زندگی اسرارآمیز یک اسطوره مدیریت (بخش دوم)
استیو جابز نابغه مدیریت میگوید که مرحله سوم زندگیاش درباره مرگ است. جابز این مرحله را این طور توصیف کرده است: ۱۷ سال داشتم که جایی خواندم اگر هر روز طوری زندگی کنید که روز آخر زندگی شماست شاید یک روز این قضیه به حقیقت تبدیل شود.
این جمله روی من خیلی تاثیر گذاشت و از آن روز هر روز از خودم سوال میکردم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا کارهایی را که امروز باید انجام بدهم انجام دادهام یا نه و اگر جواب این سوال نه بود، میفهمیدم که در زندگیام باید به تغییراتی دست بزنم و به دلیل این طرز تفکر، توانستم بسیاری از تصمیمات مهم زندگیام را بگیرم.
در این بین به تشخیص دکترها، به تومور لوزالمعده مبتلا شده بودم، در حالی که اصلا نمیدانستم که لوزالمعده چیست و پزشکان امیدی به زنده بودنم برای بیش از سه تا شش ماه نداشتند و من باید چیزهایی را که قرار بود ۱۰ سال به بچههایم بگویم در مدت سه ماه به آنها یادآوری میکردم و به آماده کردن تمام شرایط برای آنها میپرداختم. من با آن تشخیص تمام روزها را با بیماری دست و پنجه نرم کردم.
یک ماه بعد از یک عمل جراحی به بهبودی نسبی دست یافتم و این نخستین ارتباط من با مرگ بود و مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد، یک عامل برای ایجاد تحول در زندگی. به یاد داشته باشید که زمانتان محدود است پس آن را با زندگی کردن در زندگی بقیه هدر ندهید. آرزوی همیشگی من برای خودم این بود که «مشتاق بمانید و به راه خود ادامه دهید»
جابز در خصوص ابداعاتش اینگونه میگوید:
در هر دوره، یک محصول انقلابی ارائه شد که همه چیز را تغییر داد و شرکت اپل بسیار خوششانس بوده که بسیاری از شما از یکی از این دستگاهها در زندگی حرفهایتان استفاده کردهاید. در سال ۱۹۸۴ اپل، مکینتاش را معرفی کرد که نهتنها اپل بلکه صنعت کامپیوتر تمام دنیا را متحول کرد، در سال ۲۰۰۱ ما از نخستین ipod پردهبرداری کردیم. این محصول نهتنها نحوه گوش دادن به موسیقی را تغییر داد بلکه توانست صنعت موسیقی را هم به خوبی دگرگون کند.
امروزه سه محصول انقلابی در این کلاس معرفی شدهاند:
نخستین محصول، یک ipod با صفحه نمایش بزرگ و لمسی است. دومین محصول، یک موبایل انقلابی به حساب میآید. سومین محصول هم یک دستگاه موفق برای برقراری ارتباط با اینترنت است.
خب سه محصول:
۱- ipod با صفحه نمایش عرضی و لمسی، ۲- موبایل و ۳- دستگاهی برای برقراری ارتباط با اینترنت و قرار نیست هر سه محصول به طور جداگانه معرفی شوند، بلکه همه اینها در یک محصول جمع شدهاند که ما امروز آیفون صدایش میکنیم. یعنی امروز اپل تلفن را دوباره اختراع میکند. نکته جالب این گفتمان این است که جابز اختراع مجدد تلفن را با اپل همنام میکند. در تحقیقاتی که انجام شده، استیو پاول جابز از نیمکره چپ مغز خویش استفاده میکرده است و از لحاظ طبایع انسانی، جزو گروههای سودآوری بوده است.
(سودآوری: مصمم برای استارت کار مناسب و اهل حساب و کتاب هستند.)
جابز در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی بر اثر ایست قلبی ناشی از سرطان لوزالمعده در خانهاش در ایالات کالیفرنیا در گذشت.
هفت درس از زندگی کاری استیو جابز
درسهایی که میشود از زندگی حرفهای استیو جابز گرفت بسیار زیاد هستند، اما هفت درس شاید بیش از همه بارز و شایان توجه باشد:
۱) سادگی را انتخاب کنید.
از نظر جابز، سادگی نهایت پیچیدگی است. او به ایدههای بسیاری نه گفته است تا بتواند محصولاتی را تولید کند که فقط شامل چیزهای مورد نیاز مشتری باشد و لاغیر.
۲) ذهن خود را مانند افراد مبتدی نگه دارید.
در آیین بودایی اصطلاحی وجود دارد بهعنوان ذهن مبتدی. داشتن ذهن مبتدی یک موهبت است.
جابز توصیه میکند که همه مسائل را با ذهنی باز بررسی کنید و آنها را طوری تجربه کنید که گویی نخستین باری است که با آن مواجه میشوید.
۳) از خودتان انتظار تعالی داشته باشید.
جابز میگوید سعی کنید معیار کیفیت باشید. جابز جز موفقیت و کمال چیزی را قبول ندارد.
۴) استعدادها را شناسایی و تقویت کنید.
پرورش و تشویق استعدادها مهمتر از ساختارهای سازمانی مصنوعی است.
۵) ایمان داشته باشید و پروژههای عجیبتان را رها نکنید چون ممکن است روزی تبدیل به پیکسار شوند.
۶) از متفاوت بودن نترسید.
نوآوری وجه تمایز بین یک رهبر و یک پیرو است.
۷) به آنچه انجام میدهید عشق بورزید.
تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که آنچه را انجام میدهید واقعا دوست داشته باشید. اگر اکنون آن را نیافتهاید به جستوجویتان ادامه دهید، کنار ننشینید. اگر راجع به کارتان مشتاق و علاقهمند نیستید، نمیتوانید منشأ نوآوری باشید.
ارتباط با نویسنده:
دکتر مهدی کنعانی : مدرس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
الهام جلالی فراهانی : DBA و مدرس و مشاور مدیریت