Take a fresh look at your lifestyle.

اکوسیستم استارتاپی / مهمانی های شبانه در گاراژ

سوالاتی هست که به راحتی نمی توان برای آنها پاسخی پیدا کرد. به عنوان مثال چرا برای خیلی از افراد جویای نام، کلمه استارتاپ با ایده های عظیم و بلند و بالا و پیچیده گره خورده است.

سر این موضوع که آیا حتماً باید ایده بخشی از یک استارتاپ باشد یا نه چالش آنچنانی وجود ندارد حتی اگر ایده برای شخص دیگری باشد!

گاهی اوقات هیجان خارج از عرف را از شنیدن ایده های فوق العاده ای تجربه می کنیم که منجر به آزاد شدن آدرنالین در مغز می شود. آنقدر که ایده های متحورانه و رویایی می توانند ما را سر ذوق آورند گاهی ایجاد این میزان هیجان از توان مواد مخدر نیز خارج است.

اسمش را مهمانی های شبانه در گاراژ گذاشته ام. در خیلی از این دورهمی های جویندگان نام، آن چیزی که موجب هیجان و شادی محفل می شود همان وصف عیش ایده های متحورانه ای است که چون بر زبان می آید مفرح ذات است.

مرهم دردش کمی سادگی است!

آنچه نمی توان درک کرد این است که از استارتاپ هایی که تجلی واقعیت یافته اند و توانسته اند کارآفرینانان خود را به نان و نام واقعی برسانند کدام شان دارای ایده های آنچنان متحورانه و عجیب و غریبی بوده اند که بتوانند در گاراژی جمعی را از خود بی خود کرده باشند؟!

شاهکار واقعی مصداقی از سادگی است.

سادگی با واقعیت این هستی عجین شده است. 

گاهی رمز پایداری و ماندگاری در سادگی نهفته است.

مطمئنا هیچ کدام از ایده هایی که هم اکنون تبدیل به کسب و کارهای میلیون دلاری شده اند، جز سادگی شاهکار دیگری ندارند.

ایده ناب به سادگی آن است ولی بدانید ایده ناب خیلی مناسب مهمانی های تان نیست چون کمی مثل دنیای واقعی کسل کننده است.

برخی از ایده های ناب را با هم مرور می کنیم تا ببینیم زمانی که مطرح شدند چقدر می توانستند احساس جاه طلبی و حس فتح دنیا را در آن ابتدا به سرمایه گذاران شان القا کنند!

حالا که در عصر دیجیتال و اینترنت به سر می بریم، فروشگاهی را تأسیس می کنیم که نیازی به حضور فیزیکی افراد نباشد. همین!  (amazon)

حال که همه گوشی ها به اینترنت مجهز است و همه تلفن همراه دارند کاری کنیم به جای دست تکان دادن در کنار خیابان، دست شان را روی گوشی تکان دهند برای در اختیار گرفتن موجودی مانند تاکسی. همین!  (Uber)

حالا که ممکن است خیلی ها اتاقی خالی در برخی از شب ها در خانه داشته باشند و مسافران نیز به دنبال مکانی به صرفه برای اقامت هستند بهتر است. . . همین!   (Airbnb)

نگران نباشید، کافی است انتظارتان را از ایده ناب کمی منطقی کنید. ایده قرار نیست حال عجیب و غریبی به شما بدهد.

آنچه قرار است شما را سرمست و مصمم کند تا این مسیر پیچیده و طاقت فرسا را شروع کنید و ادامه دهید همان ماموریت شما در این زندگی و چشم انداز خودتان و میزان تمایل تان برای بهتر کردن زندگی آدم ها است.

یکی از روش های ساده فکر کردن برای رسیدن به ایده ناب همانطور که Guy Kawasaki به آن اشاره کرده، مدل ذهنی است که در زیر به آن اشاره می کنم.

از خود بپرسید حالا که اینطور است، پس می توان چه کاری کرد؟

حالا که اکثرا تلفن هوشمند دارند و این تلفن ها مجهز به دوربین و اینترنت است، پس می توان چه کاری کرد؟

آنها می توانند عکس بگیرند و آن را به اشتراک بگذارند، پس می توان چه کاری کرد؟

شاید بتوانیم اپلیکشنی را ایجاد کنیم که مردم در آن عکس آپلود کنند و عکس سایرین را ببینند و به آن رتبه بدهند و بتوانند کامنت بگذارند. آری همین!   (Instagram)

البته این یکی از راه های رسیدن به سادگی است و در هفته های بعد در این خصوص بیشتر خواهم گفت.

طعم آرامش را با کمی سادگی به ذهن پیچیده خود بچشانید و بدانید حلقه گمشده تفکر خلاق در سادگی است؛ همانی که همواره اسطوره کارآفرینی، استیو جابز به آن باور داشته است.

متأسفانه گاهی صندوق های خطر پذیر نیز به همین دام می افتند و جویای شنیدن ایده هایی هستند که حال شان را در جلسه Pitch Deck تغییر دهد و کافی است کمی در خصوص ساختار ایده های استارپ های مرده نگاهی بیندازیم.

آری مرهم دردش کمی سادگی است!

ارتباط با نویسنده :abrishami@live.com

مدیر استودیو طراحی محتوا Contentino

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.