چطور دیجیتالی فکر کنیم؟: درس اول (مرگ تلویزیون)
این مرگ را بپذیرید و در تابو شکنی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی با ما همراه شوید.
رسانههای قدیمی بازاریابی دیگر کارآمد نیستند:
به دهه ۱۹۶۰ باز میگردیم، به زمانی که تبلیغات تلویزیونی بسیار پررونق بود.
• اکثر تبلیغات تلویزیونی مربوط به مواد غذایی و لوازم خانگی بودند.
• در آن زمان درخواست برای تبلیغات تلویزیونی پایین بود، هزینه تبلیغات هم زیاد گران نبود. در نتیجه پس از راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی تلویزیونی، شما هنوز برای انجام روشهای دیگر بودجه تبلیغاتی داشتید و همچنین در آن زمان، تبلیغات شما در تلویزیون توجه همگان را نیز به خود جلب میکرد.
• رسانههای دیجیتال وجود نداشتند و در دست مشتریان شما، ایکسباکس، اینترنت، موبایل، پیام کوتاه، ایمیل و یا موتورهای جستجوگر نبود.
• مخاطبان شما نمیتوانستند وقتی شبکه تلویزیونی، تبلیغات بازرگانی را نشان میدادند، آن شبکه را عوض کنند چرا که هنوز کنترل هم اختراع نشدهبود.
• رمز موفقیت در آن روزگار تکرار، تکرار و تکرار بود. با این وضع اگر شما در یک سال، چند صد بار به بینندگان این طور القا میکردید که تمام مشکلاتشان با استفاده از محصولات یا خدمات شما رفع خواهدشد، بدون شک آنها جذب خدمات و یا محصولات شما میشدند.
• بازاریابی تنها تفکر افراد را در اختیار داشت و بدینصورت که با تبلیغات خاص خود در صدد بود تا با جهتدهی به تفکرات انسانها، آنها به انجام فعالیت یا خرید محصولی در بیایند.
• از لحاظ گرافیکی نیز، بهترین راه تبلیغ این بود که تنها یک تصویر از برند و محصول خود ارائه کنند.
• تاثیر تبلیغات دهن به دهن نادیده گرفته میشد. زیرا با توجه به ابزار بازاریابی در آن زمان، این شیوه تبلیغ، که هر مشتری، خود به صورت تبلیغ برای دوستانش و اعضای آینده در بیاید، امکانپذیر نبود.
• در دهه ۱۹۶۰ مارکهای تجاری فقط به صورت عمومی و گسترده و بدون در نظر گرفتن مخاطب تبلیغات میکردند. به دلیل عدم گستردگی و نبود تنوع رسانهها، ابزاری برای نمایش تبلیغ به مخاطب هدف نبود.۶۰ درصد جامعه، تبلیغات تلویزیونی را مشاهده میکردند. برای مثال: در آن زمان، یک تبلیغ لوازم آرایشی، بدون در نظر گرفتن جنسیت و یا سن، به تمام افراد نمایش داده میشد.
اما امروز میشود با هدف گیری دقیقتری تبلیغ کرد، به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال ۱: میتوان نرم کننده پوستیای را که برای خانمهای بالای ۵۰ سال ساخته میشود، فقط به گروه سنی مخاطب نمایش داد.
مثال ۲: تولید کننده یک نرمافزار حسابداری میتواند تبلیغات خود را فقط به مدیران شرکتها و یا صاحبان کسبوکارها نمایش بدهد.
مثال ۳: تبلیغات مربوط به کودکان را فقط به افرادی نشان داد که فرزند دارند.
مثال ۴: یک شرکت قالیشویی از طریق رسانهها فقط در شهر خودش تبلیغ کند.
تبلیغات در دنیای امروز
تمام اصول اقتصادی تبلیغات، که در دهه ۱۹۶۰ تبیین شده بودند، امروز دچار تغییر شدهاند زیرا:
• رسانه غالب، دیگر فقط تلویزیون نیست.
• قدرت خرید مردم بیشتر شدهاست.
• اینترنت به مردم امکان انتخاب و مقایسه داده است.
• کوچکترین خبر در کمتر از چند دقیقه به وسیله شبکههای اجتماعی و با کمک اینترنت به صورت دهان به دهان در دنیا پخش میشود.
• ابزارهای دیجیتال از متغیرترین ابزارهای بازاریابی هستند.
• رسانههای دیجیتال از سال ۱۹۹۵ در تمام دنیا در خدمت بازاریابی قرار گرفتهاند.
درنتیجه: امروزه با بروز ابزارهای مختلف بازاریابی، قدرت منحصر به فرد تلویزیون برای تبلیغات افول کردهاست و شرکتها اگر بخواهند تلویزیون را به عنوان ابزار تبلیغاتی انتخاب کنند، نه تنها به هدف خود دست پیدا نمیکنند، بلکه سرمایه خود را نیز بیهوده تلف کردهاند.
