن در دوره نخست شورای شهر با مخالفت آقایان ترکمن رأی آورده است، ابراز کرد: هیچ چیز مانع خدمت کردن بنده نشد.

وی با اشاره به اینکه در روستاها به دنبال ترویج هنر خودم نیستم، بیان کرد: در روستاها کار جدید خلق نمی کنم بلکه ظرفیت روستاها را تقویت می کنم. من و گروهم علاقه بسیار زیاد به رفتن روستاهای دور افتاده داریم. به طور مثال اگر در آق قلا یک فرش را با متری ۵۰ هزار تومن تولید می کنیم، در روستاهای دورافتاده هم به همین قیمت هست و دوری راه به هیچ عنوان در قیمت فرش تأثیر ندارد. همیشه به مزیت محصولات مان فکر می کنم. قالی های ما، قلب بیننده را تسخیر می کنند.

و آرزوهای یک کارآفرین

خانم پوری یک زن ترکمن است، با تمام اصالت های یک زن ترکمن؛ هنوز لباس سنتی ترکمنی می پوشد؛ البته لباسی که دست و پاگیر نیست، ضمن اینکه نماد زن ترکمن است و روسری  ترکمنی با گل های رنگارنگ و رنگ های فرح بخش جزو جدانشدنی این لباس است. بزرگ ترین آرزویش این است: «دوست دارم یک کارگاه قالیبافی داشته باشم که تمام مراحل کار از مرحله رنگرزی تا پرداخت فرش را در آن انجام دهیم.»

پایان

رضا قندی، صادرکننده نمونه فرش

دکتر مهدی کنعانی، مدرس دانشگاه و مشاور کارآفرینی

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.