Take a fresh look at your lifestyle.

مادران بدون ترس به استقبال تجربه های جدید می روند

Friso، یک برند شیر خشک اعلا، برای برقراری ارتباط با مشتریانش نیاز به کمک داشت. در حالی که میان سر و صدای ایجاد شده توسط رهبران بازار و شعارهای «کودک باهوش» و «افراد موفق»، گیر کرده بود، تنها مزیت منحصر به فردش یعنی ایمنی، بین مردم چندان خریداری نداشت.

به گزارش ام بی ای نیوز، با این حال با وجود بودجه های میلیاردی و ادعاهای بزرگ کردن کودکانی مانند انیشتین، تفاوتی اساسی بین مزیت برند و رقبا وجود داشت. Friso به رشد کلی و همه جانبه  کودک اعتقاد داشت؛ شخصیتی که به درستی شکل گرفته باشد که در آن کودکان تنها از نظر برتری در مسائل آموزشی سنجیده نمی شوند بلکه از نظر اجتماعی، احساسی و روانی هم امتیاز می گیرند.

با این حال در دنیایی که مادران به خاطر غریزه  حمایتی شان، وحشت  زیادی از مریض شدن دارند، کودکان مجبورند با کمترین مواجهه با دنیای بیرون در زندان هایی بتونی زندگی کنند. آنها احتمالا می دانند پوست درخت چه شکلی است، اما در اکثر موارد نمی دانند که لمس آن چه حسی دارد. این همان تفاوتی بود که Friso می خواست در آن بدرخشد؛ رشد از طریق آموزش تجربی.

استراتژی

آژانس IPG Mediabrands متوجه این نگرانی دائمی مادران در مورد سلامت و ترس از بیماری فرزندان شان شده بود. ترس ریشه داری در مادران وجود دارد که بعضی وقت ها می تواند آنها را از پا درآورد و به وحشت تبدیل شود. آنفلوآنزای ساده یا یک ویروس معده و هر سرفه  کودک می تواند ضربان قلب مادر را تشدید کند. این همان زمانی است که غریزه  حمایتی مادر بر هر حس دیگری غلبه می کند و او کودکش را از حضور در فضای بیرونی خانه منع می کند و «نه» گفتن به کودک به یک عادت تبدیل می شود.

به نظر آژانس،Friso  فرصت مناسبی داشت تا در این میان جایگاه خود را به عنوان تشویق کننده تعیین کند.

کمپین قرار بود با نفوذ به دنیای مادران به آنها بگوید که مسئله مهم رشد و تربیت کودکان، درباره  زنده ماندن نیست. مادران باید می توانستند خوشی لحظه را بچشند و در زمان حال زندگی کنند و لذت ببرند. Friso بر این باور بود که معنای بزرگ شدن با یکدیگر، یعنی با یکدیگر به استقبال تجربه ها رفتن. Friso معتقد بود باید به تجربه ها پاسخ مثبت داد.

پس کمپینی برای نشان دادن قدرت «پاسخ مثبت» طراحی شد. در این کمپین مادران می دیدند که چگونه یک «بله» ساده می تواند امری خارق العاده را به امری معمولی تبدیل کند. این لحظات معمولی به عنوان بخشی از سفر مادر بودن به شمار می روند و قابل بازسازی نیستند.

اجرا

آژانس از یک استراتژی دو مرحله ای استفاده کرد و به یک آغاز توفانی فکر کرده بود که ورای انتظار مردم باشد.

آنها دریافته بودند که بیشتر مادران مالزیایی زیر سایه  دو برچسب زندگی می کردند؛ مراقبت افراطی و مادرانی که برای فرزندان شان وقت ندارند. آژانس، سلبریتی های مشهوری را که دارای هر دو ویژگی فوق بودند شناسایی کرد. این دو سلبریتی در کمپین تجربه  «قدرت آری» شرکت می کردند.

کمپین به شکل یک دوره  پنج هفته ای «تغییر رویکرد به بله» اجرا شد. آنها هر هفته با چالشی مواجه می شدند که وادارشان می کرد در مورد روش های تربیتی خود تجدیدنظر کنند. ویدئوهای مستندی از این سفر فکری از خانواده ها تهیه می شد و در آن تغییرات مثبت مربوط به مادران و فرزندان در این دوران ثبت می شد. دو سلبریتی مشهوری که در این کمپین شرکت کرده بودند خیلی زود از نتیجه  بزرگ این تغییرات با اطرافیان خود حرف زدند و خبر در میان مردم پیچید. وبلاگ نویس ها در این مورد نوشتند و از مادران خواستند در این حرکت شرکت کنند.   

نظرات بسته شده است.