برای مثال: دیدگاه یک شرکت تولیدکننده که میداند تلویزیون تنها ۱۰ درصد مشتریان هدف خود را پوشش میدهد، نسبت به دیدگاه شرکتی که از طریق تبلیغات تلویزیونی ۶۰ درصد مشتریان خود را جذب میکند، تفاوت دارد. زیرا اگر شرکت اولی از تلویزیون برای تبلیغات استفاده کند، ۸۰ تا ۹۰ درصد بینندگان آگهی به هیچ عنوان به محصول شرکت اعتنایی نمیکنند. به همین دلیل استفاده از تلویزیون به عنوان رسانه بازاریابی بسیار پرهزینه تلقی میشود.
با توجه به نکاتی که بررسی شد مسئلهای که پیش رو داریم:
مسئله گذار از دنیای بازاریابی سنتی به بازاریابی نوین و دنیای دیجیتال است با بررسی مشکلات و نوع نگاه آدمها به این مرحله گذار میتوان دید دیجیتالی بهتری داشته باشیم.
بازاریابان در دهه ۱۹۵۰ تصورشان این بود:
چرا باید ۱۲۰ کلمه برای تبلیغاتشان را به زور در ۶۰ ثانیه بگنجانند، در حالی که میتوانند به راحتی در هر صفحه روزنامه ۳۰۰۰ کلمه با رونوشتهای زیاد تبلیغ کنند؟ در مرحله گذار به دنیای دیجیتال:
بازاریابان سنتی این پرسش را مطرح میکنند که؛ وقتی میشود یک تبلیغ ۶۰ ثانیهای را به میلیونها نفر نشان داد، چرا باید برای دستهبندیهای مختلف از مخاطبان، کمپین تبلیغاتی خاص، با پیامی خاص را ایجاد بکنند و به آنها نمایش بدهند؟
۱. گذار صنعت تبلیغات از مطبوعات به تلویزیون، درست به سختی گذار از تلویزیون به ابزارهای دیجیتال بازاریابی است.
۲. بد نیست بدانید در این مرحله، مغازه داران دیگر مغازههای خود را با محصولاتی که در تلویزیون تبلیغ میشوند، پر نمیکنند.
۳. تلویزیون دیگر آن ابزار تبلیغاتی کارآمد و ارزان قیمت نیست.
۴. تلویزیون این روزها به بیاثرترین و پرهزینهترین ابزار رسانهای تبدیل شدهاست.
چرا شرکتها همچنان از ابزارهای سنتی برای بازاریابی استفاده میکنند؟
شاید شما اینطور فکر کنید که با ظهور این رسانهها، بسیاری از شرکتها و کارخانهها هزینههای تبلیغاتی خود را صرف این ابزارها میکنند و از این تکنولوژیهای جدید برای بازاریابی خود استفاده میکنند. ولی جالب است بدانید بسیاری از شرکتها و کارخانهها، همچنان، بسیاری از بودجه خود را صرف تبلیغات تلویزیونی میکنند. هرچند آنها میدانند بسیاری از مشتریان جوانشان، ساعتهای متمادی، وقت خود را در فضای مجازی اینترنت صرف میکنند.
مشکل از آنجا نشأت میگیرد که:
دهه ۱۹۶۰، هم زمان با اختراع تلویزیون و بکارگیری آن به عنوان ابزار تبلیغاتی، برای اولین بار اصول بازاریابی در سطح تجاری مطرح شد و این تداخل باعث شد دو مقوله فوق از هم جداناپذیر شوند (کلمه بازاریابی برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ مطرح شد). بنا بر شواهد موجود در آن دهه، اکثر مردم جهان به پای تلویزیون میخکوب شدهبودند و این دلیلی بود که بازاریابان بزرگ شرکتهای مختلف، از تلویزیون، به عنوان ابزار اصلی تبلیغات خود استفاده میکردند و این سنت در تاریخ تبلیغات به عنوان یک اصل باقی بماند پس شکستن این تابو برای گذار از دنیای تبلیغات سنتی را سخت خواهد کرد.
اما امروز مردم در پای تلویزیون میخکوب نشدهاند. کمی به اطراف خود نگاه کنید، در چند قدمی شما یکی در حال کار کردن با کامپیوتر است، شخص دیگری با تبلت کار میکند و چندین نفر هم در حال کار کردن با تلفن هوشمند خود هستند.
بنابراین:
مطالعات و نوشتههای جدید در زمینه بازاریابی در صدد هستند تا ابزارهای جدید و موثر بازاریابی را به افراد معرفی کنند. هدف آنها این است که اعتیاد فکری بازاریابان نسبت به تبلیغات تلویزیونی را از بین ببرند و ما هم در این راستا تصمیم داریم، برای رسیدن به دیدی بهتر در دروسی که به شما ارائه میدهیم اصول بازاریابی دیجیتال را با هم بررسی کنیم.
ادامه دارد….