Take a fresh look at your lifestyle.

سقوط با امریکن ایرلاین

0

در این شماره به بحث و بررسی پیرامون قسمت چهارم از فصل دوم سریال مد من به نام «Three Sundays» می‌پردازم. این قسمت در تاریخ هفدهم آگوست ۲۰۰۸ میلادی برای نخستین‌بار در شبکه AMC  به نمایش درآمد.

در این قسمت از سریال مد من همانند قسمت‌های دیگر این سریال شاهد به تصویر کشیده شدن چالش‌های مهم شرکت‌های تبلیغاتی آن هم به شیوه جذاب و قابل قبولی از سوی سازندگان آن هستیم. اگر در خاطر داشته باشید در شماره هفدهم نقد سریال مد من، با عنوان آزمندان مدیسون اشاره کردم که هرمان فیلیپس (Herman Phillips)  شرکت را به شیوه‌ای پرخطر به‌سوی جذب مشتری جدید سوق داد.

زمانی که جت امریکن ایرلاین سقوط کرد و فضای کسب‌و‌کار این غول آمریکایی دچار چالش شد، او از فرصت پیش آمده استفاده کرد و با رابطه‌ای که در امریکن ایرلاین داشت و همچنین کارنامه درخشانی که استرلینگ کوپر در خلق کارهای تبلیغاتی شرکت هوایی Mohawk  داشت، سعی در جلب نظر معتبرترین شرکت هوایی آمریکا کرد.

او در این مسیر از هیچ اقدامی چشم‌پوشی نکرد و حتی از پیتر کمپل نیز درخواست کرد در جلسه غیر‌رسمی با رابط مشتری حضور داشته باشد، در حالی که پدر پیتر در هواپیمای امریکن ایرلاین، جان باخته بود.

وسوسه همکاری با مشتری جدید چنان در جان هرمان فیلیپس رسوخ کرده بود که همکارانش را در شرکت استرلینگ-کوپر مجبور کرد تا ارتباط‌شان را با مشتری خوب‌شان، شرکت هوایی Mohawk  قطع کنند تا امریکن ایرلاین با خیال راحت از بابت عدم حضور رقیب وارد شرکت استرلینگ-کوپر شود، در صورتی که شرکت هوایی Mohawk  به واسطه طرح‌های تبلیغاتی خوب استرلینگ-کوپر رشد قابل ملاحظه‌ای داشته و همکاری قابل قبولی را با شرکت داشت.

این مسائل تنها بخشی از اقداماتی بود که فیلیپس برای به دام انداختن امریکن ایرلاین (AA)  انجام داد. او در این قسمت از سریال مد من (Three Sundays)  پا را فراتر نهاد و از دان دریپر درخواست کرد طرح‌های متفاوت تبلیغاتی را برای آنها آماده کند. البته دریپر با این درخواست فیلیپس به‌شدت مخالفت کرد و به تیم خلاقیت شرکت دستور داد تنها روی یک طرح تمرکز کنند.

به هرحال روز ارائه طرح‌های تبلیغاتی فرا رسید و به جهت اهمیت مشتری، فضای جلسه بسیار بیشتر از دفعات قبل آراسته شد و حتی مدیران ارشد شرکت هم خود را برای میزبانی از نمایندگان  AAآماده کرده بودند و در جلسه حضور داشتند.

اما در همین لحظات التهاب‌آور هرمان فیلیپس وارد اتاق می‌شود و با حالتی نامتعادل و آَشفته می‌گوید که رابطش در امریکن ایرلاین امروز اخراج شده است!

با شنیدن این جمله تمام مدیران ارشد شرکت دچار شوک روحی می‌شوند و ترس و اضطراب وجودشان را فرا‌می‌گیرد. دان دریپر هم با حالتی تلخ و البته طنزآمیز می‌گوید: «پس در حال به دنیا آوردن یک نوزاد مرده هستیم.» هرچند دیگر نمایندگان شرکت امریکن ایرلاین برای حفظ نزاکت به شرکت استرلینگ – کوپر می‌روند اما به جهت اخراج رابط آنها، هیچکس امیدی به تصاحب کارهای این مشتری ندارد. سؤالاتی که ما تبلیغاتچی‌ها باید پس از تماشای این قسمت از سریال مد من به آن پاسخ دهیم:

آیا برای تصاحب یک مشتری احتمالی بزرگ باید مشتری کنونی اما کوچک‌تر را کنار گذاشت؟

آیا برای دریافت کارهای یک مشتری ویژه باید روال‌های اصلی شرکت را خدشه‌دار کرد و مثلا به جای تمرکز روی یک طرح باید روی چند طرح کار کرد؟

آیا ارائه کارهای خارج از عرف، توقع مشتریان احتمالی را از آژانس‌های تبلیغاتی افزایش نمی‌دهد؟ در حالی که آنها ممکن است به یک دلیل ساده و پیش پا افتاده از همکاری با شما منصرف شوند؟

اینکه یک مشتری قابل قبول را به دلایل واهی کنار بگذاریم در صنوف مختلف، نام تجاری ما را به‌عنوان یک آژانس بداخلاق و طماع بر سر زبان‌ها نمی‌اندازد؟

مشاور تبلیغات و برندسازی

ارتباط با نویسنده: alijah. ir

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