Take a fresh look at your lifestyle.

اگر قصد شروع یک کسب وکار را دارید، از این اشتباهات پرهیز کنید / شکست؛ معلمی بی نظیر

به قلم رایان رابینسون

کارآفرین و مشاور بازاریابی محتوایی

گاهی برای یادگیری باید چیزی را از دست بدهید. 

بسیار از افراد موفق، مشاوران و مربیان به شما خواهند گفت که شکست یک معلم بی نظیر است. من شکست را باشکوه جلوه نمی دهم، ولی بعضی از بزرگ ترین درس هایی که در زندگی گرفتم، به خاطر شکست هایم در طول سال ها کار و فعالیت حرفه ای ام بود.

به همین دلیل و چون شکست بخشی جدایی ناپذیر از کارآفرینی است، باید حتما از آن یک یا دو درس بسیار مهم بگیرید – و در آینده نیز آن اشتباه را تکرار نکنید.


اولین شکست (درس) من در کارآفرینی

بزرگ ترین شکست حرفه ای من در دوران جوانی، به من طرز اداره یک کسب وکار محصول محور را به خشن ترین شکل ممکن آموزش داد. ولی در نهایت، بیشتر موفقیتی که از آن روز به دست آوردم، به دلیل درس گرفتن از بزرگ ترین شکست دوران حرفه ای ام بود.

اولین کسب وکار من زمانی شروع شد که یک محفظه شبیه آیفون اختراع کردم و به سرعت هم شروع به فروش آن کردم. لحظه بزرگ زمانی فرا رسید که من در یک کنسرت در لس آنجلس بودم و محفظه یکی از دوستانم توسط نیروهای امنیتی ضبط شد. من در سمت دیگر سالن مشغول تحویل گرفتن کیف پول و موبایلم بودم که قبلا اسکن شده بودند.

این باعث ایجاد یک جرقه در ذهنم شد. به آیفونم نگاهی کردم و گفتم: «چرا محفظه ای شبیه آیفون در بازار نداریم؟»

به همین ترتیب طرح موفقیت تجاری من آغاز شد.

من بلافاصله قابی شبیه آیفون تهیه کردم و اولین محفظه را ساختم که سیگار، فندک و دیگر ابزاری که می خواهید از دید سایرین پنهان شان کنید به راحتی در آن جای می گرفتند.

در سال بعد، من محصول را به تولید انبوه رساندم، چون علاقه داشتم که محصولی واقعی بسازم و به بازار عرضه کنم، گرچه هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم و اصلا از میزان علاقه و نیاز مردم به چنین محصولی نیز اطلاعی نداشتم.

من در اینترنت به دنبال ایده های بازاریابی گشتم، از دوستانم برای طرح کمک گرفتم و با تولیدکنندگانی از چین ارتباط برقرار و در نمایشگاه های زیادی شرکت کردم.

در پایان، من بیش از ۱۰هزار دلار از حساب خودم برای تولید محصولم در چین، تبلیغ آن در نمایشگاه، رسانه و فروش آنلاین آن خرج کردم. بیش از ۶۰۰۰ نفر آن را خریدند، ولی من در نهایت باید بین سرمایه گذاری بیشتر و رشد کسب وکار یا تعطیل کردن فروشگاه درحالی که ۶۵۳۷ دلار کم داشتم، یکی را انتخاب می کردم.

من که از فروش هزاران محصول و کسب هیچ سودی خسته و ناامید شده بودم، تصمیم گرفتم قبل از وخیم تر شدن اوضاع فروشگاه را تعطیل کنم.

این ها ۱۲ درس زندگی مهم هستند که من از هدر دادن ۶۵۳۷ دلار در این کسب وکار یاد گرفتم:

۱- فقط روی ایده هایی که واقعا به آنها علاقه دارید کار کنید

شروع کسب وکار به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. اگر در زمینه ای که دوست ندارید فعالیت نکنید، در نهایت شکست خواهید خورد. هیچوقت به توصیه دیگران یک فرصت تجاری را دنبال نکنید. به درون خود نگاه کنید و تصمیم بگیرید که این ایده با علایق، سلایق و مهارت های شما همخوانی دارد یا خیر.

