Take a fresh look at your lifestyle.

در چه شرایطی زمان عقب نشینی برند و خروج آن از دور رقابت فرا می‌رسد؟

از نظر روانشناختی اعتراف به اشتباه تاثیر روانی منفی بر روی فرد دارد. و جنبه‌های مختلف زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از این رو پذیرش اشتباه بودن مسیر یک کسب و کار برای مدیران کار دشواری است. هر چند هدف از ایجاد هر کسب و کاری رشد و توسعه و برندسازی قوی برای آن است. اما گاهی نیز عقب نشینی برند و یا خروج از دور رقابت یک کسب و کار برای پیشگیری از متضرر شدن و مواجهه با مشکلات غیر قابل جبران ضروری است. مسئله مهمی که بیشتر صاحبان کسب و کار را دچار مشکل می‌کند نداشتن قدرت تشخیص بهترین زمان برای عقب نشینی برند و کسب و کار آن‌ها است. زیرا ادامه فعالیت یک کسب و کار در زمان بحران گاهی می‌تواند مشکلات اساسی برای صاحبان کسب و کار ایجاد کند. در ادامه این مطلب بهترین زمان برای عقب نشینی برند و خروج از دور رقابت آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در چه شرایطی زمان عقب نشینی برند و خروج آن از دور رقابت فرا می‌رسد؟

۱) فعالیت چند جانبه غیر تخصصی

توسعه برند و داشتن پیشینه‌ی مثبت اعتبار بزرگی برای یک کسب و کار است. اما هر از گاهی ممکن است که برند معتبری نیز در معرض خطر نابودی قرار گرفته و وجهه‌ی آن دچار آسیب شود. در این مواقع لازم است که رشد آن متوقف شده و با دقت و تمرکز مشکلات علت یابی شوند. زیرا هر چند فعالیت چند جانبه برندها می‌تواند جریان درآمدی مختلفی را به سمت آن‌ها هدایت کند. اما حفظ نظم و انسجام در فرآیند رشد و برندسازی از اهمیت بالاتری برخوردار است. رمز موفقیت یک کسب و کار تشخیص زمان مناسب برای عقب نشینی برند مربوط به آن در برخی از حوزه‌های غیر تخصصی است. تشخیص این موقعیت می‌تواند نقطه عطفی برای رشد برندها محسوب شود.

عقب نشینی برند

رمز موفقیت یک کسب و کار تشخیص زمان مناسب برای عقب نشینی برند مربوط به آن در برخی از حوزه‌های غیر تخصصی است. تشخیص این موقعیت می‌تواند نقطه عطفی برای رشد برندها محسوب شود.

۲) دور شدن از هدف اصلی

معمولا هدف هر کسب و کار در زمان آغاز فعالیت آن تعیین می‌شود. البته ممکن است که در طی مسیر توسعه و پیشرفت اهداف جدیدی نیز تعیین شده و جایگزین اهداق قبلی شوند. اما مسیر فعالیت کسب و کار باید به درستی و طبق برنامه‌ی اصلی و از پیش تعیین شده‌ی آن طی شود. زیرا دور شدن از هدف اصلی فرآیند اعتمادسازی در مشتریان را دچار مشکل می‌کند. از دست دادن اعتماد مشتری در اثر دور شدن از اهداف اصلی مانند زنگ خطری برای کسب و کارها است و باید به آن توجه شود.

دور شدن از هدف اصلی فرآیند اعتمادسازی در مشتریان را دچار مشکل می‌کند. از دست دادن اعتماد مشتری در اثر دور شدن از اهداف اصلی مانند زنگ خطری برای کسب و کارها است و باید به آن توجه شود.

۳) گیر کردن در بازاری که امکان رشد در آن وجود ندارد

در هر زمینه‌ای که فعالیت کنید، بازار جزر و مد فراوانی خواهد داشت. در واقع می‌توان گفت که موفقیت یک برند در یک برهه‌ی زمانی به معنی موفقیت دائمی آن نخواهد بود. و هر آن ممکن است که زیر فشار رقابتی قرار گرفته و از دور رقابت خارج شود. تکنولوژی، نگرش، سیاست، اقتصاد و اعتماد مصرف کننده از جمله عوامل حیاتی برای بقای کسب و کارها هستند. از این رو بازاریابان موفق همواره این موارد را زیر نظر دارند و با دقت بررسی می‌کنند. تا در صورت لزوم بهترین زمان برای عقب نشینی برند خود را اعلام کرده و از بروز مشکلات جلوگیری کنند.

۴) فراموش کردن مشتری

هر چند فضای فعالیت کسب و کارها فضایی کاملا رقابتی است. اما فعالیت در این فضا نباید سبب فراموشی مشتری و عدم توجه به رضایت او شود. متاسفانه بسیاری از برندها بدون توجه به سایر عوامل تنها در صدد افزایش کیفیت محصولات خود برای از دور خارج کردن رقبا هستند. همین امر نیز باعث از دست دادن مشتریان و کاهش فروش محصولات آن‌ها می‌شود. زیرا افزایش کیفیت محصولات در کنار توجه به نیاز مشتری و تعدیل استراتژی قیمت‌گذاری معنا پیدا می‌کند. بنابراین اگر به عنوان صاحب یک کسب و کار مشتری خود را از یاد برده و تنها در صدد از دور خارج کردن رقبای خود هستید. بهتر است بدانید که زمان عقب نشینی برند شما فرا رسیده است. در غیر این صورت طی زمان اندکی نابود خواهید شد.

۵) سرمایه‌گذاری برای ایده‌های نامناسب

در حالت کلی می‌توان گفت این ایده‌ها هستند که کسب و کارها را به سمت جلو هدایت می‌کنند. بنابراین ارزیابی ایده‌ها نقش موثری در پیشرفت یا شکست یک برند دارد. زیرا سرمایه‌گذاری بر روی ایده‌های نامناسب می‌تواند سبب شکست و از دور خارج شدن یک کسب و کار و برند مربوط به آن شود. بنابراین توجه به ایده‌های عملی و تاثیرگذار می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در بقا یا عقب نشینی برند داشته باشد.

نتیجه‌گیری

رمز موفقیت کسب و کارها در عصر رقابتی حاضر داشتن اطلاعات دقیق و توجه به تغییرات تکنولوژی و اقتصادی است. از سوی دیگر با توجه داشت که هر چند هدف مدیران رشد و توسعه کسب و کارها است. اما گاهی برای بقای یک کسب و کار نیاز به عقب نشینی است. تشخیص زمان و موقعیت مناسب برای عقب نشینی برند یکی از وظایف یک مدیر موفق است.

با توجه به آنچه تا کنون گفته شد، به نظر شما :

شکست یا موفقیت یک کسب و کار چه رابطه‌ای با برند مربوط به آن دارد؟

محیط رقابتی و نداشتن دانش کافی مدیریت بحران کسب و کارها را با چه مشکلات دیگری مواجه می‌کند؟

آیا می‌توان بدون توجه به محیط رقابتی نیز موفق شد؟ شما چه پیشنهادی برای این کار دارید؟

نظرات بسته شده است.