گام به گام تا بهترین بودن

به طور حتم تاکنون شاهد بوده اید که وقتی وارد کافه مورد علاقه خود شده و طبق منوال همیشه سفارش خود را داده اید، وقتی برای پرداخت صورتحساب به سمت پیشخوان رفته اید، لایه ای از خاک روی پیشخوان دیده اید و چند لکه نیز روی شیشه ها بوده، در صورتی که پشت پیشخوان کاملا تمیز بوده است. جای تعجب است زیرا کارکنان آن مکان به تمیز کردن اهمیت داده اند ولی همه مکان را تمیز نکرده اند. این یکی از موارد ساده ای است که ممکن است به چشم شما نیامده باشد ولی مشتری شما متوجه آن شده است.

پرسنل کافه تنها به تمیز کردن پشت پیشخوان و فضای کار خود اکتفا کرده اند و بیشتر تمرکز آنها روی ارائه سرویس است ولی نکات کوچک را فراموش کرده اند، در حالی که باید بایستند و ببینند که محیط کار آنها از دید یک مشتری به چه شکلی دیده می شود.  

بهتر است شما به عنوان مدیر یک شرکت (یا تجارت یا هرگونه کسب و کار) هرچند وقت یکبار از محل ورود کارکنان یا مشتریان خود وارد شرکت شوید. البته اگر همیشه این کار را انجام دهید، شاهد خواهید بود که مشتریان شما هر روز با چه چیزهایی در شرکت شما مواجه می شوند.

براساس نظر کارشناسان این حرفه، نام تجاری شما در واقع تجربه ای است که مشتریان شما نسبت به محصولات و برند شما دارند. این تجربه شامل موارد بی شماری است مثلا تمیز بودن راهروی ورودی شرکت شما روی مشتریان تاثیر گذار خواهد بود. این تجربیات به تدریج در محیط هایی مانند: Twitter، Facebook وinstagram به اشتراک گذاشته می شود.

در حقیقت چگونگی احساس مشتریان برای برقراری ارتباط با نام تجاری شما، همان نکته تعیین کننده در موفقیت شما است. به طور مثال اگر احساس مشتری نسبت به تمیزی کافه شما خوب نباشد، به تدریج مشتریان همیشگی خود را از دست خواهید داد. اگر از احساس و تجربه مشتریان خود در مورد نام تجاری تان اطلاعی ندارید، در نتیجه درک درستی از برند خود نخواهید داشت. علت این است که شما نام تجاری خود را از منظر مشتریان تماشا نکرده اید.

شاید راه رفتن و بازرسی در ورودی شرکت، کاری عجیب برای شما باشد ولی به این نکته توجه کنید که چیزی که از نظر شما تمیز و مرتب است، احتمالا از نظر مشتریان شما این گونه نبوده است. ممکن است استانداردهای شما برای تمیزی از نظر مشتریان کافی نباشد.

پس وانمود کنید که یک مشتری هستید و از در جلویی وارد شرکت شوید. برند خود را آنگونه که مشتریان تجربه می کنند، بنگرید و احساس آنها را درک کنید. از خود بپرسید که آیا همان برندی که می خواهید، هستید یا برند شما به گونه ای کاملا متفاوت دیده می شود. اگر به این نکات کوچک توجه نکنید به تدریج مشتریان تان را از خود دور و آنها را به یافتن برندهای جایگزین ترغیب خواهید کرد.

برای کامل بودن وسواس به خرج ندهید خصوصا زمانی که تجارت خود را به تازگی آغاز کرده اید.زمـــانی که هــــدفی برای خود دارید مثلا راه اندازی کسب و کار، خوردن غذاهای سالم یا سفر به دور دنیا، راحت ترین راه این است به کسی که قبلا این کار را انجام داده است، بنگرید و سپس سعی کنید استراتژی او را تغییر دهید.

این روش در بعضی موارد نتیجه بخش است. آموختن از تجربیات افراد موفق، روشی عالی برای سرعت بخشیدن به یادگیری شماست. اما توجه داشته باشید که سیستم ها، عادات و استراتژی هایی که امروزه افراد موفق به کار می گیرند با روش هایی که آنها در آغاز سفرشان استفاده می کردند، متفاوت است.

 بهترین بودن

چیزی که امروزه برای آنها «مطلوب» است، لزوما برای کار شما «مورد نیاز» نیست. بین این دو موضوع، تفاوت بسیاری وجود دارد. اجازه دهید این تفاوت را توضیح دهیم. طبق نظرSeth Godin ، اگر هدف خود را «فوق العاده» بودن قرار دهید، پس شروع کردن کاری بس دشوار خواهد بود.یادگیری از تجربیات دیگران، روشی مناسب است.

