Take a fresh look at your lifestyle.

جولان تبلیغات برندهای خارجی در سایه غفلت مسئولان

0

طبق دستورالعمل تبلیغات محیطی کالا و خدمات مصوب مورخ ۱۳۹۱/۲/۱۲ شورای فرهنگ عمومی، تبلیغ کالا و خدمات خارجی که مشابه داخلی دارد، ممنوع است. (ماده ۱) همچنین تبلیغ کالا و خدمات داخلی که نام خارجی دارد، ممنوع است (ماده ۲) و تبلیغ کالا و خدمات داخلی با سرمایه‌گذاری مشترک خارجی باید با نام ایرانی و منطبق بر قانون «ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه» و آیین‌نامه اجرایی آن باشد. (ماده ۳) و نیز این قانون تاکید می‌کند تبلیغ کالا و خدمات خارجی که مشابه داخلی ندارد، با رعایت استفاده از حداکثر ۲۰درصد کل ظرفیت تبلیغات محیطی و صرفا با خط فارسی مجاز است. (ماده ۵) هر نوع تبلیغات کالا و خدمات خارجی از طریق تابلوهای اختصاصی واحد صنفی، توزیعی، فروشگاه‌‌ها و مراکز خرید ممنوع است.

ضرورت توجه به رشد صنایع

باید اجازه داد صنایع در کشور رشد کنند و بعد از آن به واردات کالاها پرداخت، به‌عنوان مثال در کشورهایی چون سنگاپور و ترکیه که صنایع داخلی در حال رشد بود، اجازه سرمایه‌گذاری کالاهای خارجی در این کشورها تا زمانی که صنعت آن کشورها شکوفا شد، داده نشد. در حال حاضر ما نیز باید این روند را در پیش بگیریم.

چه بلایی بر سر برندهای بومی‌مان آورده‌ایم؟

امروز باید پرسید چه بلایی بر سر برندهای‌بومی‌مان نظیر کفش ملی، پارس گراندیک و صاایران آمده است؟ زمانی برند صاایران با شعار هر روز بهتر از دیروز به یک برند معروف در ایران تبدیل شده بود این در حالی است که در حال حاضر باید آن را در قبرستان برندها یافت. دلیل آن هم اشتباه در روند تبلیغات بود. در واقع برای اینکه برند صاایران از بین نرود باید ابتدا اجازه رشد به آن داده می‌شد و بعد برندهای دیگر تبلیغ می‌شد.

بخش دیگری از مشکل نام و نشان تقلبی است، به‌عنوان مثال روغن زیتون رودبار را با نام روغن زیتون اسپانیا می‌فروشند به دلیل اینکه مردم از کالاهای خارجی استقبال بیشتری می‌کنند. برندهای خوبی در کشور فعالیت داشته است که نیاز به احیا و زنده شدن دارند به‌عنوان مثال کفش ملی برند معتبری بود که نیاز به احیا شدن دارد اما این احیا شدن اراده می‌خواهد.

لزوم حمایت دولت از برندسازی

دولت باید حمایت کند و صرفا شعار ندهد، ‌از سال ۸۴ تا امسال عضو ناظر سازمان تجارت جهانی هستیم و نقشه راه را داشته‌ایم اما پیشرفتی نکرده‌ایم، بنابراین مشخص می‌شود که دولت حمایتی از بخش تولید نمی‌کند. از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز در تولید کالای باکیفیت بی‌انگیزه هستند و کوتاهی می‌کنند.

‌البته توجه به این نکته ضروری است که به‌عنوان مثال برند نوکیا ۱۸ سال یا برند تویوتا ۲۷ سال برای دولت‌شان ضرر داشته‌اند با این حال دولت با حمایت خود باعث شد این برندها موفق و شناخته شوند این در حالی است که خودرو در کشور ما ۴۰سال است ضرر می‌دهد و پیشرفت هم نمی‌کند. بنابراین می‌توان خودرو را مانند کودکی ۴۰ساله دانست که هنوز هم شیر می‌خورد و کاری از دستش برنمی‌آید. اگر خودرو در کشور با همین روند ادامه فعالیت بدهد، به جایی نخواهد رسید. بنابراین این صنعت نیازمند برنامه‌ریزی سالانه از سوی دولت و حمایت از سوی مردم است.

کارشناس حقوق

عضویت در خبرنامه

ارسال یک پاسخ