Take a fresh look at your lifestyle.

انواع رابطه میان آژانس تبلیغاتی و مشتری

نوع عملکرد شما در برخورد با شرکا حکایت از مهارت و فرهنگ شما دارد. در حوزه بحث و گفت وگو پیرامون روابط میان آژانس و مشتری، مشارکت های بلند مدت مرهون اعتماد، ارتباطات و درک و فهم فراوان و گسترده است. اعتماد، به خصوص در این میان اهمیت زیادی دارد. تقریبا همه مشتریان و آژانس ها (در حقیقت، ۹۸درصد از آنها) معتقد هستند که یک رابطه مبتنی بر اعتماد منجر به کار بهتر می شود.

اما اجازه بدهید صادق باشیم؛ هر رابطه بین آژانس و مشتری عالی نیست. در زیر به چهار نوع رابطه میان آژانس و مشتری می پردازیم که شاید شامل همه ما بشود (خواه آن را تأیید کنیم خواه تأیید نکنیم). در ادامه به نقل از  ام بی ای نیوز، این روابط را مرور می کنیم.

۱-آژانس کم ارزش با مشتری عالی و تمام عیار

نام بردن از یک آژانس خاص به عنوان یک آژانس کم ارزش کار سختی است (زیرا هر آژانس به نوبه خود فکر می کند که عالی است)، اما این کار متداول تر از آن چیزی است که فکرش را می کنید. من همیشه شاهد این قبیل اقدامات بوده ام. آژانس ها دوست دارند مشتریان شان را نقد کنند. برخی شکایت می کنند که مشتریان شان کاری عالی و تمام عیار از آنها نمی خواهند. برخی دیگر نسبت به گمنامی برند مشتری خود اعتراض دارند و البته یک سری دیگر از آژانس ها از پولدار نبودن مشتری یا عدم درک شرایط توسط آنها انتقاد می کنند. شکایت و اعتراض دیگر کافی است. سعی کنید از خود بپرسید که راه های بهبود عملکرد یک آژانس چیست. البته دقت کنید که این کار را سریع و پیش از مراجعه مشتری به یک آژانس خوب انجام دهید.

حالا اگر خودتان را یک مشتری خوب می دانید که مشغول همکاری با یک آژانس کم ارزش است، تغییری اساسی را به شما پیشنهاد می دهیم. به آژانس طرف مقابل خود بگویید که از او انتظار کار بهتری را دارید و از این لحظه به بعد کاری عالی و تمام عیار توقعات شما را برآورده می کند، اما در عین حال یک شانس نیز به آژانس بدهید. تقریبا همه آژانس ها لیاقت داشتن یک شانس دوم را دارند.

۲- آژانس عالی و تمام عیار با مشتری کم ارزش

این وضعیت چندان متداول نیست، اما گاه اتفاق می افتد. اگر یک آژانس تبلیغاتی کوچک عالی و تمام عیار هستید، احتمالا باید صبور باشید و درد و رنج را تحمل کنید. در این مسیر شما ناچار به پرداخت یک سری هزینه های خاص هستید، اما درصدد آموزش مشتریان خود برآیید و به آنها نشان دهید که خلاقیت چه نتیجه شگرفی می تواند داشته باشد. آنها را متقاعد کنید که ۵درصد از بودجه خود را برای انجام یک سری کار های جنون آمیز کنار بگذارند. شما یک آژانس عالی و تمام عیار هستید. شما می دانید که چه کاری انجام می دهید. اگر شما یک آژانس بزرگ عالی و تمام عیار هستید، من مطمئنم که پیش از این چندین بار درصدد تغییر مشتری کم ارزش خود برآمده اید.

اما همیشه به آنها یک شانس مجدد بدهید. تقریبا همه مشتریان شایسته برخورداری از یک شانس دوباره هستند. اگر هیچ اقدامی نتیجه نمی دهد، پس آنها را کنار بگذارید. بله، آژانس ها نیز می توانند مشتریان خود را کنار بگذارند. بهترین ها این کار را انجام می دهند. اگر شما یک مشتری کم ارزش بودید که با یک آژانس عالی و تمام عیار همکاری می کردید چه اتفاقی می افتاد؟ از آنها یپرسید که چرا نتیجه کار یک آژانس برای شما به خوبی محصول همان آژانس برای دیگر مشتریان نیست. آنها احتمالا به شما خواهند گفت که مقصر شما هستید زیرا از صداقت و راستگویی فوق العاده زیاد آژانس ها نمی توان گذشت.

