Take a fresh look at your lifestyle.

اهمیت سرمایه گذاری برای شرکت ها

سرمایه گذاری (Investment) عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر (که معمولا مشخص است) به امید به دست آوردن هر گونه ارزشی در زمان آینده (که معمولا اندازه یا کیفیت آن نامعلوم است). به عبارتی سرمایه گذار در حال حاضر، ارزش مشخصی را فدا می کند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی که مورد نظرش است به دست آورد. یکی از مفاهیم مهمی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه با آن سروکار دارند، مفهوم افزایش سرمایه شرکت های سهامی و به تبع آن نحوه محاسبه مقدار سهام هر سرمایه گذار پس از این افزایش سرمایه است.

افزایش سرمایه در شرکت های سهامی عبارت است از افزایش اسمی میزان سرمایه ثبت شده شرکت. به عبارت دیگر افزایش سرمایه به معنای افزایش تعداد سهام منتشره توسط شرکت های سهامی است. سرمایه عامل اساسی شکل گیری یک کاروکسب است که ممکن است این کاروکسب در بخش های مختلف اقتصادی ازجمله خدمات (بانکی-حمل و نقل-فرهنگی ورزشی) بازرگانی (صادرات و واردات-خریدوفروش کالا) تولیدی نظیر تولیدات کشاورزی-صنعتی و… صورت پذیرد.

سرمایه به عنوان عامل توسعه اقتصادی به شمار رفته و جوامعی که از نظر اقتصادی قادر به رشد و توسعه نیستند، همواره با فقر سرمایه مواجه هستند. به همین خاطر چگونگی تأمین منابع سرمایه گذاری از بزرگ ترین نگرانی کشورهای درحال توسعه بوده و تلاش درجهت تشویق سرمایه گذاری های خارجی و ورود سرمایه از خارج هرچند مسائل خاص خود را به  همراه دارد، ولی می تواند سهم عمده ای در رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال داشته باشد.

سرمایه گذاری در هر بخشی که بخواهد انجام شود، معمولا به دو صورت سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلندمدت شکل می گیرد. گاهی این سرمایه گذاری به  شکل سپرده گذاری نزد بانک ها و موسسات اعتباری و نیز خرید اوراق بهادارکوتاه مدت است که ازجمله سرمایه گذاری های کوتاه مدت تلقی می شود و گاهی به اشکال دیگری مانند سرمایه گذاری در دارایی مالی متجلی می شود که به آن سرمایه گذاری بلندمدت گفته می شود.

هرچه پول به کار گرفته شده بیشتر و سرمایه گذاری در مقیاس بزرگ تر، با خطرپذیری بالاتر و برای مدت زمانی طولانی تر صورت گیرد، میزان درآمد و سود نیز به همان میزان قابلیت افزایش خواهد داشت. این اقدام را «سرمایه گذاری بلند مدت» نیز می نامند. شاید گمان کنید که سرمایه گذاری بلند مدت به یک دوره زمانی چند ساله اطلاق می شود اما کمترین مدت زمان در این زمینه را می توان شش ماه در نظر گرفت.

به عنوان مثال اگر ۱۰۰ سهم شرکت ایکس را خریداری کنید و بعد از ۱۴ ماه آن را به فروش برسانید، یک سرمایه گذاری بلند مدت انجام داده اید. اما همین مسئله در یک دوره زمانی شش ماهه نیز صادق خواهد بود. به عبارت دیگر، اصول تئوریک علم اقتصاد کمترین «بازه زمانی» برای انجام یک سرمایه گذاری بلند مدت را شش ماه مفروض دانسته که البته این مسئله چندان مورد توجه سرمایه گذاران قرار نمی گیرد. آنها (سرمایه گذاران) بر این گمانند که برای یک سرمایه گذاری بلند مدت باید سال ها منتظر بمانند!

