Take a fresh look at your lifestyle.

مطالب خود را تا حد امکان قابل فهم و ساده سازید (۲)

واژه خوانا بودن، به معنای روش تخمینی احتمال موفقیت خواننده در خواندن و درک یک متن یا نوشته است. وسیله ارتباط جمعی که تلاش دارد به پرشمارترین مخاطب دست یابد، باید به نوشتار و اشکال دیگر متعهد باشد، به گونه ای که درک آنها آسان باشد.

سرمقاله روزنامه ممکن است مهم ترین اظهارنظر جهان باشد، اما اگر به گونه ای تدوین شود که برای فهم آن تحصیلات دانشگاهی مورد نیاز باشد، تأثیری در ذهن ۸۰درصد مردم نخواهد داشت. همین مسئله در تبلیغ مجلات، گزارش های خبری، مقاله ها، پیام های صوتی و تصویری رادیو و تلویزیون نیز صادق است.

بنابراین، شناخت عواملی که درک نوشته ای را دشوار یا ساده می کند و اندازه گیری دشواری درک نوشته ها، از مسائل مهمی است که بخشی از پژوهش های تحلیل محتوایی به آن پاسخ می دهد. سنجش خوانایی در حوزه های مختلف، از جمله ارزشیابی کتاب های درسی، تحلیل ارتباطات جمعی و گروهی، روزنامه ها و خبرگزاری ها، داستان ها، اخبار رادیو و تلویزیون، آگهی های تجاری، گزارش های سالانه شرکت ها، موافقت نامه ها و اسناد بیمه نامه ها، سطح سواد و سطح درک و فهم فراگیر کاربرد دارد.

نخستین کوشش ها برای خوانا بودن متون را معلمان در گزینش نوشته ها برای کودکان و بزرگسالان انجام داده اند. لیولی و پرسی(۱۹۲۳)، از پیشگامان شناسایی خوانا بودن متون به شمار می روند.

شرمن و کیتسون، نخستین تحقیقات را در خصوص طول جمله که غالبا در دستورهای بعدی خوانایی مورد استفاده قرار گرفت، انجام دادند. نشریات را از جهت تعداد هجاها در کلمه ها و طول جمله ها مقایسه کردند. بعدها، لورچ و رودلف فلش، این فرآیند را توسعه دادند و زمینه را برای توسعه و ایجاد تکنیک های سنجش خوانایی آماده کردند.

ایده

این شاخص در سال ۱۹۴۸ به منظور تعیین سطح سادگی یا دشواری و ضریب سادگی مطالب درسی توسط رادلف اف فلش ارائه شد. این فرمول براساس دو عامل زبانی، یعنی طول متوسط جمله و تعداد هجاها طراحی شده است. فرآیند و مراحل ارزیابی و تعیین سطح خوانایی یعنی درجه سادگی مطالب درسی، به ترتیب زیر است:

۱- انتخاب سه نمونه یک صد کلمه ای از بخش های ابتدایی، وسطی و انتهایی کتاب درسی به صورت تصادفی؛

۲- تعیین طول کلمات از طریق شمارش تعداد سیلاب ها در کلمه های انتخاب شده؛

۳-شمارش تعداد جملات موجود در یک صد کلمه اول، دوم و سوم؛

۴- تعیین طول متوسط جملات از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر متن یک صد کلمه ای؛

۵- محاسبه میانگین طول کلمات و میانگین طول متوسط جملات سه متن یک صد کلمه ای؛

۶- ضرب میانگین طول کلمات  (تعداد هجاها) در عدد ثابت ۸۴۶/۰؛

۷- کسر کردن حاصل ضرب بند ۶ از عدد ثابت ۸۳۵/۲۰۶؛

۸- ضرب کردن متوسط طول جملات در عدد ۰۱۵/۱؛

۹- کم کردن حاصل ضرب از باقی مانده محاسبات بند ۷؛

۱۰- عدد به دست آمده، درجه سادگی یا دشواری کتاب را تعیین می کند.  

البته می توان تحلیل های مختلفی به صورت جداگانه برای هر متن از کتاب انجام داد.

آنچه در عمل باید انجام دهید

– مطالب شما با توجه به طیف مخاطبان خود باید بتوانند تأثیرگذاری مناسبی داشته باشند. به همین خاطر بهتر است تا میزان خوانایی آن را سنجیده و با این اقدام آن را قابل فهم تر سازید. این امر باعث خواهد شد تا خواندن مطلب شما احساس بهتری را در خواننده به وجود آورد.

– بهتر است عواملی را که درک مطلب را آسان تر یا دشوار تر می سازند، شناسایی کنید تا قادر باشید متنی فوق العاده را به چاپ برسانید. این امر خصوصا در فضای رقابتی حال حاضر باعث ایجاد مزیت رقابت خواهد شد.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.