ولی شرایط خود را با شرایط فرد موفقی که از تجربیات او بهره می برید، مقایسه کنید. گاهی اوقات احساس خواهید کرد که بسیاری از منابع گذشته در دسترس شما نیستند تا برای شروع کار خود از آنها استفاده کنید. اگر صرفا به کمال امروزی آنها توجه کنید از استعدادها، توانایی ها و آموخته های آنها در طول زمان غافل شده اید و بازهم به مشکل برخواهید خورد. برای درک بهتر به مثال های زیرتوجه کنید.

راه اندازی یک تجارت:

برای یک کارآفرین، آسان ترین راه این است که ذهن خود را به «مطلوب ها یا بهین ها یا optimal » معطوف کنید. این روش برای شروع کار، ضروری است. به عنوان مثال شاید تجارت هایی را دیده باشید که لوگوی خوبی ندارند. شاید بارها و بارها به آنها گوشزد کرده اند که اگر می خواهید موفق باشید لوگوی مناسبی بسازید. به طور حتم ساختن یک لوگوی مناسب، نقش مهمی در محبوب شدن سایت شما خواهد داشت چون در نظر سایرین، شما و لوگوتان حرفه ای هستید.

سفر به دور دنیا

حتما کسانی را دیده اید که در هنگام سفر کوله پشتی ضد آب و لباس ها و کفش های مخصوصی را با خود حمل می کنند. شاید در نگاه اول،کار آنها بی مورد باشد ولی باید بگوییم که این تجهیزات بدون  استفاده نخواهد بود. ممکن است در حال حاضر به آنها احتیاج نداشته باشید، ولی مسلما یک روز بارانی از آنها بهره خواهید برد و بدون توقف به راه تان ادامه خواهید داد.شاید فکر کنید که داشتن یک کوله پشتی نو بهتر از کوله پشتی کهنه است. در حقیقت انکار نمی کنیم که تجهیزات نو «هدف مطلوب و نهایی» هستند ولی یک کوله پشتی کهنه نیز همان کار را انجام می دهد. برای اینکه غذای سالم بخورید، لازم نیست ظروف غذای شما نو باشند. پس برای شروع راه از تمام امکانات قبلی خود استفاده کنید.

تغذیه سالم

احتمالا در نگاه کلی یک رژیم غذایی سالم شامل استفاده از گوشت گوساله هایی است که علف تازه خورده باشند یا سبزیجاتی که ارگانیک هستند یا اینکه طبق برخی استراتژی های سالم در تغذیه گام برداریم. ولی اگر سعی دارید گام های درستی در این مسیر بردارید پس نباید خود را در این جزییات غرق کنید و قدم های کوچک و ساده ای بردارید. مثلا در برنامه غذایی این هفته خود سبزیجات را وارد کنید (چه ارگانیک باشند چه غیر  ارگانیک). بعدها زمان بیشتری را صرف کنید تا به این جزییات هم برسید.

اجتناب به دلیل بهینه سازی

-گاهی اوقات بسیاری از اهداف خود را کنار می گذارید. علت اصلی این است که به دنبال مطلوب گرایی یا کمال بوده اید. به عنوان مثال شما از بازی گلف خود راضی نیستید و قصد دارید باشگاه گلف تان را عوض کنید، ولی حقیقت این است که دلیل اصلی کم تجربه بودن شما در بازی گلف و نیاز به تمرین بیشتر است.

-وقتی سخن از سفر کردن با یک کوله پشتی سبک به میان می آید شما مخالفت می کنید، ولی حقیقت این است که شما در گذشته می توانستید با یک کوله پشتی هم سفر کنید.

-شما به طور پیوسته یادآوری می کنید که علت موفقیت فلان تجارت استفاده از نرم افزار XYZ است در حالی که می دانید احتمالا زمانی که کارشان را شروع کردند آن نرم افزار را نداشته اند. با وسواس داشتن نسبت به استراتژی نهایی، رژیم غذایی نهایی و باشگاه گلف نهایی، خود را از سختکوشی برای دستیابی به آنها منع می کنید. شما باید در هر لحظه در حال بهینه سازی و پیشرفت باشید.

با به دست آوردن یک درصد سود بیشتر احساس خوشحالی کنید. از عادات نامناسب و هر چند کوچک خود دوری کنید، زیرا شما را به سمت شکست سوق می دهند. بر هم زدن نظم و هماهنگی برای تان مشکل ساز خواهد بود، ولی هرگز اجازه ندهید که «کمال گرایی»  آن هم در ابتدای کار، شما را از شروع کردن باز دارد. یک شروع با نقص می تواند رشد کند و به موفقیت برسد، ولی وسواس داشتن برای یک طرح کامل شما را به جایی نمی رساند.

عضویت در خبرنامه