Take a fresh look at your lifestyle.

فریب ناخودآگاه تبلیغات؛قسمت چهارم: ماجرای اورنج

0

تا به اینجا دریافته­‌ایم که شکاف‌­هایی در نظراتِ افراد مختلف در مورد چگونگی کارکرد تبلیغات وجود دارد. مدل سنتی متقاعد­سازی که به مذاق بسیاری از افراد صنعت تبلیغات خوش می­آمَد، ادعا می­­‌کند کار تبلیغات، جلب توجه و ابلاغ پیام­‌های متقاعد­کننده­‌ای است که نگرش­‌ها را تغییر می­‌دهند. در درون این صنعت، موسسات تبلیغاتی، توجه را بزرگ­‌ترین مانع و به خاطر سپردن تبلیغ را مهم‌­ترین اقدام می‌­دانند؛ و کارفرمایان، ابلاغ پیام را بزرگ‌­ترین مانع و تغییر نگرش را مهم‌­ترین اقدام پیش­ رو می‌­دانند. از این رو، دیدگاه­‌های متضادی وجود دارند که معتقدند متقاعدسازی مدل غلطی است و تبلیغات، بدون جلب توجه و بدون تغییر نگرش، اثربخش هستند؛ اما این بحث که تبلیغات تا چه حد قادرند توجه ما را به خود جلب کنند، در همه­‌ی این دیدگاه­‌های مختلف مطرح است.

برای اینکه بفهمید تبلیغات به چه سادگی، حتی بدون توجه به آن، بر ما تاثیر می‌­گذارند، این قسمت را با یک مطالعه­‌ی موردی دیگر ادامه می‌­دهیم.

مطالعه­‌ی موردی اورنج

در ژانویه‌­ی سال ۲۰۰۱، یعنی نزدیک به زمان عرضه­‌ی O2، برند انگلیسی اورنج تِلِکام یک تبلیغ سیاه و سفید تلویزیونی برای خدمات اینترنتی خود ساخت. در این تبلیغ، افراد مختلفی به دوربین نگاه می­‌کردند و صدای گوینده اَفکارشان را بیان می‌­کرد. صداها به ما می­‌گفتند که با استفاده از شبکه­‌ی اورِنج می­‌توانند بگویند چه زمانی باران خواهد بارید و کجا ترافیک سنگین است. تبلیغ، سیاه و سفید بود، اما چیزی که آن را متمایز می­‌کرد این بود که همه­‌ی افراد حاضر در آن یک مربع­ نارنجی در دستان خود داشتند که نشان می­‌داد با اورنج همه­‌ی اطلاعات در دستان شماست. علاوه بر این تبلیغ، یک پوستر تبلیغاتی نیز به نمایش درآمد که در آن یک فرد، جسم مربعیِ نارنجی رنگی در دستش داشت. تحقیقات نشان داد که بیش از دو سوم مردم، اخیراً تبلیغ اورِنج را در تلویزیون دیده‌­اند؛ که این مقدار پس از توقف پخش، به نصف کاهش یافت.

۶ ماه بعد، اورنج یک تبلیغ دیگر ساخت تا در آن، خبر کسب مجدد مقام اول خدمات مشترکین، در یک نظرسنجی سالانه‌­ی را رسانه‌­ای کند. این تبلیغ بسیار عجیب بود. در آن، تصاویر فاجعه‌­باری همچون غَلت خوردن یک گلدان بزرگ از پله­‌ها و شکستن آن و لبخند یک نفر در حالی که آب از دیوار خانه‌­اش سرازیر است، به نمایش درمی­‌آمد. مفهوم آن این بود که همه­‌ی مردم علی‌رغم این مصیبت­‌ها خوشحال‌اند، چون اورنج، اپراتور تلفن همراه آن‌هاست!

باید قبول کرد این ایده که حساب تلفن همراه به قدری خوب مدیریت شده ­باشد که شما، بی­‌خیال زیر آب رفتن خانه‌­تان ­شوید کمی دور از ذهن است؛ اما از آن طرف، موفقیت اورنج در کسب جایزه­‌ی نظرسنجی در ۲ سال متوالی، قابل احترام ­است. مشکل این تبلیغ در حدی نبود که پیام آن غیر قابل باور به نظر برسد. به همین دلیل تبلیغ، ملموس و برجسته به نظر نرسید. تعداد افرادی که می­‌گفتند اورنج اخیراً در تلویزیون تبلیغ شده است تغییری نکرد. علاوه بر این، به نظر نمی‌­رسید کسی بتواند چیزی از تبلیغ را به یاد بیاورد و هیچ افزایشی در درک کلی افراد از تصویر اورنج حاصل نشد. در یک کلام، به جرات می‌­توان گفت که این تبلیغ فقط حرام کردن پول بود.

همزمان با این ماجرا، در یک شرکت تحقیقاتی دیگر تصمیم گرفته شد که تحقیقاتی در مورد این تبلیغ اورنج انجام شود. هدف این نبود که بدانند چند نفر تبلیغ اورنج در تلویزیون را به­‌خاطر می‌­آوردند، بلکه می­‌خواستند بدانند چند نفر این تبلیغ را دیده بوده‌­اند. آن‌ها با نشان دادن تبلیغ به مردم و این سوال که آیا آن را قبلاً دیده­‌اند یا نه به پاسخ خود دست یافتند. همان گونه که در ادامه خواهیم دید، قُوه‌­ی ­تشخیص یک سیستم حافظه، بسیار قوی است. از این رو، اگر افراد می‌­گفتند تبلیغ را پیش از این دیده‌­اند، می‌­دانستند که احتمال درستی و صحت آن بالاست.