اما این مسئله پیامدهای ناخوشایندی را به دنبال دارد و موجب آن می شود که قابلیت های سرمایه در بازار دچار سکون شوند، بدین ترتیب با مطالعه ای مختصر و ایجاد چشم اندازهای علمی برای روند سرمایه گذاری، می توان تا حد زیادی در پیشبرد اقتصاد، عملکرد مفیدی داشت. اما همان اصول تئوریک بر پایه شرایطی خاص «بازه زمانی شش ماه» را به عنوان مرز سرمایه گذاری های بلند مدت و کوتاه مدت مورد اشاره قرار می دهند. در واقع امور مالیاتی دلیل اصلی آن است که به سرمایه گذاری های شش ماهه یا بیشتر، بلند مدت اطلاق می شود.

به عنوان مثال در رابطه با سهام ها، اگر آنها را برای مدت زمانی بیش از شش ماه نزد خود نگه دارید، مالیات متفاوتی را برای سودی که کسب می کنید، پرداخت خواهید کرد. می توان گفت سرمایه گذاری بلند مدت برای کسانی مناسب است که این فعالیت را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب نکرده اند. در واقع آنها قصد کسب درآمدی مکمل، افزایش ثروت یا به جریان انداختن پول شان را دارند و هدفگذاری های بلند مدت انجام داده اند.

از این رو نقش سرمایه گذار در این نوع خاص سرمایه گذاری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همه چیز به تصمیم گیری های او بستگی دارد. اگرچه باید همواره روند سرمایه گذاری های خود را مورد بررسی قرار داده و در صورت امکان گزینه های مناسب تری را جایگزین آنها کنید اما بیش از اندازه نیز وسواس به خرج ندهید. مسلما برای اطلاع از روند تغییرات قیمت سهامی که خریداری کرده و قصد استفاده از آن در بلند مدت را دارید، نیازی نیست روزی ۱۰مرتبه قیمت آن را کنترل کنید.

چرا سرمایه گذاری؟

سرمایه گذاری چیزی نیست که محدود به میلیاردرها و ثروتمندان بزرگ باشد. هر کسی که هزینه زندگی خود و اطرافیانش را تأمین می کند، طبیعتا به فکر سرمایه گذاری هم است. به امید اینکه بتواند بهترین استفاده را از دارایی و سرمایه و خلاصه دستاوردهای زحمات خود داشته باشد. هدف همه ما از سرمایه گذاری های اقتصادی یکسان نیست. برخی ممکن است با استفاده از سرمایه گذاری در پی حفظ ارزش پول خود باشند.

کارمند یا مدیری که به تازگی سنوات خود را از شرکت دریافت کرده، ممکن است در حال حاضر گزینه خاصی برای هزینه کردن آن پول یا سرمایه گذاری بلندمدت توسط آن نداشته باشد اما می داند که اگر این پول را به همین شکل رها کند، ارزش آن کاسته می شود و به همین دلیل به دنبال گزینه ای برای سرمایه گذاری است. برخی دیگر ممکن است در پی کسب سود قابل توجه باشند. شاید کسی را دیده باشید که خانه یا ماشین خود را می فروشد به امید اینکه طی یک یا دو سال، آن را چند برابر کند.

سفته بازان که قبلا درباره آنها حرف زدیم، نمونه هایی از این گروه محسوب می شوند. فرد دیگری ممکن است با هدف کاهش ریسک، به دنبال فرصت های دیگر سرمایه گذاری باشد. ممکن است شما کارمند یک شرکت بزرگ و موفق با درآمد خوب باشید یا مالک کارخانه ای که سود قابل توجهی دارد، اما همیشه این نگرانی وجود دارد که اگر در رابطه با شرکت مشکلی پیش آمد یا اگر کسب و کار دچار رکود شد، چه راهکاری پیش روی من قرار خواهد داشت؟ به همین دلیل ممکن است مالک یک کارخانه بخشی از درآمد خود را به املاک تبدیل کند یا کارمند یک شرکت، با بخشی از حقوق خود وارد بورس شود و سهم شرکت های مختلف را خریداری کند.

