Take a fresh look at your lifestyle.

مدیران و کارفرمایان بد تاریخ به روایت مجله تایم

در مطلب امروز به نقل از ibazaryabi، به پنج مورد از مدیران و کارفرمایان بد تاریخ از رفتار با کارکنان خودشان به ظن مجله تایم نگاهی می اندازیم.

 جان هنری پترسون (John H. Patterson)

وی در دوران خودش به عنوان یک پیشگام در عرصه مدیریت فروش شناخته می شد و همواره در پی پیدا کردن راه و روشی قابل اندازه گیری برای جذب مشتریان بیشتر بود، به کارکنان خود آموزش ویژه و سخت می داد، متون بسیار دقیق برای صحبت کردن با مشتریان در اختیار کارکنان می گذاشت، حوزه های فروش را به صورت دقیق مشخص می کرد و البته سهمیه هایی برای فروش هر یک مشخص می کرد که باید در انتهای هر ماه محقق می شد، اما وسواس عجیبی در کنترل کارکنان خود داشت. حتی به امور نظافت و پوشش کارکنان دخالت می کرد. کارکنان باید در ساعت اداری و در محل کار دوش می گرفتند و حتما باید از غذاهای خاصی که در شرکت سرو می شد، استفاده می کردند. کارکنان خود را بی دلیل اخراج می کرد و مجددا پس از مدتی استخدام می کرد تا عزت نفس آنها را از بین ببرد.


 لئونا هلمزلی (Leona Helmsley)

وی که از بزرگان صنعت مسکن محسوب می شد، با ازدواج به ظاهر موفق خودش در سال ۱۹۷۲، به یکی از بزرگ ترین مدیران بخش هتلداری تبدیل شد.

اما به رغم موفقیت در زندگی زناشویی، کارکنان وی چهره دیگری از وی را می شناختند. در زمان رسیدگی به جزییات هیچ نکته ای از نظرش دور نمی ماند. برای بازرسی های یکباره، انتقادهای سخت و صبر کم معروف بود.

خودش می گفت: «اگر چیزی اشتباه انجام شده باشد، در نوبت اول می خواهم که اصلاح شود. در نوبت دوم صدای خودم را بلند می کنم. در نوبت سوم می پرسم که آیا خودم باید انجام دهم؟ و در نوبت چهارم فرد مورد نظر اخراج شده است.»

نائومی کمپ بل (Naomi Campbell)

همواره انتظار می رود که هنرمندان روحیه و اخلاق آرام و لطیفی داشته باشند. به هر حال هر چه باشد، تبدیل شدن به ماشین های نابود کننده و طغیان کننده از آنها انتظار نمی رود.

اما ستاره مد، نائومی کمپبل بر خلاف این انتظار در سال های گذشته شهرت بسیار زیادی در سوء استفاده از کارکنان خود بر هم زده است. در سال ۱۹۹۸، هشت نفر از کارکنانش وی را به حمله به آنها متهم کردند. هر چند در اغلب آنها وی تبرئه شده، اما در مواردی هم متهم شده و مشمول حکم هایی شده است. در اغلب موارد شاکیان از وی شکایت کرده اند که گوشی تلفن همراه، تلفن ثابت و… را به سوی آنها پرتاپ کرده و موجب صدمه به آنها شده است.

مکث بلانک و ایزاک هاریس (Max Blanck and Isaac Harris)

در قرن بیستم معروف بود که بسیاری از شرکت ها با فراهم آوردن شرایط بسیار بد در کارخانه ها، از کارکنان تنها به عنوان ماشین تولید استفاده کرده و توجهی به بعد انسانی آنها نداشتند.

شرکت  Triangle Shirtwaistبه مدیریت مکث بلانک و ایزاک هاریس نیز از این قاعده استثنا نبود. زنان مهاجر بسیار زیادی در ساعات طولانی با دستمزد بسیار اندک در شرایط بسیار بدی در این کارخانه به کار تولید پوشاک مشغول بودند، اما در مقابل، آنها به منظور جلوگیری از فرار این کارکنان با محصولات تولیدی، اقدام به قفل کردن درب ها از بیرون می کردند. در تاریخ ۲۵ مارس ۱۹۱۱، زمانی که آتشی در طبقه هشتم این کارخانه اتفاق افتاده بود، موجب شد بسیاری از کارکنان در این ساختمان آتش گرفته به دام بیفتند.

از طرفی ماشین های آتش نشانی در آن زمان بیشتر از طبقه ششم را پوشش نمی دادند. بسیاری از کارکنان آنها چاره ای جز پریدن از پنجره یا انتظار برای سوختن در آتش نداشتند. در آن سال در مجموع ۱۴۶ کارگر این مجموعه در آتش سوختند و مدیران آن به قتل عام متهم شدند (هر چند در دادگاه محکوم نشدند.)

جورج پولمان (George Pullman)

تصور کنید که مدیر شما ساختمانی را براساس آخرین استانداردهای روز برای سکونت شما و خانواده شما در محوطه محل کار بنا کند. به نظر جالب است، نه؟

جورج پولمان که یک صنعتگر آمریکایی قرن ۱۹ بود، شهرکی را در جنوب شیکاگو و در کنار کارخانه خود به این منظور احداث کرده بود. این شهرک طبق آخرین استاندارد های روز شامل هر چیزی می شد؛ سیستم فاضلاب شهری، کلیسا، کتابخانه، فروشگاه مرکزی و ….

اما وی در ذهن خود طرح هایی برای سودآوری از این شهرک داشت. وی برای این منظور از کارکنان اجاره خانه دریافت می کرد. حتی در سال های بعدی، با ثابت نگاه داشتن اجاره و کسر ۲۵درصد حقوق کارکنان در عمل آنها را به بردگی می گرفت. این گونه تنها سهم اندکی از سودآوری آنها برای زندگی این افراد در اختیار خودشان قرار می گرفت. با این وجود برای فراهم آوردن آب آشامیدنی و سوخت و… نیز از ساکنان شهرک هزینه هایی دریافت می کرد. این رویه در نهایت منجر به اعتصاب کارکنان در سال ۱۹۸۴ و همچنین هجوم و بی حرمتی به خانه و خانواده وی پس از مرگش شد.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.