Take a fresh look at your lifestyle.

به کارمندان تان اعتماد کنید

موضوع ایده این شماره تا حدود زیادی گویای تمام ماجراست. به طور معمول هر مجموعه ای با اعتماد متقابل میان افراد شکل گرفته و تداوم پیدا می کند. در این میان دنیای کسب وکار نیز یک مورد استثنایی نیست. اگر در یک شرکت کارمندان احساس کنند که شما کمترین اعتمادی به آنها ندارید یا این اعتماد در سطح پایینی قرار دارد، نتیجه امر ظهور فضایی سرد و فاقد هرگونه اعتماد متقابل میان کارمندان و شما خواهد بود.

همچنین تحقیقات نشان داده است که رابطه قابل توجهی میان سطح اعتماد متقابل در شرکت ها و میزان بازدهی کارمندان وجود دارد. به همین دلیل در ادامه به بررسی دقیق تر این موضوع خواهیم پرداخت.

ایده

باسکار بات، مدیر برند هندی تیتان که در زمینه  تولید جواهرات و ساعت فعالیت دارد، معتقد است که به کارمندان آموزش دیده می توان اعتماد کرد و تصمیم گیری ها را در برخی حوزه ها به آنها واگذار کرد. به نظر می رسد که بات رابطه ای میان آموزش مناسب کارمندان و کیفیت تصمیم گیری شان مشاهده کرده و به همین جهت تصمیم کارمندان آموزش دیده را تا حدود زیادی مطابق خواست و برنامه شرکت ها قلمداد می کند. در اینجا و به منظور بررسی بهتر عقیده این مدیر موفق هندی به بخشی از سخنان وی مراجعه خواهیم کرد.

«من اعتقاد دارم که در صورت ارائه آموزش و تقویت روحی روانی مناسب کارمندان، نتیجه کار تا حد زیادی قابل پیش بینی خواهد بود. این نتیجه عبارت است از انتخاب و تصمیم گیری درست کارمندان بدون حضور هیچ نظارتی. در راستای خلق چنین اعتماد و تعهد متقابلی بهتر است به یک مثال مناسب توجه کنیم. اگر قصد دارید به کارمند خود لطف کرده، اجازه دهید پیش از ساعت مقرر به دلیلی موجه (مانند بیماری حاد مادرش) محل کار را ترک کرده و به روستای محل سکونت مادرش برود. لازم نیست تأکید کنید که به منظور کاهش هزینه های شرکت از بلیت درجه دو استفاده کند. در واقع همین سخاوت شما در تأیید مرخصی وی او را تا حدود زیادی به همان مسیری که شما در ذهن دارید خواهد کشاند. همچنین باید مدنظر داشت که این کارمندان پس از چنین ماجرایی با تعهد و علاقه بیشتری برای تان کار خواهند کرد.»

دیوید پاکارد و بیل هیولت نیز به دلایل مشابه باسکار مشهور شده اند. در واقع موسسان برند Hewlett-packard  یا به صورت مخفف HP، به دلیل فلسفه کاری شان که نقش مهمی برای اعتماد متقابل در آن وجود دارد، مورد توجه هستند.

ماجرای این فلسفه جالب از تجربه پاکارد هنگام فعالیت در برند جنرال الکتریک نشأت می گیرد: «هنگامی که در جنرال الکتریک فعالیت داشتم، این برند تدارکات بسیار زیادی برای نظارت بر کارمندان و جلوگیری از سرقت اشیا فراهم کرده بود. این سیاست برخلاف آنچه انتظار می رفت، به صورت برعکس عمل کرد. در واقع کارمندان از هر فرصتی برای سرقت اشیا و ابزارهای شرکت استفاده می کردند.» نکته طعنه آمیز ماجرا این بود که ابزارهای سرقت شده اغلب وسایلی بودند که کارمندان برای انجام وظایف شان به آنها احتیاج داشتند. تجربه پاکارد باعث شد این دو مدیر افسانه ای در آغاز راه شان تصمیم بگیرند که از چنین نظارت هایی صرف نظر کنند. در واقع داستان عدم نظارت در این برند از جایی شروع شد که هیولت قصد داشت سری به انبار زده و ابزارهایی را استفاده کند. در این میان وی با قفل در مواجه شد. واکنش بیل شکستن در و نوشتن نامه ای روی آن بود: «این در دیگر نباید بسته شود.»

پاکارد نیز به نوبه خود عقیده مشابهی با هیولت دارد. در واقع وی عدم نظارت بر استفاده از ابزارها را راهکار موفقیت این برند محسوب کرده است: «اعتماد به کارمندان در قلب HP است و این برند با چنین شیوه ای فعالیت می کند.»

آنچه در عمل باید انجام دهید

– توجه داشته باشید که تنها به کارمندانی می توان اعتماد کرد که حداقل آموزش های لازم را دیده باشند. در غیر  این صورت این روش یک ریسک خطرناک خواهد بود.

– اگر به عنوان یک مدیر، اعتمادی میان شما و کارمندان وجود نداشته باشد، باید منتظر خبرهای بد باشید. در واقع تمام کارها در این شرایط آن طور که برنامه ریزی کرده اید، پیش نخواهد رفت.

– فضای بی اعتمادی، کارمندان را به صورت ناخودآگاه تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش کیفیت عملکردشان خواهد شد.

– در راستای جلب وفاداری و ترغیب کارمندان به عملکرد بهتر، ارتقای میزان اعتماد میان مدیران و آنها بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

نظرات بسته شده است.