به حرف شان گوش  دهید، یاد بگیرید، از تغییر استقبال کنید، با یکدیگر همکاری کنید یا همه چیز را به آنها بسپارید و سپس از سر راه شان کنار بروید.

۳- مشارکت آژانس و مشتری عالی و تمام عیار

اگر در چنین رابطه ای قرار دارید، همه چیز از پیش تعیین شده است. برای مثال می توان به رابطه میان آژانس تبلیغاتی Wiedens و نایک، آژانس تبلیغاتی TBWA و Apple اشاره کرد. رابطه بین آنها چیزی فراتر از ارتباط میان آژانس و مشتری است. آنها در حوزه کسب و کار با هم مشارکت می کنند. آرزوهای هر دو آنها با همدیگر در یک راستا است. خواسته آنها در ارزش آفرینی بلند مدت برای برند، شکل گیری فرهنگ و فروش حجم زیادی از محصولات در طول مسیر عنوان می شود.

ظاهرا ماجرا یک نمونه بهشت تبلیغاتی را برای ما تداعی می کند، اما در واقع این طور نیست. این نوع ارتباط در حقیقت سخت ترین نمونه در دنیای روابط بین آژانس ها و مشتریان است. در این عرصه هر دو طرف یک سری اختلاف نظرها، بحث ها، دعواها، سرخوردگی ها، گریه و نفرین های متعدد را تجربه می کنند. این نوع ارتباط شبیه یک ازدواج واقعی است. در قالب این ارتباط هر روز عالی رقم نمی خورد، اما روزانه شما تصمیمی آگاهانه برای ماندن در کنار یکدیگر با هدف انجام یک کار بزرگ را می گیرید.

اگر در چنین رابطه ای هستید، بابت آن شکرگزار باشید. زمانی را صرف بیان این موضوع به شریک خود کنید که چقدر برای آنچه با هم ساخته اید، ارزش قائل هستید و هر کاری را برای با هم بودن انجام می دهید. به پیش بروید و در صورت لزوم رابطه برقرار کنید. این باعث می شود که حتی بیش از همیشه زبان به تشکر بگشایید. شما بخشی از ۰٫۰۱ درصد از بازار تبلیغاتی را تشکیل می دهید. این عدد ساختگی است اما مطمئنا خیلی نزدیک به واقعیت است اما وقتی ما از زیبایی ترکیب یک آژانس عالی و تمام عیار و یک مشتری از همین جنس سخن به زبان می آوریم، نمی توانیم نفرت میان خود را فراموش کنیم.

۴- آژانس بی ارزش با مشتری بی ارزش

این رابطه واقعا شاد ترین رابطه دنیا است. همه چیز جریان دارد. همه چیز طبق جدول زمانی پیش می رود. هیچ مشکلی وجود ندارد شما می توانید به ناهار دو ساعت زمان اختصاص دهید و همچنان هر روز ساعت ۵ بعد از ظهر دفتر کار را ترک کنید. در ادامه می توانید شام را با اعضای خانواده بخورید. البته که شما می توانید خانواده داشته باشید.

در نهایت، یک آژانس بی ارزش دقیقا می تواند خواسته یک مشتری بی ارزش را برآورده کند. در این میان هیچ سوالی مطرح نمی شود. تبریک می گویم، به این ترتیب کارمندان شما در دنیای تبلیغات شاد و خوشحال هستند، اما لذت آن زودگذر خواهد بود زیرا به محض بروز نخستین مشکل برای مشتری، آژانس سرزنش خواهد شد. در ادامه آژانس می گوید که او دقیقا به خواسته مشتری عمل کرده است. ناگهان متوجه می شویم که دیگر هیچ کوکتل فانتزی یا صندلی ردیف جلویی وجود ندارد که ارتباط خوب قبلی را حفظ کند.

با این وجود در برخی موارد می بینیم که آژانس و مشتری بی ارزش، هر دو، همراستا با هم حرکت می کنند. در ادامه اگر این کار بی ارزش در قالب یک نوع معامله شغل و حرفه هر نفر را تضمین کند، همه چیز کاملاً خوب پیش می رود. ما درباره چه کسانی قضاوت می کنیم؟ هیچ کس در این میان به فکر کسب جایزه شیر جشنواره کن یا Effie نیست.

نظرات بسته شده است.