همان ماجرای قدیمی که هر کسی ترجیح می دهد تمام تخم مرغ هایش در یک سبد نباشد. کسی که در پی حفظ ارزش پول خویش است، سرمایه گذاری های مطمئن و کم سود را ترجیح می دهد. کسی که می خواهد پله های ترقی را سه تا یکی طی کند، احتمالا به دنبال فرصت های سفته بازی می رود و کسی که به دنبال کاهش ریسک است، منطقی است که در پی سرمایه گذاری هایی باشد که بیشترین استقلال را از کسب و کار فعلی اش داشته باشد (فقط تصور کنید که یک نفر در صنعت خودرو کار کند و برای توزیع تخم مرغ هایش در سبدهای مختلف، سهام چند شرکت خودروساز را هم خریداری کند! اگر شرکت او دچار رکود و مشکل شود، احتمالا ارزش سبد سهام او هم دیر یا زود، سقوط خواهد کرد).

به همین خاطر و با توجه به نکات ذکر شده سرمایه گذاری از الزامات فضای کسب و کار محسوب می شود. البته این امر مشروط به این است که تا چه میزان درست و منطقی صورت بگیرد. به همین خاطر لازم است قبل از اقدام در راستای سرمایه گذاری یا یافتن سرمایه گذار برای شرکت خود، در این رابطه به آگاهی لازم دست پیدا کنید.

توصیه های حرفه ای

– سرمایه گذاری مقدمه کارآفرینی است و اگر بدون تحقیق فراگیر و کامل در مورد حوزه سرمایه گذاری انجام شود به از میان رفتن تمام تلاش ها منجر خواهد شد. به همین خاطر باید دقت عمل لازم را در این رابطه داشته باشید.

– مارون دیویس (یکی از معروف ترین کارآفرینان دنیا) در یکی از مصاحبه های خود بهترین اصل راهنما را برای کسانی که وارد عرصه ریسک و کارآفرینی می شوند این گونه به سادگی بیان کرده است: «پول تان را از دست ندهید.» او در توضیح این جمله می گوید اگر به هر علت پیش بینی می کنید در سرمایه گذاری، پول تان از میان خواهد رفت بدون آنکه بازدهی نصیب شما شود، از اقدام صرف نظر کنید. این گفته به معنای ریسک نکردن نیست اما هر نوع ریسک باید معقول و مبتنی بر تحقیقات گسترده درباره بازار و دیگر حوزه های مهم کسب و کار باشد، در غیر این صورت تمام آن اشتباه محض است.

– قبل از تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری به پول به عنوان بخشی از عمر و زندگی تان فکر کنید. واقعیت این است که شما برای کسب و جمع کردن پول باید ساعات، هفته ها و حتی سال ها از عمر خود را به این کار اختصاص دهید. این زمان دیگر بازنمی گردد. در واقع بخش ارزشمندی از عمرتان سپری شده و حاصل آن میزانی از پول است که اکنون قصد دارید آن را صرف راه انداختن یک کسب و کار کنید. بنابراین در نگهداری عاقلانه از آن تلاش کنید. این جمله به معنای عدم سرمایه گذاری در حوزه های غلط و نیز سرمایه گذاری در زمینه های پرسود است.

– اگر تصور می کنید ظرفیت از دست دادن مقدار اندکی پول را دارید، مقدار بسیار زیادی پول را از دست خواهید داد. در مورد دیدگاه فردی که احساس می کند به اندازه کافی پول دارد که می تواند مقدار اندکی از آن را هدر دهد یک فریب بزرگ وجود دارد. بنابراین همواره از خود بپرسید که اگر صد درصد پول خود را در یک سرمایه گذاری از دست بدهید چه خواهید کرد؟ آیا می توانید از صفر شروع کنید؟ اگر نمی توانید اصلاً در آن حوزه سرمایه گذاری نکنید.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.