Take a fresh look at your lifestyle.

چگونه می توان کارمندان کاهل را به مسیر کار برگرداند

مدیران با شناخت علل سهل انگاری و عدم تمایل کارمندان به کار، می توانند راه حل مناسبی برای مقید و متعهد کردن دوباره آنها بیابند.

به گزارش زومیت، همه ما شنیده ایم که مدیریت میکرو، روشی قدیمی است که انگیزه کارمندان را از بین می برد و در طول زمان، باعث کاهش تعهد و کارایی آنها می شود. هیچ کس در یک محیط کنترل شده رشد نمی کند. مدت ها است که اغلب شرکت ها دیگر از اتاقک های کوچک جداگانه برای کارمندان استفاده نمی کنند و کارت های برنامه ریزی زمانی کنار گذاشته شده اند. در عوض، شاهد افزایش دفاتر کاری باز و دورکاری هستیم.

امروز نیروی کار خواستار انعطاف پذیری، آزادی و برابری است. حالا به جای استفاده از روش های مدیریتی که بر مبنای اعمال قدرت پیش می روند، مدیر از طریق تعامل مؤثر با کارمندان بهتر به نتیجه می رسد و موفقیت به وسیله کار تیمی و همکاری گروهی به دست می آید و نه وظایف فردی.

بیشتر رهبران بین این دو سبک مدیریتی در نوسان هستند. از طرفی آنها نمی خواهند با مدیریت میکرو، کارمندان شان را زیر ذره بین قرار دهند و کنترل کنند، از طرف دیگر آنها باید مرزهای مشخصی برای کارمندانی که دچار رخوت و کاهلی هستند، تعیین کنند. اگر یک نفر تصمیم بگیرد برای ناهارش دو ساعت وقت تلف کند یا درحالی که دیگران سخت مشغول کار هستند، به ارسال پست در شبکه های مجازی مشغول باشد، طولی نمی کشد که سایر کارمندان هم این رویه را در پیش خواهند گرفت.

پس شما چطور می توانید بدون اینکه شرکت خود را با انتظامات سخت به یک پادگان نظامی تبدیل کنید، کارمندان تان را به کارشان مقید نگه دارید؟ ما پنج راهکار را برای حل این معضل به شما پیشنهاد می کنیم:

۱- بررسی علل مشکل

فرض می کنیم شما تا قبل از ظهر شاهد سه پست اینستاگرام، دو تماس تلفن غیر کاری و ۳۵ دقیقه غیبت و شایعه پراکنی در اتاق غذاخوری هستید. واضح است که برخی کارمندان کارشان را انجام نمی دهند، ولی آیا می خواهید حرکات و رفتار همه آنها را در تمام مدت زیر نظر بگیرید؟

یکی از دلایلی که کارمندان تمایل شان را به کار از دست می دهند، بی حوصلگی و خستگی است. آنها به اندازه کافی مسئولیتی برای انجام ندارند یا به اندازه کافی به چالش کشیده نمی شوند. یکی دیگر از دلایل محتمل، این است که آنها وظایف خود را به درستی درک نکرده اند که علت آن عدم رهبری مناسب یا کمبود منابع مورد نیاز است.

شما می توانید با یک بررسی ساده، پاسخ درست را بیابید. به آنها بگویید که به تازگی متوجه شده اید آنها دل به کار نمی دهند و از آنها سوال کنید که آیا از شغل شان راضی هستند؟ چه چیزهایی را در مورد کارشان دوست دارند و با کدام جنبه های نقش شان مشکل  دارند و مسیر شغلی خود را چگونه پیش بینی می کنند؟ سپس می توانید به مراحل بعدی فکر کنید.

۲- استانداردهای رفتاری و وظایف کارمندان را مشخص کنید

مطالعات نشان داده  که متوسط ساعات کارایی کارمندان در هرروز، سه ساعت است. متداول ترین فعالیت های غیر کاری کارمندان هم عبارتند از خواندن وب سایت های خبری، چک کردن رسانه های اجتماعی و بحث در مورد موضوعات روز غیر مرتبط با کار.

آیا این موارد به این معنی است که باید دسترسی به تمام وب سایت های خبری را در محیط کار خود متوقف یا تلفن های شرکت را مسدود کنید؟! مسلما نه. ولی شما باید مجموعه ای روشن از انتظاراتی که مطابق با استانداردهای شرکت از کارمندانتان دارید، به آنها اعلام کنید.

۳- به کارمندان تان مسئولیت بدهید

دلیل این امر مشخص است: هرچه آنها کار بیشتری برای انجام دادن داشته باشند، کمتر فرصت می کنند به مباحث متفرقه بپردازند. البته به این معنی نیست که وظایفی بی معنی و بی نتیجه به آنها محول کنید و منظور این نیست که با کار بیش ازحد، آنها را خسته کنید. شما باید مسئولیت ها و وظایفی بامفهوم و ثمربخش به آنها بسپارید که آنها را از منطقه رخوت شان بیرون بکشد.

۴- از آنها بخواهید در قبال وظایف شان پاسخگو باشند

بین مدیریت عالی و مدیریت میکرو، تفاوت زیادی وجود دارد. کاملا قابل  پذیرش است که شما گاهی از کارمندان تان سوالاتی بپرسید و از وضعیت یک پروژه مطلع شوید. کارمندان تان ممکن است از این پرس وجوی شما قدردانی هم بکنند؛ به خصوص اگر شما به آنها پیشنهاد کمک یا مشاوره دهید و منابع مورد نیاز کارشان را فراهم کنید و مطمئن شوید که آنها برای موفقیت و پیشرفت با کمبودی مواجه نیستند.

ولی اگر روزی سه بار به دفتر آنها بروید و آنها را بازخواست کنید، مدام از آنها بپرسید چقدر کارشان پیش رفته است و به علاوه، روزی هشت ایمیل و سه تماس تلفنی هم با آنها داشته باشید، اوضاع خوب پیش نخواهد رفت. شما می خواهید بهره وری آنها را بالا ببرید، نه اینکه آنها را خفه کنید.

صرف نظر از نوع کار، پاسخگویی در برابر وظایف امری ضروری و غیر قابل  چشم پوشی است. اگر کارمندان حس نکنند که باید به کسی جوابگو باشند، به تدریج تعهدشان را به کار از دست می دهند. زمانی که برای تحویل کارها سررسیدی مشخص می کنید، به آنها بگویی چه زمانی برای رسیدگی و بازبینی پیشرفت کارها به آنها سر می زنید. به این ترتیب کارمندان خودشان را آماده می کنند و همه چیز روشن و بدون ابهام خواهد بود.

۵- با آنها دیدار کنید

فرض می کنیم شما مراحل قبلی را طی کرده اید. با آنها صحبت کرده اید و وظایفی مشخص و ابتدایی را به آنها سپرده اید. دو هفته بعد، می بینید که همه چیز به همان روال قبل برگشته است. حالا تکلیف چیست؟

هنگامی که یک رهبر تمام راه های موجود را برای حل مشکلات امتحان می کند و مشکل همچنان ادامه دارد، دیگر مسئله ای نیست که به کارمندان بگویید زیاده روی کرده اند و دیگر کافی است. با یک دیدار شروع کنید، نه با یک اتهام.

صادقانه و شفاف به آنها بگویید که در زمان کاری شان چه اعمالی قابل  پذیرش هستند و چه اموری باید تغییر کنند. سپس یک طرح مسئولیت پذیری برای تغییر اصولی این روند در نظر بگیرید.

نظرات بسته شده است.