بایدها و نبایدهای یک کمپین تبلیغاتی
بایدها و نبایدهای یک کمپین تبلیغاتی
تبلیغات بیش از استعداد به عناصری مثل هوشمندی و نظم نیاز دارد. کمپین‌های تبلیغاتی شما ممکن است در نهایت خلاقیت طراحی شده باشند اما اگر این کمپین‌ها از عناصری مثل پیام واضح، انتخاب درست مخاطب هدف و دکمه‌ی CTA بی‌بهره باشند، قطعا نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت. یا حتی ممکن است شما خود را در مواجه با کمپینی ببینید که توانسته موجب آشنایی تعداد زیادی از مخاطبان جدید با کسب و کار شود، اما نرخ تبدیل آن (تبدیل بازدیدکننده به مشتری) بسیار پایین بوده. امروز می‌خواهیم در مورد ۸ ترفندی صحبت کنیم که با کمک آن‌ها می‌توانید اثرگذاری کمپین‌های تبلیغاتی‌تان را افزایش دهید.
۱. دنباله‌رو نباشید
بسیاری از افرادی که قصد کارهای تبلیغاتی دارند، در ابتدا منتظر می‌مانند تا ببینند رقیبان‌شان چه کاری انجام می‌دهند تا آن‌ها هم طوطی‌وار همان کارها را تکرار کنند. این افراد با این پس زمینه‌ی ذهنی دست به تبلیغات می‌زنند که رقیبان همیشه از آن‌ها هوشمند‌تر هستند و خود را از پیش باخته می‌دانند.
در تبلیغات اگر می‌خواهید موفق باشید باید برند خود را متمایز کنید، نقاط قوت خود را بشناسید، مخاطبان هدف را شناسایی کنید و برندی را خلق کنید که با مفهوم و مرتبط و البته مهم‌تر از همه منحصر به فرد باشد. هیچ کسی با دنباله‌روی از دیگران موفق نمی‌شود. به قول مولوی:
خلق را تقلیدشان بر باد داد / ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
۲. وبسایت را فراموش نکنید
بسیاری از کسب و کارها در کمپین‌های تبلیغاتی‌شان فقط روی خدمات و تلاش‌هایشان در زمینه‌های مختلف تمرکز می‌کنند و بطور کامل از یاد می‌برند که آن‌ها یک وبسایت نیز دارد. اگر وبسایت‌تان به یک بازبینی اساسی نیاز دارد، پیشنهاد می‌کنیم که کمپین تبلیغاتی‌تان را تا بعد از رفع مشکلات وبسایت به تعویق بیاندازید. در دنیای امروز و با توجه به افزایش دسترسی افراد به اینترنت، مشتریان اغلب از راه‌های اینترنتی و مشخصا وبسایت یک کسب و کار، با آن ارتباط برقرار می‌کنند و آشنا می‌شوند. اگر وبسایت‌تان از مد افتاده و کهنه به نظر برسد، قطعا تاثیری جدی در برداشت اول مخاطب از کسب و کار خواهد داشت.
در ابتدا اطمینان حاصل کنید که وبسایت با برند در یک راستا قرار دارند و وبسایت می‌تواند کاتالیزگر کمپین باشد. در واقع وبسایت باید بتواند بصورت مختصر و خلاصه، برند و محصول را به مخاطب توضیح دهد و فرآیند خرید محصول یا دریافت سرویس نیز باید در نهایت سهولت طراحی شوند. البته در نهایت فراموش نکنید که بصورت دائمی تست‌های عمکلرد را روی وبسایت اجرا کنید و اطمینان حاصل کنید که تمامی بخش‌های وبسایت مثل حساب‌های کاربری، خرید و … به درستی کار می‌کنند و مشکلی در آن‌ها وجود ندارد.