آن‌ها با نهایت شگفتی دریافتند که وقتی تبلیغ برای بیش از نیمی از مردمی که با آنها صحبت شد پخش شد آن را شناختند؛ پس مشکل در تماشای تبلیغ نبود. خبر بد این بود که فقط کمتر از یک چهارم از آنهایی که تبلیغ را شناختند می­‌دانستند این تبلیغ برای اورنج است.

اما آیا این بدان معنا بود که تبلیغ نتوانسته بر نگرش مردم نسبت به اورنج تاثیرگذار باشد؟ برای یافتن پاسخ، پیش از نمایش تبلیغ، از هر کدام از آن‌ها چند پرسش تصویری در مورد برندهای مختلف بازار تلفن همراه پرسیده شد. به واسطه­‌ی این پرسش، توانستند مقایسه‌­ای از امتیاز و جایگاه اورنج در بین افرادی که تبلیغ را می‌شناختند و افرادی که اطلاعاتی در مورد آن نداشتند (و مسلماً آن را ندیده بودند) انجام دهند. برای احتیاط، فقط پاسخ افرادی را که مشتری فعلی اورنج نبودند، مد نظر قرار دادند.

دومین شگفتی اینجا بود: ۷۵ درصد از افرادی که تبلیغ را شناختند،نمی‌­دانستند تبلیغ مربوط به چه محصولی است. با این وجود دریافتیم که هرچند اکثر آن‌ها نمی­‌دانستند کدام برند تبلیغ می­‌شود، ولی با این حال همواره نسبت به افرادی که تبلیغ را نمی­‌شناختند امتیاز بیشتری به اورنج می­‌دادند؛ و این اختلاف، ناچیز نبود: افرادی که تبلیغ را می‌شناختند در گزینه­‌های «به مشتری اهمیت می‌­دهد» و «استفاده‌­ی آسان» ۵۰ درصد بیشتر از افرادی که آن را نمی­‌شناختند به اورنج امتیاز دادند؛ و این مقدار در گزینه­‌های «مفید» و «برندی که آن را به همه توصیه خواهید کرد» دو برابر بود.

به عبارت دیگر، علی‌رغم این که تعداد کمی تبلیغ را به یاد می‌­آوردند و اکثر آن‌هایی که آن را در تلویزیون دیده بودند نمی­‌دانستند تبلیغ مربوط به کدام برند است، به نظر می­‌رسید این تبلیغ توانسته تاثیر مثبتی بر نظر آن‌هایی که آن را تماشا کرده­‌اند داشته باشد. شواهد نشان می­‌دهد که تبلیغ، نه تنها بدون به یاد آوردن پیام خود، اثر بخش بود، بلکه نیازی به یادآوری برند یا هر چیز دیگری از تبلیغ نیز حس نمی­‌شُد.

هرچند غیرمحتمل به نظر می‌­رسد، اما مطالعات بیشتر، یکی در مورد برند انگلیسی غذای حیوانات خانگی و دیگری در مورد یک برند انگلیسی بیمه­‌ی عمر نیز نتایج مشابهی داشتند. در هر دو مورد، تبلیغات باعث شدند میزان محبوبیت برندها در بین افرادی که آن‌ها را به یاد نمی­‌آوردند افزایش یابد. در واقع، نتایج نشان می‌­داد افزایش محبوبیت در بین افرادی که تبلیغات را به یاد نمی­‌آوردند، بیشتر از افرادی بود که آن‌ها را به یاد می‌­آوردند.

امیدواریم توانسته باشیم شما را متقاعد کنیم که تبلیغات، چیزی فراتر از متقاعدسازی است. اگر تبلیغ­‌ها بتوانند بدون هیچ پیامی، بدون توجه ما و بدون آنکه پیام را به یاد آوریم، بدون توجه ما به تبلیغ و به یادآوری آن و صرف­‌نظر از این که آن را دوست داریم یا نه بر ما تاثیر بگذارند، در آن صورت وجود چیزهای دیگری نیز ضروری است. برای پرده برداشتن از این راز، ابتدا باید چیزهایی در مورد روان‌شناسی ارتباط بدانیم: به خصوص این که چگونه یاد می­‌گیریم، چیزهایی که فرا­گرفته‌­ایم را در کجا نگهداری می­‌کنیم و ارتباط توجه کردن و کل فرآیند چیست. این، موضوع بخش بعدی این سری مطالب است.منتظر باشید.

منبع: کتاب «فریب ناخودآگاه؛ روانشناسی تاثیر احساسات در تبلیغات» نوشته رابرت هیت و ترجمه ماکان جعفری

به اشتراک بگذاریدEmail this to someonePrint this pageShare on FacebookShare on Google+Share on LinkedInTweet about this on Twitter

پست‌های پیشنهادی

страховой юристручка для сковородкиcaricature picture makerпродвижения сайтаsip панели каркасные домагде пройти диагностику организмадеревянный дом ۳dhow to find a keywordseo раскруткаплазменная панель ценакупить маслоgopro hero 3 обзор

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