اگر ندارد، بهتر است به کار دیگری بپردازید. اخیرا تحقیقی دریافت که بیش از ۲۰درصد استارت آپ های شکست خورده، دلیل شکست خود را عدم علاقه به آن کسب وکار اعلام کردند. این نبود علاقه فاکتوری عظیم است که باعث نابودی کسب وکار من نیز شد.

۲- اول مشتریان خود را بشناسید

مشتریان خود را برای محصولی که می سازید، بشناسید و یک جامعه حول ایده خود به وجود آورید. بحث ایجاد کنید، ایده خود را در معرض مناظره بگذارید و فیدبک جمع آوری کنید. هدف شما ارائه بهترین راه حل به مشتریان است. ویژگی هایی را که مشتریان ترجیح می دهند در نظر بگیرید و تعیین کنید که چه چالشی می تواند نقطه شروع خوبی برای کسب وکار شما باشد. اگر یک محصول یا خدمات خاص را ارزیابی می کنید، سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث می شود که مشتری آن را خریداری کند.

۳- روی نقاط قوت تمرکز کنید و بقیه موارد را نادیده بگیرید

اگر روی مهارتی که در آن زیاد قوی نیستید تمرکز کنید یا وارد زمینه ای که اطلاعات چندانی از آن ندارید، بشوید، احتمالا کسب وکار کوتاهی خواهید داشت. با این کار یک مزیت بسیار عالی را که کارآفرینان روی آن تأکید دارند از دست می دهید: اعتماد به نفس. انجام درست کار به شما اعتماد به نفس می دهد، باعث می شود خلاق تر بشوید و راه حل های بهتری پیدا کنید، فقط به این دلیل که به کار خود اعتماد دارید. اگر می خواهید سایر مهارت ها به خوبی در کسب وکارتان عمل کنند، آنها را کنار بگذارید، یک همکار بیاورید، کارمندان با استعداد استخدام کنید یا کار روی آنها را تا زمانی که واقعا لازم هستند، متوقف کنید.

۴- ایده خود را قبل از خرج پول، با مشتری در میان بگذارید

لازم نیست که همه منابع خود را روی یک کسب وکار خرج کنید تا متوجه شوید که عملی خواهد بود یا خیر. با توجه به ابزار موجود، این یک حرکت پرهزینه است که حتی نتیجه لازم را نیز در بر ندارد. با ایجاد یک گروه فیدبک، ایجاد ارزش و ارائه امکان پیش خرید، بسنجید که آیا برای کسب وکار شما یک بازار مناسب وجود دارد یا خیر. قبل از اختصاص تمام منابع به یک کسب وکار، حتما از یک راهنمایی گام به گام استفاده کنید تا ایده ارزیابی شود.

۵- برای افرادی که درکی از آنها ندارید چیزی نسازید

شروع یک کسب وکار معمولا زمانی رخ می دهد که یک راه حل را به گروهی از افرادی که حاضرند برای آن پول خرج کنند ارائه می کنید. کتابخانه کتاب مادر شما ممکن است ده ها عضو عالی داشته باشد، ولی احتمالا این افراد، افراد مناسبی برای سنجش بازار محصول تکنولوژیک شما نیستند. با افرادی که می شناسید کار کنید و روی ضعفی که دانش عمیقی از آن دارید تمرکز کنید. مشتری و نیازش را بشناسید و همچنین از پروسه ای که باعث ایجاد تصمیم خرید در آنها می شود نیز مطلع شوید.

۶- یک طرح مناسب برای بازار داشته باشید

اگر در روز عرضه محصول هیچکس منتظر خرید آن نباشد، چه دلیلی دارد که زمان و پول با ارزش تان را صرف آن کنید؟ من وقتی شروع به کسب وکار کردم هیچ نقشه ای نداشتم و این باعث مشکلات زیادی در طول مسیر شد. من با هر چالش در زمان پدیدار شدن آن مبارزه می کردم و از قبل هیچ اطلاعی از جزییات آن نداشتم، مثلا اینکه چطور می توانم بیش از ۶۰۰۰ محصول بفروش برسانم.