۳. تبلیغات را در مکان‌های صحیح انجام دهید
دنیای تبلیغات بصورت دائم در حال تغییر است. اما این تغییر دائمی به این معنا نیست که هر ابداع جدید در دنیای تبلیغات، می‌تواند برای کسب و کار شما مناسب باشد. برای مثال می‌توان به کدهای QR اشاره کرد. کدهای QR برای مدتی یکی از داغ‌ترین روش‌های تبلیغاتی محسوب می‌شدند. اما به نظر شما امروزه چقدر کدهای QR کاربرد دارند؟ کدهای QR برای وقتی که می‌خواهید به مخاطب اطلاعاتی اضافی بدهید، می‌تواند یکی از گزینه‌های روی میز باشند. اما این کدها قطعا برای همه‌ی مواقع کاربرد ندارند.
از دیگر موارد می‌توان به سرویس فوراسکوئر اشاره کرد. این سرویس برای نمایش موقعیت مکانی کاربرد دارد. مانند کدهای QR، فوراسکوئر نیز برای مدتی جزو ترند‌های بازاریابی و تبلیغات محسوب می‌شد. اما امروزه فقط با نگاهی گذرا به تبلیغات آنلاین شاید به سختی بتوان ردپایی از فوراسکوئر را یافت. به عنوان یک مدیر، شما در برابر سرویس‌هایی که برای کسب و کارتان استفاده می‌کنید، مسئول هستید و باید متناسب‌ترین کانال را برای بازاریابی و تبلیغات شناسایی کنید. کانالی که انتخاب می‌کنید باید با اهداف سازمان در یک راستا باشد و دست‌یابی به هدف‌های سازمانی را سهولت ببخشید.
۴. مزایا را شناسایی کنید
افراد محصول را نمی‌خرند. آن‌ها بهای مزیتی که در ازای خرید این محصول نصیب‌شان می‌شود را می‌پردازند. برای مثال، افراد برای ایربگ یا ترمزهای دیسکی یک خودروی مرسدس بنز پول نمی‌دهند. افراد خودروهای مرسدس را می‌خرند، زیرا در آن‌ها احساس امنیت می‌کنند. پیش از ارائه‌ی یک محصول یا سرویس به بازار، به این فکر کنید که محصول شما چه چیزی را به داشته‌های مشتری اضافه خواهد کرد. آیا باعث صرفه‌جویی در زمان آن‌ها خواهد شد؟ آیا زندگی را برایشان آسان خواهد کرد؟ اگر تبلیغات را با عنصر مزیت آمیخته کنید، قطعا نتیجه خواهید گرفت.
۵. تعریف‌تان از مشتری هدف را بازبینی کنید
تعریف صحیح مشتری هدف چیزی‌ست که بسیاری از کسب و کارها در آن دچار مشکل می‌شوند و حتی بسیاری از آن‌ها نیز به همین دلیل شکست می‌خورند. مشتریان یک کسب و کار از طیف‌‌های مختلف افراد جامعه هستند و قطعا یک رفتار مشابه را برای استفاده از یک سرویس یا خرید یک محصول از خود بروز نمی‌دهند. قبل از راهاندازی یک کسب و کار، باید مشتریان بالقوه‌ای که احتمال دارد به سراغ سرویس یا محصول شما بیایند را شناسایی کنید و مذاکرات مقدماتی را با آن‌ها انجام دهید.
اگر سرویس یا محصولی که ارائه می‌دهید، به افراد عادی جامعه مرتبط می‌شود، باید مشتریان را براساس فاکتورهای مثل سن، جنسیت، محل زندگی و… طبقه‌بندی کنید.
۶. اهداف و انتظارات‌تان را مشخص کنید
اگر از ابتدا، اهداف و انتظارات‌تان را بصورت واضح و شفاف از راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی بیان کنید، قطعا شانس موفقیت کمپین افزایش می‌یابد. قبل از اجرای یک کمپین تبلیغاتی، باید برای خود بصورت واضح مشخص کنید که هدف‌تان از راهاندازی این کمپین چیست و در ازای وقت و هزینه‌ای که روی این کمپین صرف می‌کنید، انتظار چه نوع بازخوردی را دارید.
