Take a fresh look at your lifestyle.

دلنوشته های یک کارآفرین (۳۵) / اهمیت سرمایه فکری

در شماره های قبل برخی از رموز موفقیت در کسب و کار را براتون توضیح دادم. درباره اهمیت سرمایه مالی و انسانی صحبت کردم. در این شماره به سرمایه فکری می پردازم.

سرمایه فکری

یکی از سرمایه ها، سرمایه فکریه. تو با سرمایه فکری یه مزیت رقابتی داری با شرکتی که این سرمایه رو نداره.

سرمایه فکری به زبان ساده یعنی نیروی انسانی متفکر و خلاق، تجربه و تخصص، دانش و مهارت. پس اگه تو می خوای کسب و کاری رو شروع کنی سرمایه فکری می تونه تو رو چند گام جلوتر از دیگران قرار بده.

تو اگه نسبت به کارت تجربه و تخصص داشته باشی طبیعی است نسبت به کسی که تازه وارد این حرفه شده جلوتر هستی. مثلا خیلی ها دوست دارند وارد بازار فرش بشن و بتونن هم تولید کنن و هم در داخل و خارج بفروشن، اما کسی که پدرش و عموهاش سال ها تو کار فرش استخون خرد کردن طبیعی است که تجربیات و تخصص خودشون را بی مزد و منت در اختیار ایشان قرار می دن و اگر تو در این زمینه دارای سابقه نباشی، یعنی سرمایه فکری اندکی داری و باید روی پای خودت وایستی.

شهر فرش رو تقریبا همه می شناسن. کسی که اونجا رو مدیریت می کنه یک جوان باهوش و فعاله اما آنچه تونسته به عنوان سرمایه فکری محرک خوبی برای موفقیت بیشتر اون باشه سابقه خانوادگی مالک شهر فرش در زمینه تولید و فروش فرشه. یه روز به اتفاق خانواده رفته بودیم شهر فرش. مث همیشه دوست داشتم با مدیران مجموعه آشنا بشم. کمی پرس و جو کردم.

موقع برگشت اتومبیل ما در پارکینگ رزرو شهر فرش چند صد متر دورتر بود. داشتیم از مدیریت مجموعه تعریف می کردیم که پسرم گفت بابا می گن ایشون ۳۵ سال تو این کار تجربه داره و برای خودش یلی شده. نگهبان که صدای پسرم رو شنید با لبخند گفت: کی؟ منظورتون آقای. . . . . . . است؟

گفتم بله. گفت ایشون کلا سنش به ۳۵سال نمی رسه. ایشون ۲۸ سالشه و الان هم داره تو با بغلی توت می خوره. کمی با نگهبان که پسرخاله ایشون بود سرصحبت را بیشتر باز کردم متوجه شدم که اینا آبا و اجدادی تو کار فرش بودند. همین سابقه که به تجربه و تخصص تبدیل شده یه سرمایه فکریه که هر کس نداره و به همین خاطر اگر خوب استفاده بشه می تونه یه مزیت رقابتی خوبی برای پیشرفت باشه.

یا داشتن دانش و مهارت هم می تونه در موفقیت کسب و کار به عنوان سرمایه فکری مؤثر باشه. شما فکر کنید کسی که خودش سال ها تو کار مکانیکی بوده و به اصطلاح دست به آچار بوده اگه بیاد نمایندگی خودرو باز کنه موفق تره یا کسی که هنوز تو عمرش دستش به آچار نخورده. یا دکتر داروساز می تونه از دانش فنی خودش برای شروع یه کسب و کار در زمینه داروخانه استفاده کنه. کسی که در زمینه مهندسی ساختمان و عمران درس خونده طبیعتا در ساختمان سازی موفق تر از کسی است که نمیتونه مساحت یه مربع رو محاسبه کنه.

من دوستان مهندس زیادی دارم. سال ها قبل تو دفتر یکی از مهندسان نشسته بودم که جوانی وارد اتاق شد و پس از کمی احوال پرسی تقاضای خودشو در زمنیه ساخت یک مجتمع مسکونی از مهندس پرسید. مهندس ما از ایشون پرسید. شما در دانشگاه چی خوندید؟ ایشون گفت: من فارغ التحصیل رشته گیاه شناسی هستم. دوست مهندس ما گفت: چرا ساخت و ساز. واسه اینکه پول داره؟

جوان زیر چشمی نگاهی به من کرد و گفت: من ۷۰ میلیون پول نقد دارم  (سال ۸۴) و با این پول می خوام یه زمین مشارکتی بگیرم و بسازم. حساب کتاب کردم دیدم این روزها تو ساخت و ساز پول خوبی هست. مهندس ما گفت: آخه در این زمینه تخصص نداری، اما جوان قبول نکرد و مدعی شد که تو ساخت و ساز الان خیلی ها بی سوادند یا سواد کم دارند. فلانی ماهی فروش بود اومد تو این کار.فلانی کفش فروشی داشت مغازه شو جمع کرد و اومد تو این کار. پسر حاج آقا فرهمند خدابیامرز سه ساله اومده تو این کار الان زندگیشو ببین چی شده. خلاصه هزار تا دلیل آورده بود که اونم می تونه مثل بقیه تو این کار موفق باشه.

مهندس کمی ناراحت شد و گفت واسه همینه که وضع ساخت و ساز این قدر بی ریخته. به هر حال پیشنهاد من اینه که شما برید در زمینه گل و گیاه سرمایه گذاری بکنی به خدا موفق تری. اما جوان قبول نکرد که نکرد. یک سال و نیم بعد در همون دفتر مهندس صحبت از همین جوون شد. مهندس آهی کشید و گفت دو تا کار شروع کرده و تموم نکرده متواری شد. تعجب کردم. مهندس گفت تعجب نداره ایشون تو این کار نه تجربه داشت و نه تخصص و سواد. نوع معاملات و نوع قرارداد ها به شکلی بود که کاملا به ضرر اون تموم شد و اونم که دید نمی تونه پروژه رو تموم کنه متواری شد.

سرمایه فکری می تونه تو رو در کارت جلو بندازه. منبع این سرمایه می تونه خودت باشی یا همکاران و دوستان و شرکای تو در کسب و کار. بنابراین قبل از شروع کار باید سرمایه ها و دارایی های فکری رو پیدا کنی. ببینی چه چیز می تونه غیر  از سرمایه مالی سهم تو رو در میزان کل سرمایه افزایش بده. یکی میاد با ۲۰۰ میلیارد کاری رو شروع می کنه و موفق نمی شه و یکی دیگه با ۱۰۰میلیون کاری می کنه که سهم خودشو هر روز تو بازار افزایش می ده. دومی ۱۰۰میلیون سرمایه مالی داره، به علاوه ۵۰۰میلیون سرمایه فکری. سرمایه فکری هم به راحتی قابل خریداری نیستش. شرکت های بزرگ دنیا به پشتوانه سرمایه فکری حرف اول رو می زنن. تو هم اگه می خوای یه کار کوچک یا بزرگ شروع کنی باید از سرمایه فکری تو کارت بیشتر استفاده کنی. 

به خاطر همین هرشغلی دارای سرمایه خاص خودشه. برای یه کسب و کاری اصلا مهم نیست محل کارش کجا باشه، اما برای برخی کارا باید مکان مناسبی براش پیدا کرد.

ادامه دارد…

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.