Take a fresh look at your lifestyle.

۱۰۰۰ کلمه از فیلیپ کاتلر(بخش اول)

کاتلر استوره (این کلمات با ت درست تر است) بازاردانان جهان است. من فکر می کنم وقتی کتابی از او به ۲۰ زبان زنده دنیا ترجمه می شود حتماً نوشته هایش شایستگی خواندن دارد.

در ایران هم خوشبختانه موج ترجمه کتاب ها و نوشته هایش بسیار امیدوار کننده است…

مدیریت روابط با مشتری (CRM) روشی گران قیمت برای یادگیری در مورد مشتریان است و این در حالی است که می توان با پنج دقیقه صحبت کردن با مشتری به آن دست یافت. ۲۰۰۳

شرکت ها باید زمانی که به بازارهای خارجی می روند آمیخته بازاردانی خود را با شرایط همان بازار تطبیق دهند. ۲۰۰۳

بازاردانی امروز نه بر محور امکانات تولیدی سازمان که براساس تأمین رضایت مشتری استوار است. کاتلر ۲۰۰۳

شرکت ها باید بین مسیر طولانی تصمیم گیری اخلاقی و مسیر کوتاه شکستن اعتماد مشتری یکی را انتخاب کنند. ۲۰۰۳

بزرگ ترین تغییرات در روش تولید و مصرف نخواهد بود، بلکه در کانال های توزیع اتفاق خواهد افتاد. تعداد زیادی از شرکت ها به جای فروش از طریق توزیع کنندگان فکر می کنند که دارند به آنها می فروشند. ۲۰۰۳

برخی مدیران به تحقیقات بازاردانی فقط اندکی بیشتر از یک کار اداری می نگرند و به آن در همین سطح هم پاداش داده می شود.

در نتیجه پژوهشگران کم مایه تری به استخدام در می آیند و آموزش نه چندان خوب آنها همراه با نبودن خلاقیت منجر به پیامد های شومی می شود.

این پیامد های نه چندان خوب عدم تمایل و تعصب بی جهت مدیریت نسبت به تحقیقات بازاردانی را تقویت می کند.

مدیریت هم حقوق و مزایای کمتری به پژوهشگران پرداخت می کند و در نتیجه مشکل همچنان ادامه می یابد. ۱۹۹۶

شرکت ها برای پیش بینی آینده به اقتصاد دان ها متکی هستند. دو نوع اقتصاد دان وجود دارد؛ نوع اول آنهایی هستند که نمی توانند آینده را پیش بینی کنند و به آن آگاهی دارند.

نوع دوم آنهایی هستند که نمی توانند آینده را پیش بینی کنند و به این حقیقت آگاهی ندارند.

به طور کلی برخی اقتصاد دانان برای اینکه منجمان رو سفید شوند فعالیت نمی کنند. ۲۰۰۳

میز کار مکان خطرناکی برای تصمیم گیری های بازاردانی است. ۲۰۰۳

من بسیار تحت تأثیر پیتر دراکر هستم. او سال ها قبل گفته بود که نگاه بازاردانی به  کل کسب و کار نتیجه گراست یعنی از دید مشتری به کسب و کار نگاه می کند. او اضافه می کند: کسب و کار فقط دو کارکرد اصلی دارد؛ بازاردانی و نوآوری. نتیجه گرا باشید. بقیه موارد هزینه هستند. ۲۰۰۵

بیشتر شرکت ها به سهم بازار خود بیش از رضایت مشتری توجه می کنند. این یک اشتباه است. سهم بازار یک نگاه به عقب و رضایت مشتری یک نگاه به جلو است.

اگر رضایت مشتری کاهش یابد سهم بازار نیز کاهش خواهد یافت. ۲۰۰۳

در هر بازاری دو احمق وجود دارد؛ فردی که قیمت محصول خود را خیلی کم و فردی که قیمت محصول خود را خیلی زیاد تعیین می کند. تعیین قیمت بالا همواره بازار جدیدی را برای رقیب ایجاد می کند. ۲۰۰۳

کلیه شرکت ها دارای رقبایی هستند. هر چقدر یک شرکت موفقیت بیشتری داشته باشد رقبای بیشتری را جذب خواهد کرد. اگر خوش شانس باشید فقط رقبای خوب جذب صنعت شما خواهند شد. رقبای خوب نعمت هستند. آنها معلمان خوبی هستند که دید ما را گسترش می دهند و مهارت های ما را بهبود می بخشند. رقبای متوسط مزاحم هستند و رقبای بد برای هر رقیب دردناک هستند. ۲۰۰۳

تعداد زیادی از شرکت ها فکر می کنند که فناوری به آنها کمک می کند تا بر عادت های بد غلبه کنند. از افزودن فناوری جدید به یک شرکت پیر و قدیمی خودداری کنید. این کار موجب ایجاد یک شرکت قدیمی و پیر گران قیمت خواهد شد. ۲۰۰۳