اهداف اولیه می‌تواند تاثیر بسیار زیادی روی نحوه اجرای کمپین داشته باشد. برای مثال اگر هدف‌تان از راهاندازی یک کمپین، صرفا آگاهی دادن به مخاطب در مورد یک محصول یا سرویس جدید است، در این حالت نرخ تبدیل فاکتور مهمی محسوب نمی‌شود. زیرا در این مرحله شما فقط می‌خواهید مخاطبان بدانند شما سرویس یا محصول جدیدی را ارائه کرده‌اید. اما اگر می‌خواهید که محصول یا سرویس‌تان را به فروش برسانید، در این صورت باید نحوه اجرا و اجزای تشکیل دهنده کمپین تبلیغاتی را متناسب با این هدف در کنار هم بچینید.
۷. مخاطب را با تغییرات مداوم گیج نکنید
بعضی از کسب وکارها فکر می‌کنند که برای تازه بودن باید هرساله مواردی مثل طراحی سایت، رنگ‌های مورد استفاده در تبلیغات و … را تغییر دهند. در این صورت، ساخت یک برند قوی امکان‌‌پذیر نخواهد بود. برای مثال شرکتی مثل ایرانسل را در نظر بگیرید. رنگ مورد استفاده‌ی این برند “زرد” است و این شرکت، رنگ زرد را در تمامی تبلیغات خود استفاده می‌کند. در واقع رنگ زرد به عنوان نماد ایرانسل شناخته می‌شود. اما اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، منظور من این نیست که نباید به هیچ عنوان به فکر تغییر باشید. تغییر برای جذب مخاطب جدید یک ضرورت است و در مواقعی که احساس نیاز کردید، در انجام تغییرات لازم درنگ نکنید. وفاداری به هیچ عنوان نقطه‌ی مقابل خلاقیت محسوب نمی‌شود. منظور اصلی این است که برند شما باید در تبلیغات مختلف و در مکان‌های گوناگون برای مخاطب قابل شناسایی باشد.
اگر به تبلیغات کمپانی اپل نگاهی داشته باشیم، می‌بینیم که عناصری مثل سادگی و هوشمندی همیشه در آن‌ها رعایت می‌شود. عناصری که اپل در محصولاتش نیز از آن‌ها استفاده می‌کند. با اینکه حدود ۳۵ سال از عمر کمپانی اپل می‌گذرد، اما برند و شخصیت آن در طول زمان بدون تغییر باقی مانده است.
۸. متفاوت باشید
متفاوت بودن و ایجاد تمایز بین خود و رقبا یکی از بهترین روش‌ها برای جذب مخاطب است. مشتریان شاید به سختی بتوانند تفاوت‌های بین کسب و کارهای مختلف را تشخیص دهند اما ایجاد تمایز همیشه بهترین راه برای جلب نظر مخاطب بوده، هست و خواهد بود. کسب و کارها باید یاد بگیرند که در کمپین تبلیغاتی، خود را محدود نکنند. خلاقیت بهترین چاشنی است که می‌توانید در کمپین‌های تبلیغاتی استفاده کنید. کسب و کارهای زیادی وجود دارند که با وجود بودجه‌ی کم تبلیغاتی و صرفا با تکیه بر عنصر خلاقیت، نتایج خیره کننده‌ای کسب کرده‌اند.
حقیقت این است که یک تبلیغ متفاوت و سرگرم‌کننده بیش از هرچیزی در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند. بگذارید مثالی بزنم. حتما شما هم تبلیغ شرکت ایران رادیاتور با عنوان “پشتم گرمه” را دیده‌اید. این تبلیغ در مدت زمان کوتاهی، بسیار مورد توجه مخاطب قرار گرفت و ویدئوی آن در یوتیوب و آپارات، هزاران بار دیده شد. خلاقیت در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی همیشه نتایج شگفت‌انگیزی را به همراه داشته است. از آن غافل نشوید.
هشت موردی که در بالا خواندید، از مواردی هستند که با در نظر گرفتن آن‌ها در هنگام طراحی کمپین‌های تبلیغاتی، می‌توانید کمپین‌هایی با اثرگذاری بیشتر خلق کنید. اگر در زمینه‌ی اجرای کمپین‌های تبلیغاتی تجربه‌ای دارید، آن را در بخش نظرات با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
عضویت در خبرنامه
نظرات بسته شده است.