Take a fresh look at your lifestyle.

فرزندپروری و کارآفرینی

اندیشمندان حوزه کسب و کار بازیگران متعددی را برای اکوسیستم کارآفرینی در نظر می گیرند. در یک نگاه کلی، خانواده، جامعه، آموزش عالی، رسانه ها، آموزش و پرورش هر کدام یک بازیگر تعیین کننده در اکوسیستم کارآفرینی هستند.

رسانه ها می توانند هم در برجسته سازی و تشویق افراد یک جامعه تأثیر داشته باشند و هم در آموزش کارآفرینی، همچنین آموزش عالی و آموزش و پرورش با تربیت علمی نقش عمده ای در تربیت کارآفرینان دارند، اما خانواده به عنوان مهم ترین نهاد جامعه بشری از تمامی بازیگران این حوزه می تواند تأثیر بیشتری بر تربیت فرزندان خلاق و کارآفرینان آینده داشته باشد.

انسان از بدو ورود به جهان هستی تا پایان زندگی تحت تأثیر متغیرهای مختلفی است. افراد، محل زندگی و کار، دوستان و بسیاری چیزهای دیگر می تواند بر رفتار و کردار یک فرد تأثیر بگذارد تا بعد از چندین سال نهال شخصیت یک فرد کم کم شکل بگیرد، اما بدون شک خانواده یکی از مهم ترین نهادهایی هست که بر شخصیت و بلاغت یک فرد تأثیر بسزایی دارد.

خانواده هم از لحاظ ژنتیکی تأثیر دارد و هم اینکه یک فرد بیشترین وقت خود را در مهم ترین سنین زندگی، یعنی کودکی و نوجوانی در میان خانواده می گذراند و نمی توان سهم بالای آن را در شکل گیری شخصیت یک فرد به حساب نیاورد. دانشمندان حوزه روانشناسی ثابت کرده اند که شخصیت یک فرد تا حدود زیادی در سنین کودکی شکل می گیرد.

 تقریبا به جرات می توان گفت تمام رفتارها و افکاری که در سنین کودکی داشته ایم در سنین بالاتر حالت تکامل یافته تر آن را مشاهده می کنیم.

با نگاهی به گذشته خود در می یابیم که همان فردی که در بازی های کودکانه، بیشتر نقش یک رهبر و لیدر را ایفا می کرد امروزه در دنیای کسب و کار نیز چنین نقشی را دارد یا برعکس، فردی که در سنین کودکی همواره نقش منفعلی و گوشه گیری را ایفا کرده، در سنین بالاتر و در دنیای کسب و کار نیز همان ویژگی ها را دارد.

کارآفرین شدن و موفق شدن در کسب و کار تا حدود بسیار زیادی به ویژگی های شخصیتی فرد بستگی دارد و اکثر این ویژگی ها در دوران کودکی شکل می گیرند.

 این چیزی است که اکثر فعالان حوزه کسب و کار و کسانی که دغدغه ترویج فرهنگ کارآفرینی دارند به آن بی توجه هستند.
کارآفرین شدن نیاز به یک سری ویژگی های شخصیتی دارد، مانند جسور بودن، قدرت رهبری کردن، ریسک پذیری، آینده نگری، خلاق بودن، مسئولیت پذیری و کار تیمی، وابسته نبودن و قدرت تصمیم گیری، میل به استقلال و بسیاری موارد دیگر، که هر کدام از این ویژگی ها با کتاب خواندن و شرکت در یک دوره آموزشی یا تحصیل در یک رشته خاص به دست نمی آید.

البته که هر کدام از این موارد تأثیر خود را دارد اما باید دقت داشت که دوران کودکی و سبک فرزندپروری والدین بیشترین تأثیر را بر ویژگی های ذکر شده دارد. والدین در سبک فرزندپروری خود باید مسئولیت پذیری و ریسک پذیری را به فرزند خود بیاموزند.

نقش و مسئولیت دادن به فرزندان، مشورت کردن با آنان و نظر خواستن از آنان می تواند در کودکان احساس مهم بودن را کودکان القا کند.از طرفی انجام بازی های فکری یا استفاده از اسباب بازی هایی که کودکان را به فکر وا می دارد می تواند روحیه خلاقیت و نوآور بودن و ایده دادن را در کودکان پرورش دهد.

خلاصه آنکه کوچک ترین رفتار والدین و خانواده می تواند در شکل گیری شخصیت فرزند نقش داشته باشد. شاید یکی از وارد ترین نقدها در زمینه آموزش کارآفرینی این است که ما بدون توجه به ویژگی های شخصیتی افراد برای همه نسخه یکسان تجویز می کنیم.

فردی که از سنین کودکی محافظه کار و ریسک پذیر تربیت نشده را نمی توان در سنین بالاتر تغییر داد یا اینکه تغییر در وی بسیار سخت خواهد بود.لذا باید گفت گام اول در تربیت و پرورش یک کارآفرین نه در دانشگاه و بازار و نه در هیچ جای دیگر، بلکه در خانواده برداشته می شود.

خانواده ها باید زمان، انرژی و هزینه بیشتری را برای تربیت فرزندان خود بگذارند و لازم است تا دولت، فعالان حوزه کسب و کار، آموزش و پرورش و سایر دست اندرکاران این نکته کلیدی را به خانواده و والدین گوشزد کنند تا به جای ماهی دادن به فرزند وی را از همان سنین پایین ماهیگیر تربیت کنند و این چیزی است که نیاز به سال ها زمان و هزینه دارد تا ما با جامعه ای روبه رو شویم که در آن کارآفرینی یک ارزش است.

ارتباط با نویسنده: moradimilad909@gmail.com

عضویت در خبرنامه

نظرات بسته شده است.