واحد بازاردانی اغلب به شکل یک واحد سازمانی در شرکت ها جلوه می کند. این هم خوب است و هم بد. خوب است چون امکان گردآوری افراد متخصص زیر یک سقف فراهم می شود ولی بد است چون فعالیت های بازاردانی نباید در چارچوب یک واحد سازمانی حس شود و باید در کل سازمان جاری شود. ۲۰۰۵

فرمول مقدس و اصیل بازاردانی آن است که نیازها را بیابید و آنها را پاسخ دهید. ۲۰۰۳

دو نوع مدیرعامل وجود دارد: آنهایی که می دانند بازاردانی را نمی فهمند و آنهایی که نمی دانند بازاردانی را نمی فهمند. ۲۰۰۳

به آموزش کارکنان ادامه دهید. در دوره رکود راهکارهای دیگری به جز اخراج کارکنان را مدنظر قرار دهید. کوچک سازی در کوتاه مدت موجب افزایش قیمت سهام می شود. اما اغلب در بلند مدت تأثیر منفی غیر مستقیم بر جا می گذارد. ۲۰۰۹

به یاد داشته باشید که مشتری تنها کسی است که می تواند همه ما را اخراج کند. برخی شرکت ها یادداشتی را ضمیمه پاکت چک حقوقی کارکنان خود می کنند. این چک توسط مشتریان برای شما ارسال شده است. ۲۰۰۳

رهبران بزرگ می خواهند که اطراف آنها مملو از مدیران هوشمند باشد. آنها با پیدا کردن مدیرانی که از خودشان باهوش تر هستند خوشحال می شوند. ۲۰۰۳

در گذشته کیفیت مهم ترین عامل پیروزی در بازار رقابتی بود، زیرا بیشتر شرکت ها در کیفیت مشکل داشتند ولی امروز داشتن کیفیت حداقل ممکن است. شرکت ها با نداشتن کیفیت بالا از بازار حذف می شوند ولی کیفیت بالا هم لزوما موجب برتری آنها در بازار نمی شود. شرکت ها باید راه های تازه ای برای موفقیت در بازار رقابتی پیدا کند. مثلاً باید بتوانند محصول را سریع تر تحویل دهند، طراحی بهتری داشته باشند، روابط دوجانبه بلند مدتی برقرار سازند و کارکنان خشنودی داشته باشند. ۲۰۰۵

من همواره بازاردانان را تشویق کرده ام تا از نظر افکار مالی قوی باشند. تعداد اندکی از بازاردانان به رأس هرم سازمان می رسند مگر اینکه مفاهیم مالی را به خوبی درک کنند. ۲۰۰۳

بازاردان خلاق باید بتواند گوشه های مخفی تقاضاهای پنهان بازار را گرفته و به آنها پاسخ مثبت دهد. ۲۰۰۳

برای ۸۵درصد مشکلات کیفی مدیریت مسئول است. درسی که باید آموخته شود این است که کیفیت ضعیف گران و کیفیت عالی ارزان است. ۲۰۰۳

در حال حاضر شاهد ظهور بازاردانی عصر سوم یا عصر ارزش آفرینی هستیم. در این دوره به جای اینکه مردم به عنوان مصرف کنندگان فرآورده ها در نظر گرفته شوند شرکت ها باید آنها را به عنوان انسان های کامل با مغز، قلب و روح مورد نظر قرار دهند. ۲۰۱۰

یکی از بزرگ ترین اشتباه ها در رابطه با نوآوری در دوره تلاطم بازار اخراج کارکنان ماهر و توانمند است. ۲۰۰۹

آیا یادگیری مارکتینگ دشوار است؟

خبر خوب این است که بازاردانی را می شود یک روزه یاد گرفت. خبر بد آن است که برای حرفه ای شدن عمری لازم است. ۲۰۰۳

یک یادآوری: پس از سال ها اکنون بسیاری بر این باورند که بازاریابی اصطلاحی نارسا و نامناسب برای واژه MARKETING است. برخی استفاده از خود کلمه مارکتینگ را تجویز می کنند. اما نویسنده واژه بازاردانی را شایسته می شناسد.

بازاردانی  (بابک بهی_۱۳۷۸) از ترکیب دو واژه بازار که ریشه پهلوی دارد و طبیعتا ایرانی است به همراه دانش و بنیان، نهاده شده که امیدواریم ترکیبات این اصطلاح  (بازاردان،بازاردانان  و…) به تدریج جانشین اصطلاحات نارسای بازاریاب و بازاریابی شود و همانطور که به کسی که اقتصاد می داند اقتصاددان یا کسی که شیمی می داند شیمیدان می گویند.

DBA  با گرایش بازاردانی

نظرات بسته شده است.