به همین دلیل، همیشه برای برداشتن گام بعد دچار مشکل می شدم، در صورتی که اگر طرح و برنامه ای داشتم هیچوقت چنین مشکلاتی به وجود نمی آمد. اگر نقشه ای داشتم می توانستم بسیاری از مشکلات بزرگ را شناسایی کنم و تصمیمات بهتری بگیرم.

۷- از روابط خود استفاده کنید

با در میان گذاشتن ایده ها با افرادی که به آنها اعتماد دارید – و افراد جامعه ای که برای خود ساختید – تعهد شما نسبت به حرف و اهداف تان بیشتر خواهد شد. به اشتراک گذاری همچنین باعث ایجاد فرصت های جدید می شود که می توانید با استفاده از آنها فیدبک های باارزش جمع آوری کنید، از دیگران بخواهید که ایده تان را ارزیابی کنند و حتی می توانید روابط باارزشی در طول مسیر به اشتراک گذاری ایده ایجاد کنید. وقتی من کارم را شروع کردم، نمونه اولیه را با دوستان، خانواده، همکاران و دوستان آنلاین به اشتراک گذاشتم. یکی از این دوستان مرا به تولیدکننده چینی متصل کرد که در نهایت تولیدکننده محصول من نیز شدند، درحالی که شخصی دیگر یک نویسنده و منتقد در یک وب سایت بزرگ بود و باعث شد مردم به سمت وب سایت من هدایت شوند.

۸- با ایده خود پیوند عاطفی برقرار نکنید

چون این اولین کار و ایده من بود، من تمام تمرکز و تلاشم را معطوف آن کردم. من به قدری درگیر موفقیت این ایده شدم که شکست یا موفقیت آن را کاملا با شکست یا موفقیتم در زندگی شخصی پیوند زده بودم. شکست یعنی شکست و خجالت برای من. هیچوقت این اشتباه را نکنید. تعصب زیادی می تواند قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد و قابلیت نقد مناسب را از شما خواهد گرفت. شما ایده تجاری نیستید و موفقیت یا شکست شما، شخصیت شما را تعیین نمی کند. ایده های بد را هر چه سریع تر رها کنید، به حرف مردم گوش کنید و بلافاصله به سمت فرصت بعدی حرکت کنید.

۹- کاملا با خود صادق باشید

از خود و افرادی که محصول شما را نقد می کنند درخواست کنید که کاملا صادق باشند. این اشتباه من در کسب وکارم بود. داشتن ذهنیتی کاملا مثبت نسبت به محصولم و تشویق به استفاده از آن اصلا برای موفقیت کسب وکارم مفید نبود. این کار باعث شد من یک سؤال ساده و اساسی را از خود نپرسم «آیا داشتن دو آیفون عجیب نیست؟» اگر با خود صادق بودم و از دیگران هم همین درخواست را می کردم، می توانستم راه حل بهتری برای مشتریانم پیدا کنم و صرفا برای اینکه محصولم را به یک واقعیت تبدیل کنم، استفاده از آن را به همه افراد توصیه نمی کردم.

۱۰- مردم را هیجان زده کنید

در عصر حاضر، یک محصول حوصله خسته کننده یک محصول شکست خورده است. شما باید به مردم هیجان و انرژی تزریق کنید و این کار دقیقا می تواند شکست یا موفقیت کسب وکار شما را تعیین کند.

اگر این کار را نکنید، شرکت های جنگجوتر و محصولات جذاب شان تمام توجه مردم و مشتریان شما را به خود جلب خواهند کرد. خوشبختانه، مردم زمان زیادی آنلاین هستند و شما ثروتی به نام شبکه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت را در اختیار دارید تا دائما این هیجان را به آنها منتقل کنید. مخاطب خود را بشناسید و با استفاده از خلاقیت آنها را نسبت به برند خود هیجان زده کنید.

یاد گرفتن ساده یک درس

هرکسی اشتباه می کند و این اشتباهات معمولا بهترین فرصت یادگیری هستند، ولی شما نباید اشتباه دیگران را تکرار کنید. از اشتباهات سایرین درس بگیرید تا در دنیای واقعی آنها را تجربه نکنید.

راه حل بهتر این است که ایده های تجاری خود را، قبل از اختصاص تمام وقت و انرژی خود به آن ها، ارزیابی کنید. با این کار از درس های سخت زندگی راحت خواهید شد.

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.